بنیامین نتانیاهو، نخست وزیراسرائیل، بحران ایران ـ امریکا را در برنامه نهادهای امنیتی و سیاسی کشور خود گنجانده است. وی به عنوان وزیر امنیت با سران این نهادها جلسه فوقالعادهای تشکیل داده است و درباره بالا گرفتن تنش میان تهران و واشنگتن، به گفتوگو پرداخته است. وی همچنین در این نشست، درباره آمادگیهای اسرائیل برای مقابله با درگیری نظامی احتمالی، بحث و تبادل نظر کرده است. نتانیاهو در این راستا به مسئولان دستور داده است تا فعالیتهای امنیتی را برای پیگیری حوادث درعراق و خلیج فارس ادامه دهند و در کنار آن، برای دور نگه داشتن اسرائیل از حوادث و جلوگیری از کشانده شدن آن به تنشهای فعلی، اقدامات مناسبی در پیش گیرند.
بنا به گفته برخی از مسئولان بلند پایه اسرائیلی، یکی از اهداف این نشست، بررسی آمادگیهای اسرائیل در صورت افزایش تنش میان واشنگتن و تهران بوده است. خبرهای درز کرده از این نشست، حاکی از آن است که روسای نهادهای امنیتی، هدف قرار دادن اسرائیل را از جانب حملات موشکی توسط شبهنظامیان ایران در سوریه و عراق در آینده نزدیک، بعید دانستهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
انتظار و نگرانی در اسرائیل
اکنون اسرائیل به سبب احتمال کشانده شدنش به بحران ایران، در یک حالت انتظار و نگرانی بهسر میبرد. چنانچه وزیر انرژی اسرائیل، یوفال شتانینتس، از کشانده شدن اسرائیل به یک درگیری نظامی در صورت بالا گرفتن تنش میان ایران و ایالات متحده آمریکا ابراز نگرانی کرده و افزوده است که وی، این احتمال را که ایران پای اسرائیل را هم به این ماجرا بکشاند، بعید نمیداند. وی در اظهارات خود گفته است: «ایران یک سال پیش کوشید تا اسرائیل را از خاک سوریه آماج حملات موشکی قرار دهد. این کشور امروز هم میتواند از موشکهای گروههای وابسته و دنبالهرو خود مانند حزبالله در لبنان و جهاد اسلامی در غزه، بر ضد اسرائیل استفاده کند. حتی بعید نمیدانم که ایران از داخل خاک خود اسرائیل را هدف حمله موشکی قرار دهد، چون عملا با موشکهایی با (توان رسیدن به) این اهداف، مجهز است.»
رئیس ارکان سابق ارتش اسرائیل، گادی ایزنکوت، نیز همین دیدگاه را تأیید کرده است و مدعی شده است که در سال گذشته، اسرائیل حدود صد حمله سایبری را که اکثریت آنها توسط ایران برنامهریزی شده بود، خنثی کرده است. انستیتوی مطالعات ملی هم بر مبنای برخی تحقیقات، تأکید کرده است که ایران در توسعه موشکهای خود موفق بوده و هم اکنون تعداد زیادی از موشکهای دوربرد در اختیار دارد که میتواند اسرائیل را هدف قرار دهد.
در مجموع، اسرائیل در حال حاضر به صورت مستقیم در بحران خلیج فارس دخالت ندارد. نظر به اظهارات مسئولان سیاسی و امنیتی اسرائیل، رئیس جمهوری آمریکا، دونالد ترامپ، برنامههای خود در منطقه را با نتانیاهو هماهنگ کرده است. به گفته منابع ذیربط، برداشت و تصور رهبری اسرائیل این است که در شرایط کنونی، اهداف فوری حمله احتمالی ایران، امارات متحده عربی و عربستان سعودی خواهد بود، نه اسرائیل. اما احتمال آن هم میرود که ایران، هدف قرار دادن اسرائیل را به نمایندگان خود در نزدیکی مرز اسرائیل واگذار کند؛ بهویژه به گروه جهاد اسلامی در غزه که از طرف ایران حمایت مالی میشود و هراز گاهی از آن کشور دستور میگیرد.
بنا به گفته مقامات امنیتی اسرائیل، اخیرا در سیاست ایران تغییرات اساسی صورت گرفته است. در گذشته، ایران تنها از شیوه هشدار استفاده میکرد، اما حالا خود را به رویارویی نظامی نزدیک کرده است. علت چنان تغییراتی آن است که رژیم حاکم بر ایران تا همین اواخر بر این باور بود که میتواند در برابر فشار تحریمهای آمریکا ایستادگی کند و بهتر است نه با آمریکا رویارویی مستقیم نظامی داشته باشد، و نه از توافق برجام خارج شود، بلکه به امید بازنده شدن ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر ۲۰۲۰، تا آن زمان منتظر بماند. اما پس از شدت یافتن بحران اقتصادی و احتمال بقای ترامپ در کاخ سفید برای چهار سال دیگر، ایران روش خود را تغییر داد.
بحران اقتصادی ایران
جمعبندیهای امنیتی اسرائیل همچنین اشاره به آن دارد که گرچه ایران دیگر از منظر اقتصادی قادر به مانورهای گسترده نیست، اما در عین حال، برای گفتوگوی مستقیم با ترامپ نیز همانند کره شمالی، آمادگی نشان نمیدهد.
در این جمعبندی، به درگیری سال ۱۹۸۸ در آبهای خلیج فارس نیز اشاره شده، و آمده است: «در اواخر جنگ عراق و ایران، ایالات متحده آمریکا پس از اطلاع یافتن از آن که رژیم ایران برای ایجاد مزاحمت در مسیر ناوگانها در آبهای خلیج فارس مین گذاری میکند، به یک مرکز نفتی ایران حملهور شد وهمچنین تعداد زیادی از کشتیهای ایرانی را هدف قرار داد.»
اما کارشناس امور نظامی اسرائیلی، عاموسهرئیل، بر این نظر است که «ایرانیها علیرغم فشار تحریمهای آمریکا و خطر فروپاشی اقتصادی، خود را به برجام پایبند میدانند، اما از طرف دیگر، سعی در تشدید تنش با آمریکا و کشورهای خلیج و اسرائیل دارند، و درعین حال، به خروج از برجام نیز اشاره میکنند.» وی میافزاید: «پس از حمله به نفتکشها در امارات، فرمانده سپاه قدس، قاسم سلیمانی، اقدام به انتشار عکسهای خود با فرماندهان شبهنظامیان شیعه عراقی در صفحه شخصیاش در اینستاگرام کرد. وی با این اقدام، هم به یک عمل تحریکآمیز بر ضد آمریکاییها دست زد و هم این پیام را به آنها فرستاد که ایران میتواند در صورت لزوم، از شبهنظامیان خود برای انتقام گرفتن از آمریکا استفاده کند.
مرز آبی موجود میان اسرائیل و لبنان، عامل افزایش تنش
گیورا ایلاند، رئیس سابق شورای امنیت ملی اسرائیل، با اشاره به مرز آبی مشترک و مورد اختلاف میان اسرائیل و لبنان، بر این نظر است که تنش فزاینده میان ایالات متحده آمریکا و ایران، باعث این خواهد شد که هرگاه منافع ایران ایجاب کند، سازمانهای هوادار ایران و در رأس آنها، حزب الله، دست به اقدامات انتقامجویانه بر ضد اسرائیل بزنند. هرچند نصرالله، رهبر حزبالله، میداند که اگر بهخاطر منافع ایران، لبنان را وارد جنگ سوم با اسرائیل کند، مردم لبنان او را نخواهند بخشید، زیرا چنان جنگی بسیار ویرانگر خواهد بود. البته برای او آسان است که آن را جنگ دفاعی و در راستای منافع علیای لبنان قلمداد کند.
در ارتباط با سخنان ایلاند در مورد اختلاف میان اسرائیل و لبنان، باید خاطر نشان کرد که یک از این دو کشور برای تقسیم مرز آبی، روش خاصی را در ترسیم نقشه مرزی اتخاذ کرده است: نقشهای که اسرائیل ترسیم کرده است، خط فاصل مرزی ۹۰ درجه افقی است که از نقطه مرزی واقع در «رأس الناقوره» تا کرانه آب کشیده میشود. و چون خط ساحل منحنی است، به جهت شمال غرب میلان متمایل میشود. اما بر اساس نقشهای که لبنان بر آن اصرار دارد، خط مرز آبی ادامه خط مرز خشکی است و از رأس الناقوره به جانب غرب استمرار مییابد.
در واقع، سخن بر سر مساحهای است مثلثی شکل که هر قدر به طرف غرب پیش برویم گسترده تر میشود.
بنا به گفته ایلاند، آبهای مرزی مشترک مورد اختلاف میان اسرائیل و لبنان، تا ۱۹سال پیش مشکلی بزرگی محسوب نمیشد، اما پس از کشف منابع سرشار گاز طبیعی، این آبها به یک نقطه داغ اختلاف و تنش مبدل شد.
به نظر ایلاند، اسرائیل میتواند یکی از دو راه را برگزیند: «یا به همان مرزی که خود در نقشه ترسیم کرده پافشاری کند، یا به ورود در مذاکرات غیرمستقیم با لبنان برای حل منازعه، توافق نشان دهد.»
وی همراه با هشدارهایی میافزاید: «دیدگاههایی اینجا و آنجا ارایه میشود، اما تردیدی نیست که این یک موضوع راهبردی مهم است و سزاوار آن است که حکومتهای اسرائیل، چه کنونی و چه در آینده، در این مورد به یک دیدگاه معین دست یابند وجود تنش در روزهای اخیر، ، بهویژه بر ضرورت بیش از پیش آن تأکید دارد.
تبعات برخورد نظامی
از جانب دیگر، رئیس انستیتوی مطالعات امنیت ملی تلآویو، عاموس یدلین، بر این باور است که درگیری نظامی میان ایران و آمریکا در خلیج فارس یا در عراق و سوریه، و یا بسته شدن تنگه هرمز، هرچند بهطور مستقیم به اسرائیل مربوط نمیشود، اما تأثیرات خود را بر آن کشور خواهد گذاشت. به گفته وی، حتی گمان نمیرود که ایرانیها در صورت وقوع جنگ، بگذارند اسرائیل از میدان نبرد بیرون بماند. از این رو، یدلین به مسئولان نظامی و امنیتی اسرائیل توصیه میکند که بیدار و هوشیار باشند و برای هرگونه اقدام نظامی ایران، آمادگی کامل داشته باشند، و تاکید میورزد که لازم است اسرائیل ایالات متحده آمریکا بر سر یک استراتژی مشترک نظامی در این زمینه، با یکدیگر به توافق برسند.
از نظر یدلین، در میانمدت باید برای بازگشت به میز مذاکره آمادگیهای لازم ایجاد شود، و مذاکرات باید این بار بر محور تعدیل مواد برجام، تقویت نظارت بر فعالیتهای هستهای ایران، و محدود کردن تحرکات آن به هدف سیطره بر منطقه، انجام گیرد.
اما در درازمدت، توصیه یدلین به تصمیمگیرندگان اسرائیلی این است که آنها باید احتمال بازگشت ایران به غنی سازی ۲۰ درصدی برای دستیابی به سلاح هستهای و احتمال خروج ایران از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را از نطر دور ندارند. وی میافزاید: «مسئولان اسرائیلی باید حتی احتمال این که ایالات متحده آمریکا، اقدام لازم را برای توقف برنامه هستهای ایران انجام ندهد، نیز بعید ندانند، و شاید زمانی فرا رسد که اسرائیل مجبور شود برای مقابله با برنامه هستهای ایران، خود بهتنهایی وارد صحنه شود، و بنابر این، اسرائیل باید بیش از پیش برای تقویت برنامههای امنیتی و نظامی خویش، اقدام کند.
یدلین در انتها میگوید: «سیاست فشار نهایی ایالات متحده آمریکا بر ضد ایران و تصمیم آن کشور مبنی بر پیشگیری از تعرض ایران به به سربازان و منافع آن در خاورمیانه، متضمن افزایش تنش و اشتباه در فهم واقعیتها است و میتواند خطر بزرگی را متوجه اسرائیل کند.»