در فیلمها فراوان دیده اید؛ زنان زیبا و دلربایی که با هدف گرفتن اطلاعات مهم و حساس به مردان نزدیک میشوند و با عشوهگری خبری مهم، نشانی، و یا مدرکی را به دست میآورند. گاه این نزدیکی هدفمند به عاشقی و ازدواج منتهی میشود و گاه به تباهی و مرگ. سینمای هالیوود مملو از این داستانهای عشقی جاسوسی است.
از فیلم "خانم و آقای اسمیت" با بازی آنجلینا جولی و برد پیت گرفته که در نهایت این بازیگران پس از بازی در این فیلم عشقی جاسوسی، عاشق شده و با یکدیگر ازدواج کردند تا سریالهای جیمز باند، همه این خط و ربط را تعقیب میکنند.
در اصطلاحات امنیتی و سیاسی به این زنان در ایران پرستو گفته شده هرچند که اطلاعاتی درباره زمان و چگونگی پیدایش این عنوان وجود ندارد. این روزها، پس از قتل میترا استاد توسط همسرش محمدعلی نجفی ( آنگونه که متهم به این قتل اقرار کرده)، می گویند که حضور وی در زندگی نجفی، روایتی دیگر در مورد پرستوهاست.
پیش از این در اتفاقی نادر در بین مسئولان جمهوری اسلامی، عطاءالله مهاجرانی وزیر پیشین ارشاد، در سال ۱۳۸۳ گفت که نهادهای امنیتی ایران از زنی برای ترور شخصیت سیاسی وی استفاده کردهاند.
نجفی در دادسرای امور جنایی تهران از «ارتباط یک نهاد امنیتی یا شخصی از یک نهاد امنیتی» با همسرش گفت: «اجازه بدهید این موضوع را خیلی باز نکنم، اما در چند مورد، خودم در واتساپ صحبتهایی که برای ایشان فرستاده شده بود را شنیدم». دختر نجفی نیز در گفتگو با روزنامه همشهری گفت: «این خانم با وزارت اطلاعات و سپاه در ارتباط بود».
هر چند فردی از وزارت اطلاعات بدون ذکر نام هرگونه ارتباط استاد با این وزارتخانه را در گفتگو با ایسنا رد کرد. سازمان اطلاعات سپاه نیز تاکنون عکس العملی نسبت به این خبر نشان نداده است.
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران نیز در حساب توئیتری شخصی خود نوشت: «ماهيت تأسفبار حادثه قتل ميترا استاد هرچه باشد نمي توان مسئوليت كسانی را كه دو سال قبل عليرغم اصرار و تذکر برخی دلسوزان و مراكز مسئول، اين چاه ويل [چاهی در قعر جهنم] را برای اصلاحات و نجفی حفر كردند، ناديده گرفت».
مواردی نیز وجود دارد که حکایت عاشقی افرادی است که سنخیت سنی و موقعیت اجتماعی همسانی ندارند و ازدواج و یا ارتباط آنها، عوام را به داستان سرایی سوق داده است. مثال آن، عاشقی و ارتباط رییس جمهور پیشین آمریکا آقای بیل کلینتون با کار آموز جوان کاخ سفید خانم مونیکا لوئینسکی بود. هنوز که هنوز است بعد از سالیان سال، گمانه زنی بر سر آنکه آیا مونیکا، دامی برای استیضاح و خلع رییس جمهوری توسط سرویس های امنیتی بیگانه بود یا نبود ادامه دارد. هر چند که خانم لوئینسکی اخیرا در مصاحبه ای که با مجله ونیتی فر داشت، از رنجها و تهمتهای بیشماری که طی این سالها متوجه وی بوده و زندگی شخصی و اجتماعیاش را تحت تاثیر قرار داده است شکوهها داشت. وی به این نکته اشاره کرده بود که چرا اجتماع بایستی فقط به زنان مشکوک و حساس باشد و آنها را در اینگونه موارد هدف نسبتهای ناروا و تهمت قرار دهد در حالیکه مردان نیز به همان اندازه در رابطههای غیر اخلاقی مقصر بوده و بایستی پاسخگو باشند.
میترا استاد ۳۵ ساله، از ازدواج پیشین خود یک پسر ۱۳ ساله دارد. وی به همراه خانواده اش در سال ۸۹ از کرمانشاه به اسلامشهر تهران آمد و در سال ۹۶ در انتخابات شورای شهر شرکت، ولی موفق به اخذ رای در حوره انتخاباتی خود نشد و پس از آن بود که با محمد علی نجفی ازدواج کرد.
جاه طلبی یا عشق
رجانیوز در این مورد می نویسد: «علاوه بر این از هر کس که با سیستم اداری و مالی شهرداری تعامل داشته است سئوال کنید، اذعان میکند که برای ارسال همچین پرستویی، پیمانکاران و سوداگران شهری با اهداف تجاری-اقتصادی انگیزه بیشتری از نهادهای امنیتی یا رقبای سیاسی داشتند».
روزنامه جوان نیز مینویسد: «پرستو بودن مقتول صرفاً ساخته و پرداخته ذهنهایی بود که نمیخواستند باور کنند مسئول هم جناحیشان میتواند قاتل همسرش باشد».
ازدواج مردان و زنان با اختلاف سنی بسیار و یا اختلافات طبقاتی و اجتماعی لزوما به معنای تقلب و شرارت نیست. انگیزه های افراد متفاوت است و آنگونه که روانشناسان میگویند وجود این موارد ( اختلاف سنی، موقعیت اجتماعی و یا ثروت) به معنای معیوب بودن و یا مشکوک بودن عشق افراد نسبت به یکدیگر نبوده و خوشبختی و یا شکست این روابط نباید معیار قضاوت باشد.
در جهان غرب و در طول تاریخ زنان پرستوی شناخته شده در جهت مقاصد میهن پرستانه و منافع کشورشان به کار گرفته شدهاند. در ایران اسناد رسمی، و یا مستنداتی پژوهش شده درباره استفاده از اینگونه زنان برای مقاصد ملی و میهن پرستانه وجود ندارد. نامهای مطرح شده چه در قبل و یا بعد از انقلاب بیشتر بر پایه حدس و گمان و متکی به دعواهای سیاسی و منازعات جناح های رقیب بوده است تا آنکه نشان دهنده مفهوم اصلی آن برای استفاده از یک جاسوس زن در جهت مقاصد ملی باشد.
اما در نهایت آنچه که اینجا در این مورد به خصوص، یعنی قتل میترا استاد از یاد برده شده، کشته شدن یک زن، یک مادر و یک همسر است.