احمد ابو الغیط دبیر کل اتحادیه عرب، از همه طرفهای درگیر در مناطق بحران زده جهان عرب دعوت کرده است کشمکشهای مسلحانه را کنار گذارند و خود را برای مقابله با شیوع بیماری کوید ۱۹ ناشی از ویروس کشنده کرونا فارغ سازند. در همین حال، آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل متحد، نیز فرا خوان جهانی مشابهی داده و بر لزوم توقف درگیرهای مسلحانه در شرایط کنونی تأکید ورزیده است.
البته توجه ویژه این دو مقام بلند پایه بین المللی که مسئولیت تلاش برای برقراری صلح، امنیت و همبستگی بین المللی را بر عهده دارند، به خطر گسترش ویروس کرونا در مناطق بحرانی و جنگ زده، یک امر طبیعی است، به خصوص در اردوگاههای آوارگان و بیجا شدگان سوری که وضعیت بهداشتی و معیشتی در بدترین حالت قرار دارد و خطر وقوع یک فاجعه انسانی در آنها، بسیار محتمل به نظر میرسد.
عامل دیگریکه میتواند احتمال وقوع چنین فاجعهای را در اردوگاههای آوارگان سوری چند برابر کند، این است که به خاطر جداسازی اجتماعی و اجرای قرنطینه بر کارمندان و امداد گران خارجی سازمانهای کمک رسانی از یک طرف و امکان کم شدن کمکهای کشورهای کمک کننده در اثر بحران ناشی از کرونا، از طرف دیگر، رساندن کمکهای ضروری به آوارگان، غیر ممکن شود.
گذشته از آن، جهتهای خاصی هم ممکن است وجود داشته باشد که در فکر بهره برداری از شرایط کنونی به وجود آمده در مناطق جنگ زده باشد. به این معنی که از مشغولیت دیگران استفاده کرده، درگیری را به نفع خودش رقم بزند، یا واقعیتی تازهای را به وجود آورده و بر دیگران تحمیل کند.
البته بهره برداری از شرایط بحرانی در تاریخ، یک امر معمول است. یکی از نمونههای آن، مطابق به گفته مقامات مصری، این است که اتیوپی با استفاده از مشغول شدن مصر به انقلاب ۲۵ ژانویه، در پرونده متعلق به تقسیم آب رود نیل، دست به اقداماتی زده است که کار را در آینده برای مصر، دشوار کرده است.
از این جهت ما در این مقاله به بررسی این موضوع میپردازیم که چگونه ممکن است برخی از جهت ها از گرفتار بودن جامعه جهانی به مشکل کرونا، بهره برداری کرده و وضعیت در مناطق درگیری را به سود خود، تغییر دهند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در حال حاضر پنج کشور عربی یعنی لیبی، فلسطین، یمن سوریه و عراق دچار جنگ و درگیری هستند؛ البته در سوریه، کار برای تأمین آرامش و توقف تنش جریان دارد، اما اوضاع بسیار شکننده بوده و معلوم نیست که این وضعیت تا چه زمانی میتواند ادامه داشته باشد.
در عراق کشوریکه به صحنه رقابت میان ایران و آمریکا تبدیل شده است، هرچند نشانه هایی از تداوم تنش وجود دارد، اما با خروج نیروهای آمریکایی که اکنون دونالد ترامپ به خاطر انتخابات پیش رو آن را مطرح کرده است، ممکن است تا جایی مشکل حل شود؛ هرچند درگیری آمریکا با بحران کرونا، این مسأله را نیز بیتأثیر نخواهد گذاشت.
از این جهت ما در تحلیل و بررسی خود، به سه نمونه اولی، یعنی لیبی، فلسطین و یمن بیشتر تمرکز خواهیم کرد:
نخست از لیبی آغاز میکنیم، در لیبی، آتشبسی که چند هفته پیش در برلین بر سر آن توافق صورت گرفته بود، به صورت همه جانبه پایدار نماند؛ زیرا ترکیه ارسال جنگجویان سوری به لیبی را متوقف نکرد، در حالیکه مزدوران ترکیه متعلق به جریان اسلام سیاسی و متحدان شبه نظامیشان، ارتش لیبی و جهتهای دیگری را متهم به نقض آتشبس کرده اند.
این در حالی است که پس از شیوع جهانی کرونا، نگرانی در میان لیبیها و جامعه جهانی در رابطه به شیوع کرونا بالا گرفت و دعوتهایی مبنی بر لزوم توقف جنگ و تمرکز بر مشکل کرونا، از جهتهای مختلف، بلند شد، اما متأسفانه همه آنها نادیده گرفته شد و جبهات جنگ در روزهای اخیر گواه افزایش درگیریها خونین بود.
شاید یکی از عوامل آن این باشد که تا اکنون اطلاعات نگران کنندهای مبنی بر شیوع کرونا در سرزمین لیبی، وجود ندارد، در حالیکه انتقال جنگجویان توسط ترکیه به لیبی و شهروندان لیبی که میان ترکیه و لیبی در رفت و آمد هستند، میتواند، بزرگترین خطر برای گسترش ویروس کرونا در لیبی باشد.
در واقع آنچه که در لیبی میگذرد، با مدیریت بحران در کشمکشهای مسلحانه همخوانی دارد. هرچند در زمان کنونی هیچ دلیل مستندی وجود ندارد که ثابت کند کدام یک از دوطرف، توافق برلین را نقض کرده است، عواملی وجود دارد که نشان میدهد توافق برلین در ذات خود، ضعیف و شکننده بوده و قابلیت بقا را نداشته است.
عامل اول این است که در توافق برلین، قرار بر این گذاشته شده بود که کمیته مشترکی از طرف های درگیر تشکیل شود، (تا بر اجرای آتش بس نظارت کند.) تشکیل کمیته مشترک به این معنی بود که باید شبه نظامیان افراطی و متحدانشان در آن مشارکت داشته باشند؛ در حالیکه با مشارکت آنها در کمیته مشترک، اجرایی شدن مفاد توافق برلین غیر ممکن می شد.
عامل دوم، مدیریت بحران توسط ترکیه است؛ ترکیه در یک زمان هم جبهه سوریه را مدیریت میکند و هم جبهه لیبی را؛ از این جهت ترکیه با استفاده از مشغولیت جامعه جهانی و منطقهای، تلاش میکند که شبه نظامیان وابسته به خود را در هر دو جبهه فعال نگه دارد، همچنان ترکیه برای کم کردن فشار موسکو، اکنون تعدادی از جنگجویان را از سوریه به لیبی منتقل میکند. با این حال چگونه میتوان از تداوم آتشبس و آرامش پایدار صحبت کرد.
این در حالی است که ترکیه نیرو و توان خود را در جنگهای فرسایشی بیرونی به هدر داده و در مدیریت بحران کرونا در داخل کشور نیز ناکام و ناتوان شده است.
اما در رابطه به منازعه فلسطین و اسرائیل، البته بهره برداری از بحران کرونا در اسرائیل روشن است؛ زیرا بنی گانتس که تا دیروز رقیب سرسخت نتانیاهو در انتخابات بود، به خاطر گسترش انتشار کرونا، حمایت خود را از وی ابراز داشته و به تمام متحدانش پشت کرد.
در رابطه به بنی گانتس، لازم است اندکی به عقب برگردیم. زمانی که گانتس در کنفرانس رونمایی معامله قرن برای تصفیه قضیه فلسطین، در کنار نتانیاهو و ترامپ حاضر شد، بعضیها در صدد توجیه برآمده گفتند او نمیتوانست در چنین رویداد بزرگی اشتراک نکند. همچنان زمانی که انتخابات سوم اسرائیل برگزار شد و گانتس با جنبش سفید – آبی ائتلاف کرد، باز هم تعدادی برای او عذر تراشیدند.
اما حقیقت این است که شانس پیروزی برای گانتس به همان اندازه اندک بود که برای نتانیاهو؛ زیرا اختلاف میان تشکلهای آنان چنان عمیق بود که در هر سه انتخابات، به هیچ کدام از آنها اجازه نداد تا حکومت تشکیل دهد. از جانب دیگر تشکل لیبرمن هم مانع بزرگی بر سر راه بود، او نه با نتانیاهو کنار میآمد و نه با ائتلاف عرب؛ از این جهت تنها راه حل، برگزاری انتخابات مجدد بود که همه از پیش میدانستند که هیچ تشکلی اکثریت آرا را به دست نخواهد آورد.
آنچه در رابطه به منازعه فلسطین – اسرائیل، قابل نگرانی است، اقدامات یک جانبه اسرائیل است که با آمدن حکومت ائتلاف میهنی، احتمال اینکه حمایت آمریکا را نیز با خود داشته باشد، بسیار زیاد است. هرچند این ائتلاف در آغاز راه است و ممکن پس از مدت کمی با موانع رو به رو گردد، اما یکی از عوامل مهم فلسفه وجودی آن، رویارویی با شیوع ویروس کرونا در کشور است.
اما در رابطه به یمن، باید به یاد داشته باشیم که این حوثیها بودند که مطابق به رفتار سیاسی همیشگیشان، میزان تنشها را بالا برده و عربستان سعودی را با موشکهای خود هدف قرار دادند که در واکنش به آن ائتلاف عربی نیز به اقدام مشابه دست زد.
در واقع آتشبسی که در یمن برقرار شده بود در اصل شکننده و ناپایدار بود؛ زیرا اقدامات سیاسی لازم، همراه با آن اتخاذ نشده بود تا مشکل را از ریشه حل و فصل کند. حتی میتوان گفت که در یمن تا هنوز راه برای برگزاری مذاکرات فراگیر هموار نشده است؛ زیرا مواضع طرفهای درگیر تا هنوز از هم بسیار فاصله دارد و حوثیها هیچگونه آمادگی برای حل و فصل همه جانبه از خود نشان نداده اند.
بلکه نشانهها و قراین حاکی از این است که حوثیها در صدد آنند تا از سرازیر شدن سیلابها و از مشغول شدن جهان و منطقه به بحران کرونا، بهره برداری کرده، موازنه را در جبهات جنگ به سود خودشان تغییر دهند.
در واقع، حوثیها تا کنون هیچ گونه توجهی به وضعیت مردم یمن که با بدترین و سختترین شرایط دست و پنجه نرم میکند، نشان نداده اند. این در حالی است که اوضاع تأسف بار مردم جنگ زده و فقیر یمن از یک طرف و جهان گیر شدن بحران کرونا از جانب دیگر، مستلزم آن است که حوثیها دست از لجاجت و سرسختی بر داشته و به منظور جلوگیری از یک فاجعه بزرگ انسانی در یمن، برای گفتوگوهای سازنده و جستجوی راهحل ریشهای و همه جانبه آماده شوند.
اما اگر وضع به همین صورت در یمن ادامه پیدا کند و ویروس کرونا در آن کشور فقیر و جنگ زده که از ساده ترین ابزارهای بهداشتی و معیشتی محروم است، گسترش یابد، ممکن است خدای ناخواسته چنان فاجعه انسانی رخ دهد که ابعاد و نتایج خطرناک آن غیر قابل کنترل باشد.
© IndependentArabia