همین یک ماه پیش بود که قیمت نفت شروع کرد به افول شدید و رفتن به سوی صفر. جنگ قیمت بین عربستان سعودی، روسیه و ایالات متحده آغاز شد و همهگیری کرونا که همچنان عالمگیر است و جان بیش از ۲۰۰ هزار نفر را گرفته است، به افول قیمت نفت دامن زد.
اکنون قیمت نفت به زیر صفر رفته است و قرق کرونایی که در سراسر جهان برقرار شده است، تقاضا برای نفت را خشکانده است. در واقع نفت به اندازه بشکهاش هم ارزش ندارد و با منفی شدن قیمتها بهتر است تولیدکنندگان سوخت فسیلی بگذارند نفت همانجا زیر زمین بماند. قیمتهای منفی نه تنها سبب شده است استخراج نفت دیگر سود نداشته باشد، بلکه با این قیمتها شاید تولیدکنندگان ناچار شوند پولی هم به خریداران بدهند تا بیایند و این منبع انرژی را ببرند.
شکی نیست که باید طرحهای تجاریشان را چکشکاری کنند و صدها هزار شغل به خطر خواهد افتاد. البته مانند تمامی بحرانهای اقتصادی، این کارگران هستند که کمرشان زیر فشار خرد میشود نه مدیران نفت. با توجه به قیمت نفت و شکنندگی اقتصاد نفت، دمبهدم واضحتر میشود که دیگر نمیتوان رفاه جوامع در سراسر جهان را به صنعت نفت گره زد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این قیمتهای ناچیز نفت نتایجی بسیار منفی در پی خواهد داشت، از جمله کاهش انگیزههایی که در دهه گذشته برای سرمایهگذاری در منابع تجدیدپذیر سر بر آورده بود، و استمرار اتکا بر استخراج نفت و آلایندگی آن در سالهای پیش رو. بدتر از آن، استخراجکنندگان عمده نفت ممکن است به ارزانفروشی در بازار جهانی رو بیاورند و اقتصاد جهانی را بیش از پیش به بیثباتی بکشانند.
راه دیگر آن است که از این فرصت استفاده کنیم و تکانی به اقتصاد بدهیم و آن را از وابستگی به سوختهای فسیلی رها کنیم و در بخشهایی که خط قرمزهای محیط زیستی و سلامت انسانها را رعایت میکنند، زیر نظر اتحادیههای صنفی مشاغلی باکیفیت ایجاد کنیم. میتوانیم یارانه سوختهای فسیلی را نیز حذف کنیم، یارانهای که هر سال میلیاردها پوند خرج روی دست مالیاتدهندگان بریتانیایی میگذارد تا صنعتی را پیش ببرد که دیگر باید از دور خارج شود و به تاریخ بپیوندد. با حذف یارانههای سوخت فسیلی در کل جهان میتوانیم حدود ۵ تریلیون دلار صرفهجویی کنیم.
با سقوط آزاد تولیدکنندگان نفت، دولتها حتی میتوانند کمکم شرکتهای تولیدکننده سوخت فسیلی را بخرند تا از قدرت آنها بکاهند و از عادلانه بودن انتقال کارگران این شرکتها به جاهای دیگر اطمینان حاصل کنند. چنین حرکتی در سیاستگذاری نه تنها از نظر اقتصادی معقول است، بلکه سویهای نمادین نیز دارد: دولتها دیگر از صنعتی حمایت نمیکنند که در کار تخریب سامانمند آینده بشر است.
اگر به راستی نفت غزل خداحافظی سر داده باشد باید طوری با تمام توان سیاستگذاری اقتصادی کنیم که هرگز به روزگار کامیابی سابق بازنگردد. قیمت منابع انرژی پاک یعنی انرژی خورشیدی و باد همچنان در رقابت با قیمت سوختهای فسیلی است و در سال ۲۰۱۹میلادی ۳۷ درصد برق مورد نیاز در بریتانیا از طریق این منابع تأمین شده است. با تداوم منفی شدن قیمت نفت که در اقتصاد جهانی گسست ایجاد کرده است، این فناوریها منابع انرژی پاکتر و محیطزیستیتری در اختیار دولتها میگذارند و باعث پویایی نظام اقتصادی نیز میشوند.
دوران کرونا و غم و اندوه جانباختگان که بگذرد، به فکر بازسازی نظام اقتصادی خواهیم افتاد. استفاده از انرژی پاک و تجدیدپذیر باید هسته مرکزی این بازسازی باشد، چون با تحریک بخشی از اقتصاد به ما در عمل به تعهدهای بینالمللی و هماهنگ شدن با محدودیتهای سیارهمان کمک میکند. در این برنامه بازسازی باید نیازهای فوری مردم را در نظر گرفت. همه باید صاحب شغلی باشند، باید بهای اجاره خانه کارگران مهار و از آنها حمایت کرد، مثلاً از کارگرانی که در صنعت سوختهای فسیلی مشغول به کارند و به زودی دستشان در پوست گردو میماند، حال آن که مدیران صنعت نفت به احتمال زیاد با دستمزدهای آنچنانی بازنشست میشوند.
وقتی صنعت سوخت فسیلی نیاز به کمک مالی عمومی دارد مانند وقتی که خطوط هواپیمایی نیاز داشتند همه باید به یاد داشته باشیم این صنعت چه آسیب بیحدوحسابی به بشریت و سیاره زمین وارد کرده است.
با تزلزل در قدرت و سود صنعت سوخت فسیلی و افتادن اقتصاد این صنعت در سراشیبی رکود مطلق، فرصتی استثنایی فراهم شده تا در پی آن نظام اقتصادی عادلانهتری بسازیم، نظامی که از آسیبپذیرترین اقشار حمایت میکند و زحمت کارگراناش را ارج مینهد.
باید در مخالف با تداوم استخراج نفت و نابودی زمین ثابتقدم و استوار باشیم. باید کاری کنیم این بازسازی اقتصادی به نفع مردم و زمین باشد، نه به نفع بانکداران و سردمداران صنعت نفت.
فاطمه ابراهیم مدیر اجرایی مؤسسه گرین نیو دیل بریتانیا است
© The Independent