ایران و روسیه در سوریه همچنان در حال همکاری هستند یا دوران رقابت و فاصله گرفتن آنها از یکدیگر شروع شده است؟ این یکی از مهمترین سوالاتی است که این روزها رویاروی روابط تهران- مسکو قرار گرفته است. سوالی که میتواند به سفرهفته گذشته محمد جواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به روسیه و ترکیه مرتبط باشد. سفری که، همزمان بود با اجرایی شدن تحریمهای آمریکا موسوم به «سزار» علیه دولت بشار اسد در سوریه. انتظار میرود تحریمهای سزار علاوه بر فشار بر دولت سوریه بر دو حامی اصلی این رژیم یعنی جمهوری اسلامی ایران و روسیه نیز فشار وارد کند و هزینه مداخله مستقیم این دو کشور در سوریه را افزایش دهد.
همکاریهای جدی ایران و روسیه در سوریه به حدود شش سال پیش بر میگردد. هنگامی که احتمال شکست ارتش سوریه در جنگ داخلی این کشور و سقوط بشار اسد دور از انتظار نبود. در چنین شرایطی ایران به سراغ روسیه رفت.
سفر قاسم سلیمانی به مسکو و و دعوت از روسیه برای دخالت در سوریه
حضور جدی روسیه در جنگ سوریه در سال ۲۰۱۵ میلادی و پس ازسفر قاسم سلیمانی فرمانده پیشین نیروی قدس، شاخه برون مرزی سپاه پاسداران به مسکو آغاز شد. هرچند در ابتدا خبر سفر سلیمانی به مسکو و دیدار او با ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه از سوی کرملین تکذیب شد اما در نهایت مشخص شد که قاسم سلیمانی حامل پیامی از سوی مقامهای جمهوری اسلامی ایران برای روسیه و ترغیب این کشور به دخالت در جنگ سوریه برای حفظ بشار اسد در قدرت، بوده است.
پیش از سفر قاسم سلیمانی به روسیه، ولادیمیر پوتین در تهران با علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی دیدار کرده بود و برخی معتقد بودند که سفر سلیمانی برای هماهنگی بیشتر در مورد مذاکراتی صورت گرفت که در سفر پوتین بین مقامهای دو کشور مطرح شده بود.
حضور جمهوری اسلامی ایران در سوریه در ابتدا با کمکهای مستشاری و پس از آن حضور نیروهای زمینی برای حمایت از دولت سوریه همراه بود. این نیروها شامل نیروهای نظامی ایرانی و گروههای شبه نظامی مورد حمایت ایران بودند. اما عقب راندن نیروهای مخالف اسد نیاز به حملات هوایی گسترده داشت که نیروهای نظامی روسیه آن را برعهده گرفتند.
پر رنگ شدن نقش روسیه در معادلات سوریه
به این ترتیب حضور جدی روسیه در سوریه از اواخر سپتامبر ۲۰۱۵ یعنی چهار سال بعد از شروع جنگ داخلی در سوریه آغاز شد. حضوری که تا پیش از آن محدود به حمایتهای تسلیحاتی و اطلاعاتی از دولت اسد میشد، با حملات هوایی روسیه به مخالفان اسد وارد فاز جدیدی شد. آغاز حملات هوایی روسیه در سوریه همزمان بود با قدرت گرفتن نیروهای داعش در سوریه. حمایت نظامی ایران و گروههای شبه نظامی مورد حمایتش از ارتش سوریه در نبردهای زمینی و حمایت هوایی نیروهای نظامی روسیه باعث شکستهای پی در پی مخالفان اسد و تثبیت قدرت او شد. در این مقطع ایران و روسیه به دلیل وجود منافع مشترک، تقریبا همسو حرکت میکردند تا جایی که نیروی هوایی روسیه از پایگاه هوایی نوژه همدان برای عملیات خود در سوریه استفاده میکرد.
در بعد سیاسی نیز جمهوری اسلامی و روسیه همراه با ترکیه اقدام به برگزاری نشستهای سه جانبهای موسوم به نشست «آستانه» کردند. با وجود این پس از آشکار شدن برتریهای نظامی ارتش و حکومت سوریه با حمایتهای ایران و روسیه و ثبات نسبی حکومت اسد، اندک اندک رقابتها و اختلافات ایران و روسیه در سوریه نیز ظاهر شد.
ادامه همکاری یا رقابت؟
یکی از مسائل مورد اختلاف بین ایران و روسیه در سوریه، نگاه متفاوت تهران و مسکو به نگرانیهای امنیتی اسرائیل از ادامه حضور ایران در سوریه است. اسرائیل به کرات اعلام کرده اجازه نخواهد داد ایران به حضور نظامی خود در سوریه ادامه دهد. هواپیماهای اسرائیلی به دفعات مواضع نیروهای ایرانی و شبه نظامیان متحد آنها در سوریه را بمباران کردهاند. اما در طرف مقابل ، روسیه در حالی که سامانههای ضد هوایی پیشرفتهای در سوریه دارد از این سامانهها برای دفاع از مواضع نیروهای ایرانی و گروههای مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران استفاده نکرده است.
روسیه حتی در حالی که ایران میگوید به دعوت دولت سوریه به این کشور رفته و فقط با نظر دمشق سوریه را ترک خواهد کرد، خواستار خروج همه نیروهای خارجی از سوریه شده است.
حالا در چنین شرایطی این سوال بین برخی مقامات، مسئولان و تحلیلگران و فعالان رسانهای در ایران مطرح شده که روسیه در حال چه نوع بازی با ایران است. همکار ایران است یا رقیب ایران؟
بهروز بنیادی، نماینده مردم کاشمر در مجلس دهم به عنوان یک منتقد سیاستهای روسیه در اینباره گفته که «پوتین و اسد، ما (جمهوری اسلامی ایران) را قربانی میکنند.» اوحتی فراتر رفته و میگوید «بشار اسد با تمام وقاحت وزنه همنوایی خود با پوتین را سنگینتر کرده و حتی حضور شهیدان مدافع حرم را در سوریه کمرنگ و بعضا کتمان میکند.»
این نماینده مجلس پیشبینی کرده که پوتین و اسد، جمهوری اسلامی ایران را در راه منافع خود و برای بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل و دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا قربانی خواهند کرد.
انتقادات ایرانیها از روسیه در مورد حملات اسرائیل به پایگاههای ایران و متحدانش در سوریه گزندهتر است. برخی در جمهوری اسلامی ایران معتقد هستند که اسرائیل با چراغ سبز روسیه به پایگاههای نظامیان ایرانی در نزدیکی مرز اسرائیل حمله میکند. حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده مجلس دهم پیش از این گفته بود «ارتش روسیه در زمان حملههای اسرائیل به مواضع ایران در سوریه، سامانهی پدافند هوایی اس-۳۰۰ خود را غیرفعال کرده است و اگر این سامانه بهدرستی عمل کند اسرائیل نمیتواند به راحتی حملههای هوایی را در خاک سوریه انجام دهد.»
این نماینده مجلس دهم اردیبهشت ماه گذشته نیز با اعلام اینکه جمهوری اسلامی ایران ۲۰ تا۳۰ میلیارد دلار به سوریه کمک کرده گفته بود که «این پول را باید پس گرفت.»
مساله دیگر، مطالبه برخی تحلیلگران و فعالان رسانهای و اقتصادی برای بهرهگیری ایران از فرصت بازسازی سوریه است. برخی سوال میکنند که ایران تا چه زمانی میخواهد در سوریه هزینه کند و چه راههایی برای جمهوری اسلامی ایران وجود دارد تا پولهایی که در سوریه هزینه شده را بازپس گیرد؟
یکی از این راهها مشارکت در طرح بازسازی سوریه و منافع اقتصادی ناشی از آن است که روسیه در این زمینه ایران را رقیب تجاری خود میداند اگر چه در حال حاضر و با توجه به اجرایی شدن تحریمهای آمریکا علیه بشار اسد و حامیان منطقهای او، موسوم به قانون «سزار» این مشارکت با موانعی جدی روبرو شده است.
محمد جواد ظریف سه شنبه گذشته در گفتگو با خبرگزاری اسپوتینک روسیه گفت «تهران تلاش خواهد کرد تا همکاری اقتصادی با سوریه را با وجود تحریمهای آمریکا موسوم به قانون سزار تقویت کند.» اما مساله این است که خود جمهوری اسلامی ایران با تحریمهای آمریکا مواجه است و حتی برای پرداخت هزینههای حضور نظامی خود در سوریه با مشکلات فراوانی مواجه است.
از سوی دیگر به نظر میرسد روسیه نیز تمایلی به ادامه نفوذ ایران در سوریه ندارد. سوریه برای ایران به عنوان یکی از محورهای مقابله با اسراییل ذیل نام " جبهه مقاومت" مهم است بویژه اینکه سوریه مرزهای جغرافیایی با اسرائیل دارد . در مقابل ، این موضوع جذابی برای روسیه نیست. ضمن اینکه تامین امنیت اسرائیل یکی از اولویتهای روسیه است.
برای روسیه که حضور خود در خاورمیانه را یکی از مهمترین راههای تقویت جایگاه کرملین در عرصه بینالملل میداند، سوریه از جایگاه ویژهای برخوردار است. در حال حاضر روسیه دو پایگاه نظامی در سوریه دارد. پایگاه دریایی در طرطوس در مجاورت ساحل دریای مدیترانه و پایگاه هوایی حمیمیم در جنوب شرق شهر لاذقیه که سوریه طی قراردادی در سال ۲۰۱۷ حق استفاده از این پایگاه را برای ۴۹ سال به روسیه داد. روسیه هم چنین، توافق انحصار حق برداشت از منابع نفتی و گازی سوریه را با این کشور در ژانویه ۲۰۱۸ امضا کرد.
در چنین شرایطی جمهوری اسلامی احساس میکند روسیه از اینکه اندک اندک حضور و نفوذ ایران در سوریه پس از جنگ داخلی ، کاهش یابد خوشحال به نظر میرسد.
از طرف دیگر با وجود تحریمهای آمریکا و اعمال فشار حداکثری واشینگتن بر تهران، دست ایران برای هزینهکردن در سوریه تا حدود زیادی بسته است. با حرکت تدریجی جنگ داخلی سوریه به سوی پایان یافتن، ادامه حضور ایران در این کشور در بلند مدت، باعث ایجاد حساسیتهایی از سوی جهان غرب و کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز شده است. حتی بعید نیست که دولت سوریه هم در بلندمدت تمایلی به ادامه نفوذ و حضور ایران در این کشور نداشته باشد. این در حالی است که به نظر میرسد سوریه به ادامه حضور روسیه تمایل بیشتری نشان می دهد.
در نهایت باید دید که آیا جمهوری اسلامی ایران که هزینههای (انسانی و مالی) زیادی در سوریه متقبل شده، میدان را به آسانی روسیه واگذار خواهد کرد؟