هفتاد و دومین سالگرد استقلال اسرائیل فرا رسید و این کشور بیش از گذشته جایگاه خود را در خاورمیانه تثبیت شده میبیند. کشوری که طی این مدت به دلایل متعددی برای ایرانیان مورد توجه بوده است. از همان ابتدا که قطعنامه تقسیم فلسطین در سازمان ملل مطرح شد، محمدرضا شاه پهلوی به آن رای منفی داد. امروز نیز همچنان حکومت جمهوری اسلامی در داخل و گاهی از طریق تریبونهای بینالمللی، دشمنی خود را با موجودیت اسرائیل ابراز میکند. اما طی ۷۲ سال گذشته، ایران حتی یک بار تلاش مستقیم برای تغییر مرزهای این کشور، نکرده است. به نظر میرسد آنچه در داخل ایران و با استفاده از پروپاگاندای حکومت علیه اسرائیل تبلیغ میشود، با عملکرد حکومت در خارج تناقض دارد.
تولد ۷۲ سالگی اسرائیل خجسته باد #Israel72 pic.twitter.com/JHJAs6eAo8
— اسرائیل به فارسی (@IsraelPersian) April 28, 2020
پیش از انقلاب و علیرغم اینکه شاه با تقسیم فلسطین مخالفت و به پذیرش اسرائیل در سازمان ملل نیز رای منفی داده بود، اما روابط ایران و اسرائیل برقرار و تا انقلاب ۵۷ تداوم یافت. روابط دو کشور بر پایه منافع مشترک بنا شده بود.
بسیاری از یهودیان ایرانی که پس از تشکیل اسرائیل به این کشور مهاجرت کرده بودند، همچنان در ایران فعالیت تجاری و سرمایهگذاری میکردند. این افراد منشاء بسیاری از بنگاههای اقتصادی، کارخانهها و پیشرفت در ایران شدند.
از مشهورترین این افراد میتوان به حبیبالله القائیان اشاره کرد که نام او پس از فروریختن ساختمان پلاسکو، مجددا بر سر زبانها افتاد.
او از سوی دیگری نیز بسیار مشهور است. القائیان نخستین یهودی اعدامی پس از انقلاب است. جرمی که برای او در دادگاه عنوان شده بود، سرمایهگذاری در اسرائیل بود.
پس از این اعدام، بسیاری از یهودیان ساکن ایران ترجیح دادند بار سفر را ببندند و از ایران خارج شوند.
شاید این نخستین ضربه به مردم ایران بود. برخی از داراییهای یهودیانی که از ترس جان خود ناچار به فرار از ایران شدند، در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت.
کارخانجات و شرکتهایی که تا پیش از مصادره در خدمت مردم عادی بودند و به دولت مالیات پرداخت میکردند، به یکباره در اختیار گروهی خاص قرار گرفت. اگرچه پس از اعدام القائیان و مهاجرت یهودیان، سیاست جمهوری اسلامی در مقابله با یهودیان تعدیل شد.
فشارهای بینالمللی نهایتا رفتار حکومت با یهودیان باقی مانده در ایران را تغییر داد. با توجه به اینکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی یهودیان به عنوان یکی از ادیان رسمی شناخته میشود و از سوی دیگر فشارهای بینالمللی و شعارهای یهودستیزانه، در عرصه بینالمللی برای جمهوری اسلامی عوارض بسیاری به همراه داشت، از این رو حکومت با تغییر رویکرد، سعی کرد در داخل پروپاگاندای خود را حفظ کند اما در خارج از کشور کمی معتدلتر برخورد کند.
در دوران رهبری آیتالله خامنهای، جمهوری اسلامی تلاش بسیاری کرده تا بین یهودیان ایران و اسرائیل تفاوت قائل شود. اما رفتارهای خصمانه با یهودیان همچنان ادامه دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در پاسپورت ایران ذکر شده که سفر به اسرائیل ممنوع است. این در حالی است که بسیاری از یهودیان ساکن ایران، اقوامی در اسرائیل دارند.
بسیاری از یهودیان پس از دیدار با خانواده خود، متهم به جاسوسی شدهاند. حتی در صورتی که یهودیان ایران به صورت تلفنی با نزدیکان خود در اسرائیل ارتباطی برقرار کنند، ممکن است بازخواست شوند و باید بابت این قبیل تماسها پاسخگو باشند. تمام اینها در حالی رخ میدهد که پس از انقلاب عملا هیچ یهودی در ایران به پست بلندپایه سیاسی دست نیافته است و دسترسی به اطلاعات ویژه ندارد.
با شروع جنگ، ایران در فشار شدیدی قرار گرفت. بسیاری از کشورهای جهان حاضر به مبادله تجاری و فروش تسلیحات به ایران نبودند. با این وجود در حالی که حکومت در داخل شعار راه قدس از کربلا میگذرد را سر میداد، در خارج با اسرائیل مذاکره میکرد تا بتواند سلاح خریداری کند.
نهایتا کمکهای اسرائیل باعث شد تا عملیات والفجر ۸ به موفقیت برسد. با این حال جمهوری اسلامی همچنان شعارهای ضد اسرائیلی خود در داخل را ادامه داد.
اگرچه معاملات تجاری ایران و اسرائیل به همین جا ختم نشد. موشه شاهال، وزیر نیروی اسرائیل در سال ۱۹۹۰اعلام کرد که این کشور از ایران نفت خرید و اتفاقا این معامله بسیار سودآور نیز بوده است. البته جمهوری اسلامی این خبر را نیز، تکذیب کرد.
حمله جمهوری اسلامی به سفارت اسرائیل در آرژانتین عواقب بینالمللی شدیدی برای ایران به همراه داشت، با این حال پروپاگاندا ی حکومت در حالی که در خارج آن را تکذیب میکرد، در داخل از دستاوردهای عماد مغنیه و این حمله با نیکی یاد میکرد و شعارهای ضد اسرائیلی هر روز تندتر میشد.
یکی از دلایلی که باعث شده تا جمهوری اسلامی طی ۴ دهه گذشته بر اسرائیلستیزی در داخل و همکاریهای گاه و بیگاه در خارج ادامه دهد، روابط ویژه انقلابیون با گروههای شبهنظامی اسرائیلی و لبنانی است.
تا پیش از پیروزی انقلاب ۵۷ بسیاری از انقلابیون ایرانی رابطه مداوم و گستردهای با احزاب و گروههای سیاسی فلسطینی داشتند. از این رو به نحوی ادای دین به گذشته در ابتدای انقلاب در دستور کار قرار گرفت.
از سوی دیگر ایدئولوژی انقلابی، برای تداوم نیازمند وجود یک دشمن خارجی است. دشمنی که همواره وجود دارد و به وسیله آن میتوان در نوجوانان و جوانان شور ایجاد کرد. حکومت برای این موضوع از ابزار اسرائیل ستیزی استفاده میکند.
کارکرد تبلیغاتی اسرائیل و هدف سازی که به وسیله آن صورت میگیرد، به عنوان ابزار ارزشمندی در دست حاکمیت است. با دقت به شعارهای مسئولان جمهوری اسلامی طی دوران رهبری آیتالله خامنهای، جز در دوره محمود احمدینژاد که صراحتا در عرصه بینالمللی به اسرائیل حمله کرد، سایر مسئولان ایرانی در خارج از مرزهای کشور حاظر به لفاظی علیه اسرائیل نشدند.
البته نباید فراموش کرد در همان زمان اسفندیار رحیم مشایی از دوستی بین دو ملت ایران و اسرائیل گفت. سخنانی که با سخنان رئیسش به نظر تضاد بود. اگرچه با تلاشهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی، سعی شد تا حرفهای احمدینژاد در خارج کمرنگ شود. اما رسانههای وابسته به حاکمیت سخنان ضد اسرائیلی او را در داخل کشور به شکلی وسیع پوشش دادند.
در دوران جنگ سوریه نیز، جمهوری اسلامی در خارج از مرزهای ایران حاضر به هیچگونه تلاش نظامی علیه اسرائیل نشده است. این در حالی است که گروههای تبلیغاتی که با نام مدافعان حرم نیرو جمع آوری میکنند، رسیدن به مرزهای اسرائیل را بخشی از اهداف خود بیان میکنند.
پس از سخنرانی آیتالله خامنهای که در سال ۱۳۹۵ بیان شد و در آن اعلام کرد «اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید»، دستگاههای تبلیغاتی در داخل کشور سعی کردند این جمله را پررنگ کنند و تبلیغات کشور را در این مسیر سازماندهی کنند.
اگرچه به نظر میرسدکه دلیل انتخاب اسرائیل به عنوان دشمن خارجی، تنها برای ایجاد شور در میان نیروهای حامی نظام است، اما به هر روی بی عملی حکومت در مقابله با چیزی که بیش از ۴ دهه از شعار آن میگذرد، نشان دهنده عدم اراده جدی برای اجرایی کردن شعارهاست. موضوعی که پس از جمله رهبر ایران در مورد محو اسرائیل، ممکن است خطری جدی در ایدئولوژی جمهوری اسلامی تلقی شود. زیرا به هر ترتیب دیگر نمیتوان با فرافکنی از زیر بار جمله رهبر جمهوری اسلامی فرار کرد. مگر آنکه تغییر سیاست در ایران حکومت را وادار کند تا دست از شعارش بر دارد و ایدئولوژی جایگزینی را به جای اسرائیل ستیزی برپا کند. اسرائیلی که این روزها بیش از همیشه به کشورهای مسلمان منطقه رابطه خوبی دارد.