علی خامنهای قهرمان استفاده از نظریه توطئه است تا از خود و منصوبانش در برابر هر گونه ناکارآمدی و فساد رفع مسئولیت کند و تقصیر را بر گردن امریکا و غرب بیندازد. همچنین، با توسل به نظریه توطئه هر منتقد و مخالفی را میتوان عامل نفوذی قلمداد کرد و تعقیب و محاکمه کرد. او شیوع ویروس کرونا را بلافاصله بر گردن امریکا و جنگ بیولوژیک انداخت. منطق پشت سر این اتهامزنی در نظریه توطئه، آن است که در هر موضوعی به وجود یا نبودِ شواهد نگاه نکنید، بلکه به نتیجه یا یکی از نتایج نگاه کنید تا ببینید چه کسی از آن سود میبرد؛ هموست که گناهکار است، حتی اگر هیچ دلیل و برهان دادگاهپسندی وجود نداشته باشد. نظریه توطئه در استدلال، به جای تمرکز بر مقدم و تالی و حرکت به سوی نتیجه، صرفا به نتیجه نگاه میکند و به نحو معکوس از آنجا مقدم و تالی را برمیسازد.
در این نوشته میخواهم بر اساس همان منطق معیوب، دنبال مقصر و گناهکار در چند پرونده مهم در ایران و جهان بگردم و نشان دهم که علی خامنهای و دیگر شیفتگان نظریه توطئه تا چه حد از استفاده از این نظریه ضرر میکنند؛ در عین آن که از مواهبش برخوردار میشوند. در دنیای عمل، ابزاری بدون هزینه وجود ندارد و عقل اقتضا میکند که سیاستمداران و کارشناسان از ابزارهایی استفاده کنند که بیشترین فایده و کمترین هزینه را داشته باشد. نتیجههایی که ذکر میشود، مورد باور نویسنده نیست، اما با منطق نظریه توطئه میتوان از آنها دفاع کرد.
کشتههای مشروبات الکلی مسموم: کار جمهوری اسلامی ایران است
در چهل سال حکومت جمهوری اسلامی ایران، دهها هزار ایرانی به دلیل مصرف مشروبات الکلی غیراستاندارد، کشته، نابینا یا شدیدا بیمار شدهاند. تنها در دو ماه اول بحران کرونا حدود ۸۰۰ نفر بر اثر مصرف این گونه مشروبات جان باختند. این کشتار جمعی به نفع کیست؟ در بالای فهرست حکومتی قرار میگیرد که نمیخواهد مردم مشروبات الکلی مصرف کنند و میخواهد آنها در مصرف این گونه مشروبات، در شرایط ارعاب و ترس دایمی به سر برند. بنابر این، مهمترین نهادهایی که از این وضعیت بهره میبرند، حکومت جمهوری اسلامی ایران و روحانیت شیعه است. بر اساس همان منطقی که میگوید «متهم ردیف اول کسی است که از این ماجرا سود میبرد»، انگشت اتهام را به باید به سوی حکومت گرفت، چون حکومت هم میخواهد مردم به این سرنوشت دچار شوند تا درس بگیرند، و هم ظرفیت و توان و ادارهاش را دارد و در موارد دیگر نشان داده است که تا چه حد میتواند جان آدمیان را بگیرد. حکومتی که ویروس کرونا را به ارتش امریکا نسبت میدهد، بر اساس همان نطق باید اتهام کشتن و نابینا و بیمار کردن عمدی دهها هزار ایرانی را بپذیرد.
شیوع کرونا: کار جمهوری اسلامی ایران است
بیماری کرونا موجب ضعیفتر شدن بنیه اقتصادی مردم ایران و خانهنشینی بخش قابل توجهی از مردم ایران شده است. همچنین، این بیماری تا ماهها و حتی سالها، مردم را از دور هم جمع شدن برای اعتراض به وضعیت موجود باز خواهد داشت. بنابر این، از نظر سیاسی شیوع این بیماری کاملا به بقای حکومت کمک کرده است و به نفع حکومت است. بر اساس منطق بنیادی نظریه توطئه که مقامات جمهوری اسلامی و بالاخص علی خامنهای عاشق آن هستند، شیوع کرونا را باید به مقامات نسبت داد. آنها متهم اصلی ماجرا هستند، چون از آن سود میبرند.
تاسیس داعش: کار جمهوری اسلامی ایران است
از شکلگیری داعش در منطقه، چه دولت-ملتهایی بیشترین خسارت و مشکلات را متحمل شدهاند؟ پاسخ، این کشورهاست: اروپا (با تروریسم کور و قصابانه و مهاجرت میلیونها نفر)، ایالات متحده (با تحمل هزینههای بازگشت به عراق و درست کردن ائتلاف و بیش از صدها هزار مورد بمباران مناطق تحت نفوذ داعش)، عراق (با هزاران کشته و میلیاردها دلار خسارت)، سوریه (با جنگ داخلی ده ساله)، و ترکیه (با میلیونها مهاجر سوری). تنها حکومتی که نه تنها خسارت زیادی از داعش متحمل نشد، بلکه داعش این امکان را به آن داد که نفوذش را در عراق و سوریه بسط دهد، جمهوری اسلامی ایران بود. بدین طریق، بر اساس منطق نظریه توطئه، موسس داعش جمهوری اسلامی ایران بوده است، اما مقامات جمهوری اسلامی ایران بر خلاف این منطق، موسس داعش را ایالات متحده معرفی کردهاند.
حملات یازده سپتامبر: کار جمهوری اسلامی ایران بوده است
مقامات جمهوری اسلامی ایران و دیگر اسلامگرایان بارها این حملات را به دولت ایالات متحده نسبت دادهاند تا مسئولیت این جنایت بزرگ را از روی دوش اسلامگرایان بردارند، در حالی که این کشور بیشترین خسارت را از این حملات متحمل شد: صدها میلیارد دلار و هزاران کشته از خود حملات و هزاران کشته و تریلیونها دلار از حملات به افغانستان و عراق بعد از آن، و صدها میلیارد دلار اختصاص بودجه در داخل امریکا برای جلوگیری از این گونه حملات در آینده. در مقابل، جمهوری اسلامی ایران بیشترین منفعت را از این حملات برد: دو دشمن و رقیب منطقهای آن، یعنی دولت صدام و طالبان، حذف شدند و امنیت جمهوری اسلامی ایران در منطقه افزایش یافت. پس از این بود که جمهوری اسلامی ایران توانست منابع نظامی خود را برای بسط نفوذ منطقهای، و منابع مالی خود را پیشبرد برنامه اتمی خود صرف کند.
بر اساس منطق درونی نظریه توطئه که مقامات جمهوری اسلامی ایران بدون آن حتی یک بیانیه نمی توانند صادر کنند یا پنج دقیقه سخنرانی سیاسی در حوزه سیاست داخلی و خارجی داشته باشند، دولت ایالات متحده نمیتواند عامل یا طراح حملات یازده سپتامبر باشد، چون منفعتی از آن نمیبرد. اما جمهوری اسلامی ایران که فقط از آن منتفع شده است، بهترین نامزد این طراحی و اجراست. حمایت ایالات متحده از اسرائیل که برخی آن را نفع مقامات ایالات متحده از حملات یازده سپتامبر معرفی میکنند، بدون این حملات و با این حملات انجام میشده و به رخدادی خاص وابسته نبوده است.
حمله صدام به ایران: کار جمهوری اسلامی ایران بود
در جنگ ایران و عراق حدود ۱۹۰ هزار ایرانی کشته و صدها هزار نفر زخمی شدند. همچنین، بنا به تخمینهای مختلف، ایران بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیارد دلار خسارت دید. اما نظام جمهوری اسلامی ایران با استفاده از جنگ، نخست گروههای مخالف خود را سرکوب کرد، رئیس جمهوری منتخب را برکنار ساخت، سپاه پاسداران را تا دندان مسلح ساخت و بسط داد، حجاب اجباری را برقرار ساخت، بسیج را توسعه داد و در پایان جنگ، هزاران مخالف را در زندانها اعدام کرد. جنگ ایران و عراق اگر برای مردم ایران فاجعه بود، برای رژیم جمهوری اسلامی ایران شرکت بیمه بود و فرماندهان سپاه را که همه «دیپلم ردّی» بودند، به مقام سرلشگر رساند. با منطق نظریه توطئه، جمهوری اسلامی ایران که از این جنگ بیشترین سود را برد، خود محرک صدام بود تا به ایران حمله کند و جنگ را نیز هشت سال ادامه داد تا رژیم هرچه بیشتر تحکیم شود. در مقابل، عراق و کشورهای عربی منطقه از این جنگ خسارات زیادی متحمل شدند. کشورهای اروپایی و ایالات متحده هم در جریان این جنگ فقط برنده نبودند؛ سلاح میفروختند، اما امنیت کشتیرانی در خلیج فارس و دریای عمان را برای مدتها از دست دادند.
بدین ترتیب، هر وقت مقامات جمهوری اسلامی ایران هر پنج گزاره فوق را پذیرفتند، میتوان ادعاهای دیگر آنها با اتکا بر نظریه توطئه را پذیرا شد.