ابطال نتایج انتخابات شهرداری استانبول توسط شورای عالی انتخابات و تصمیم برای برگزاری مجدد آن در ۲۳ ژوئن، انتشار عمومی پیام ۶ مارس اوجالان و از سرگیری بحثها در خصوص آینده وضعیت سوریه، همگی موجب شدند توجه به پرسش کُرد( مسائل کُردها) در سطح داخل ترکیه و خارج از آن بیشتر شود.
درست به همان اندازه موضوع حال و آینده پرسش کُرد، پیام اوجالان هم به بحثها دامن زده است. بگذارید بر یک نکته تاکید کنم: حتی در صورتی که روند حل و فصل پرسش کُرد هم از سر گرفته نشود باز هم شاهد تحولات مهمی خواهیم بود. موضوع این تحولات هم در جریان انتخابات ۲۳ ژوئن و هم پس از آن در طی سال ۲۰۱۹ به بحث گذاشته خواهد شد.
پس از پیام اوجالان، افراد بازداشت شده و محکوم شده در زندانها اعتصاب غذا و روزه مرگ خود را برای «بازگشت به صلحی آبرومندانه» شکستند که از این جهت تحول مهمی محسوب میشود.
پرسش کُرد، هم از جهت محتوا، هم از نظر بازیگران و هم از لحاظ ساختار مکانی و متناسب با تغییر و تحولات و پویاییها، در حال دگردیسی است. بر پایه تحقیقات و پروژههای آکادمیکی که انجام دادهام میتوان مولفههای در حال تغییر پرسش کُرد را دستکم از شش جهت بررسی کرد.
نخست، پرسش کُرد هم از نظر مکانی و هم از لحاظ سیاسی در حال منطقهای شدن است. سوریه نه فقط در منطقه (کردنشین ترکیه)، بلکه در سطح کل ترکیه هم در حال تبدیل شدن به یک عامل تعیین کننده است. نقش و جایگاه بازیگران کرد در دوره پس از درگیری و دوره گذار از درگیری به مذاکره در سوریه و به شکل عینیتری، در شکلدهی به آینده سوریه به موضوع اصلی مذاکرات تبدیل خواهد شد.
دوم، پرسش کُرد در سالهای اخیر بطور فزایندهای ویژگی «شهری» به خود گرفته است. شهرنشینی در منطقه (کردنشین ترکیه) رو به رشد است. همچنانکه در حوادث مربوط به کندن خندقها شاهد بودیم، شهرها تبدیل به محل درگیری شدهاند. مهمتر اینکه از نظر جامعه شناسی کردها بویژه جوانان کرد، بطور جدی با مشکل بیکاری، فقر و به حاشیه رانده شدگی روبرو هستند ولی در عین حال بخشی از آنها هم در حال تبدیل شدن به «طبقه متوسط» هستند.
سوم، رای دهندگان کرد به حرکتی مستقل از حزب کرد دموکراتیک خلقها (اچ. دی. پی) و پ. ک. ک روی آوردهاند. این موضوع را هم میتوان در نوع گرایش به رای دادن و هم در فرستادن پیام از طریق رای دادن مشاهده کرد. رای دهندگان کرد به همان میزان حقوق هویتی خود، خواستار پیشرفت در وضعیت اقتصادی و داشتن یک زندگی عادی روزانه هستند. از این منظر، در انتخابات محلی ۳۱ ماه مارس یک نقطه عطف دیده میشود. رای دهندگان کرد نه فقط در شهرهای جنوب شرق و شرق ترکیه بلکه از استانبول گرفته تا دیگر شهرهای مهم در حال تبدیل شدن به بازیگری کلیدی و تاثیرگذار در نتایج انتخابات هستند. در حالیکه اچ دی پی نخستین حزب مورد توجه است، رای دهندگان کرد با در نظر گرفتن تفاوت و تنوع، نمیخواهند خود را صرفا به این حزب محدود کنند. بگذارید تاکید کنم که کردها به عنوان رای دهنده در عرصه سیاسی تبدیل به «بازیگری کلیدی» شدهاند که همه احزاب سیاسی باید به آن توجه کنند و یا دستکم نمیتوانند آن را نادیده بگیرند.
چهارم، در انتخابات ریاست جمهوری در ۱۵ آگوست ۲۰۱۴ و انتخابات مجلس در ۷ ژوئن ۲۰۱۵ تا انتخابات محلی در ۳۱ مارس ۲۰۱۹، اچ دی پی توانسته حد نصاب ده درصدی را بدست آورده و مانند رای دهندگان کرد، جایگاه خود در عرصه سیاسی را به عنوان یکی از بازیگران کلیدی ارتقا دهد. اچ دی پی از انتخابات ۷ ژوئن تا به حال بین رویکرد امنیتی دولت و رویکرد جنگی پ ک ک گیر افتاده و از این گیر افتادن آسیب زیادی دیده است: عرصه سیاست ورزی برای اچ دی پی بسیار تنگ شده است و اغلب نمایندگان و شهرداران آن از جمله روسای مشترک حزب در زندان بسر میبرند و یا جایگاه نمایندگیشان را از دست دادهاند. در حالی که بحثهای مربوط به پرسش کرد به عرصه سوریه منتقل شده است، اهمیت گفتمانی و سیاسی «اچ دی پی» کاهش یافته است و با انتصاب قیمها و متولیان شهرداریها در شهرهایی که اچ دی پی حضور پررنگی دارد پیوندهای شهری اچ دی پی شروع به فرسایش کرده است. همه این تحولات، بازنگری اچ دی پی در گفتمان، شیوه و درک از سیاست ورزی و از همه مهمتر در نوع رابطه رای دهندگان کرد و منطقه (کردنشین) با ترکیه و تجدید ساختار آن در عرصه سیاست ورزی را ضروری میکند.
پنجم، پ ک ک پس از انتخابات ۷ ژوئن به شکل کاملا شفافی، سوریه و تشکیل نوعی از دولت و یا بازیگری خودمختار در آینده سوریه را ترجیح داد. پ ک ک موفقیت اچ دی پی را دارای اهمیت ثانویه تلقی کرد. این رویکرد باعث شد پ ک ک، به جای سیاست ورزی به درگیری و بجای پارلمان به کندن خندق روی آورده و تحت عنوان خودمختاری دموکراتیک، ترجیح داد با هدف فراهم کردن زمینههای ایجاد حکومت محلی به درگیری بپردازد. تمام توجه و انرژی پ ک ک متوجه سوریه شد. در این مرحله، پ ک ک، شکست و حتی ناکارآمدی اچ دی پی، درگیریها و عملیاتهای تروریستی، تراژدی انسانی و محو شدن مراکز شهری را به جان خرید. این ترجیح پ ک ک، در خارج کردن پرسش کرد از پرسشی محلی و ملی از نظر مکانی و سیاسی و تبدیل آن به پرسشی منطقهای و جهانی نقشی کلیدی ایفا کرد. آنچه که روند حل و فصل پرسش کرد را پایان داد نیز مساله سوریه بود. باید گفت گذار به دوره پس از درگیری و آغاز مذاکرات نیز حول محور مسئله سوریه خواهد بود.
این درست است که دیگر به مرحله روند راه حل (پرسش کرد) باز نخواهیم گشت ولی این هم درست است که نوعی از روند مذاکره با محوریت سوریه آغاز شده و یا خواهد شد. در این راستا، باید این پیشنهاد را مطرح کنیم که پ ک ک باید در خصوص ماهیت خود، جایگاه و آیندهاش تصمیم بگیرد. با توجه به اینکه این اواخر راهبرد خود را بر سوریه متمرکز کرده است آیا در سوریه خواهد ماند؟ آیا با هویتی با محوریت سوریه ادامه خواهد داد؟ اسلحه و درگیری را بطور کل رها خواهد کرد؟ فضای سیاسی لازم را برای اچ دی پی فراهم خواهد کرد؟
مولفه ششم و آخر در پرسش در حال تغییر کُرد هم مورد قیمها است: در خصوص قیمهایی که (توسط دولت مرکزی ترکیه) به مناطقی که اچ دی پی رای اکثریت را به دست آورده فرستاده شدهاند، به اندازه کافی مطالعه صورت نگرفته است. این موضوع بیشتر بخاطر ماهیت غیردموکراتیک آن مورد انتقاد قرار گرفته است. قیمها در شهرهایی که منصوب شدهاند اقدامات خدماتی و سرمایه گذاریهای زیادی انجام دادهاند ولی در عین حال پروژهها را بر پایه رابطه سالاری به شرکتها واگذار کردهاند.
تصور میکنم در صورتی که قرار باشد باز هم در خصوص پرسش کُرد صحبت کنیم به حساب آوردن این مولفههای جدید مفید واقع خواهد شد.
*پروفسور فواد کایمان، عضو هیات علمی و مدیر مرکز سیاست دانشگاه سابانجی استانبول است.