یک افسر پلیس به داشتن رابطه جنسی با زنی آسیبپذیرمتهم شد؛ زنی که هنگام دستگیری پسرش با وی ملاقات کرده بود.
ریچارد هاسکن-جانز به داشتن رابطه جنسی با دو زن آسیبپذیر و همچنین یک زن سوم دیگر، زمانی که در«کورنوال» هلستون، مشغول انجام وظیفه بود، متهم شد.
آقای هاسکن-جانز، که از مقامش موقتا تعلیق شده، در روزهای قبل از رسیدگی به جلسه محاکمه سوءرفتارش استعفا داد.
در طول دادرسی، بیانیهای از طرف یکی از زنان آسیبپذیر خوانده شد که در آن نوشته بود: «آنچه که اتفاق افتاد دوطرفه بود، اما حالا من میفهمم که ریچارد به خانه ما میآمد و از من سوءاستفاده میکرد.»
او اولین بار چهار سال پیش که برای دستگیری پسرم آمده بود بود، مرا ملاقات کرد.
«پسرم این طرف و آن طرف دردسر درست میکرد و افسران پلیس محلی او را خوب میشناختند. او میدانست که من با پسرم مشکل دارم.»
«او به من پیام داد و از من خواست که باهم ملاقات کرده و قهوهای بنوشیم. او چندینبار در طول روز به من پیام میداد و دو یا سه باردر هفته برای دیدنم به خانه ما میآمد.»
«من احساس حقارت میکردم و همراهی میخواستم. خوب این رابطه مثل یک گلوله برفی بود و ما قطعا وارد رابطه جنسی شدیم.»
«ما اغلب اوقات رابطه جنسی داشتیم اما او هیچوقت قرار عاشقانهای یا هر چیز دیگری با من نمیگذاشت. من احساس کردم که از من سوءاستفاده شده است.»
آقای هاسکن- جانزمتهم به داشتن روابط شخصی/جنسی با دو زنی است که آنها را در حین انجام وظیفه به عنوان افسر پلیس در تاریخ سپتامبر ۲۰۱۲ تا ژانویه ۲۰۱۸ ملاقات کرده است.
بر مبنای این اتهامات او از آسیبپذیری این زنان مطلع بوده و با انها رابطه جنسی برقرار کرده است و در مورد زن سوم هم اتهام او غیبت از کار در حین انجام وظیفه بود.
همچنین گفته میشود که او در مورد همکارانش به این دو زن اظهارات دروغ و تحقیرآمیزی داشته است و از آنها خواسته که در مورد ارتباطشان دروغ بگویند.
او همچنین متهم شده است که به سیستم رایانهای پلیس برای مقاصد شخصی در ارتباط با یکی از این زنان دسترسی داشته است.
آقای هاسکن ـ جونز تمام اتهاماتش را رد کرده است. او در نوشتهای به رئیس جلسه گفت که نمیخواست درگیر یک جریان سوءاستفاده شود.
در بیانیهای، دومین زن آسیبدیده گفت که او آقای هاسکن-جونز را پس از «ورود به یک دوره آشفتگی با الکل و دارو» ملاقات کرده بود.
او سپس از او برای کمکش تشکر کرده بود و بعد این دو نفر شروع به رد و بدل کردن پیامها کردند.
این زن در یک رابطه زناشویی ناخوشایند بود و گفته میشود که رابطه او و آقای هاسکنـ جانز خیلی زود تبدیل به رابطه جنسی شد.
این زن گفت: «ابتدا یک دوستی بود و بهزودی به رابطه فیزیکی بیشتری تبدیل شد. سپس از حالت دوستی خارج شده و آقای جانز در حین کارش میخواست که او را ببیند. این دیدارها همیشه موقع وقت آزاد نهار و یا حین انجام وظیفهاش بود و البته ما در مورد چیزهای بیشتری هم صحبت میکردیم، خیلی زود فکر کردم که اوضاع درست نیست. گاهی اوقات او میخواست مرا ساعت ۱ صبح ببیند.»
«من آن زمان خیلی آسیبپذیر بودم و او این موضوع را میدانست اما حالا قویتر شدهام و میتوانم بفهمم که رفتار او به عنوان افسر پلیس آن چیزی که باید باشد، نبود».
«من می فهمم او نباید از من برای نوشیدن قهوه دعوت میکرد، او فقط یک رابطه جنسی میخواست.»
«من آن زمان از لحاظ ذهنی بیمار و درموقعیت بدی بودم و همین شرایط را بدتر کرد.»
«او باعث شد که باور کنم آدم خاصی هستم و به من گفت که میخواهد با من تشکیل خانواده بدهد. من با یک ضربه روحی درگیر بودم و همین مسئله مرا دوباره به خانه اول برگرداند. احساس میکنم از من سوءاستفاده شده است.»
مارک لی ـ مورگان وکیل نماینده پلیس دوان و کورنوال، آقای هاسکن-جانز را «ننگی برای لباس پلیس» خطاب کرد.
آقای هاکسن ـ جانز در پاسخ به تحقیقات در مورد رفتار خود گفته است برای زمانهایی که او در خانههای این زنان سپری کرده است، توضیحاتی دارد.
او گفت که از اختلال رفتاری «پیتیاسدی» رنج میبرده و هر وقت که در طول یکی از مأموریتها احساس «ناخوشایندی و گیجی» داشته به یکی از این خانهها میرفت.
© The Independent