در نهایت مردم، محمدعلی نجفی، وزیر و شهردار سابق تهران را با لباس زندانی در شعبه دهم بازپرسی دادسرای تهران دیدند وی که دیروز با حضور در اداره آگاهی به قتل همسر دوم خود اعتراف کرده و پس از آن به صرف چای و شیرینی افطار خود را گشود، نه تنها احساسات عمومی را با نحوه بیان قتل جریحه دار کرد بلکه از نگاه مردم نحوه رفتار با یک مجرم متهم به قتل نیز واکنشهای بسیاری در فضای مجازی به همراه داشت.
این پایان زندگی سیاسی نجفی اما همراه با شک و شبه های بسیار همچنان بازتاب های فراوانی در اجتماع دارد. برخی بر تشت خشونت علیه زنان می‌کوبند که رفتار نجفی و نحوه بیان وی در بیان و انگیزه قتل عادی انگاشتن رفتار خشونت آمیز با زنان در جامعه را ترویج می کند. برخی نیز از مشکوک بودن ماجرا می‌گویند و به اختلافات بخش تندروی حکومت و بیت رهبری با نجفی، به ویژه پس از حضور وی در کنار مهدی کروبی در جریان انتخابات جنجال برانگیز ریاست جمهوری در سال ۸۸ اشاره می‌کنند که به عنوان مشاور اقتصادی و برنامه ریزی مهدی کروبی به کارزار انتخاباتی وی پیوسته بود. برخی نیز بر این باورند که مرد میانسال از عشق و حسادت کور،همسر جوانش میترا استاد را به بهانه خیانت به قتل رسانده است.
بعضی نیز میترا استاد را یک پروژه پرونده سازی از سوی سازمان اطلاعات سپاه می‌دانند.
اغلب رسانه های ایرانی این قتل را با انگیزه غیرسیاسی و دعوای شخصی و خانوادگی خوانده اند. روزنامه محافظه کار وطن امروز با تیتر «شلیک به قلب اصلاحات» ترور سعید حجاریان در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی را تداعی کرد چرا که نجفی از اعضای موسس حزب کارگزاران سازندگی و نزدیک به اصلاح طلبان بود.
حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، هنوز به این خبر واکنشی نشان نداده است. او نجفی را برای وزارت آموزش و پرورش پیشنهاد کرده بود اما مجلس شورای اسلامی او را به دلیل «حمایت از فتنه» رد صلاحیت کرد. گفته می‌شود اگرچه علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در ظاهر گفته بود که نظری در این باره ندارد ولی نارضایتی‌اش از حضور نجفی در دولت هویدا بوده است.
در ماجرای قتل همسر دوم محمدعلی نجفی، شهردار سابق تهران و وزیر پیشین آموزش و پرورش، فضای مجازی و رسانه‌ها با برق آسا به آن واکنش نشان داد. شاید دلیل آن دلیل پرده پوشی دائمی از زندگی و اسرار افرار منصوب به حکومت بوده که همواره در خفا سر و ته آن را هم می آورند تا مایه شرمندگی نظام نشود. اینک حقیقت عریان زندگی پُر ماجرای افراد دولتی و نظامی در معرض دید مردم قرار گرفته است: هوس رانی، عشق، ثروت، قتل و شاید پس از آن قصاص نفس.
خبرنگار صدا و سیما که در جلسه بازپرسی حضور دارد، آلت قتل، کلت کمری را مقابل دوربین در دست تکان می دهد و تعداد گلوله‌های آن را نیز می شمارد در حالی که در یک پرونده قضایی اشیاء مربوط به صحنه حادثه همگی مهر و موم شده به بازرس و قاضی پرونده سپرده می شود. آز آنسو مقامات پلیس در اداره آگاهی نیز مورد سوال قرار گرفته اند که چرا با نجفی همانند یک متهم رفتار نشده و نحوه برخورد با وی بیشتر شبیه به دید و بازدید یک مقام ارشد از کارمندان خود بوده است و دیدن این صحنه ها پیام های گوناگونی را به جامعه منتقل کرد.
سوء رفتار با همسر، انگیزه های واهی که می تواند باعث خشم و قتل یک انسان شود، پیش زمینه های زن ستیزی را در جامعه رواج می دهد بی آنکه هنوز جزئیات بیشتری از نحوه قتل و یا انگیزه آن در دست داشته باشیم.
فرنگی ها عبارتی دارند که می گوید: شیطان در جزئیات خفته است. باید منتظر جزئیات این پروند بمانیم، البته اگر تصمیم به افشای آن داشته باشند.
