جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران یکشنبه ۲۹ تیر ماه به بغداد رفت تا با مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق دیدار و گفتوگو کند. قرار بود روز بعد الکاظمی به ریاض پایتخت عربستان برود و پس از ملاقات با پادشاه عربستان راهی تهران شده به گفتوگو با مقامات جمهوری اسلامی ادامه دهد.
گرچه ظریف منکر وجود رابطه بین سفرش به بغداد و سفر نخستوزیر عراق به عربستان است ولی تردیدی وجود ندارد که الکاظمی مصمم بود پیامی را از جانب ایران به پادشاه عربستان برساند و سپس با پاسخ ریاض به تهران سفر کند. در عمل چنین اتفاقی نیفتاد و سفر الکاظمی به ریاض به خاطر بیماری و بستری شدن غیرمترقبه ملک سلمان پادشاه عربستان انجام نشد، اما مسافرت نخست وزیر عراق به تهران طبق برنامه صورت گرفت.
مصطفی الکاظمی قرار است در خلال تابستان با واشینگتن و مقامات آمریکایی نیز رایزنیهایی داشته باشد. سفر به واشینگتن در شرایطی صورت میگیرد که قبلاً بنابه گزارش عرب نیوز (۲۴ ژوئن ۲۰۲۰) بین وزارت خارجه آمریکا و مصطفی الکاظمی در مورد آینده نیروهای آمریکایی در عراق دست کم از طریق کنفرانس ویدیویی تماسهایی برقرار شده است.
اهداف این سفرها چیست؟ - هدف از این تحرکات دیپلماتیک آن هم در شرایطی که نگرانیهای ناشی از کووید-۱۹ پروازهای بینالمللی را تحت شعاع قرار داده چیست و چه ضرورتی میتواند موجب این سفرها شده باشد؟
مصطفی الکاظمی اولین نخست وزیر عراق است که بدون اعمال نفوذ مثبت یا منفی ایران به این مقام دست یافته است. با این همه اولین سفر خارجی او به ایران بود و تصاویر منتشر شده از این سفر نشان میدهند که آیت الله خامنهای نیز برای اولین بار در پنج ماه اخیر و پس از شیوع کووید-۱۹ با دستکش و ماسک در سالنی که شباهت به محل همیشگی ملاقاتهایش نداشت با نخست وزیر عراق ملاقات کرد. در نگاه اول چنین استنباط میشود که مسائل بسیار حساس و مهمی این دو مرد را به سمت و سوی یکدیگر کشانده است و نشان میدهد قضیه آنچنان که ظریف مدعی است یک برنامه سفر از پیش تعیین شده نبوده بلکه ضرورتهای متقابل و برخاسته از الزامات راهبردی موجب آن شده است.
در عین حال بستری شدن پادشاه عربستان نیز نمیتواند دلیل قانعکنندهای برای لغو سفر الکاظمی به عربستان باشد چرا که الکاظمی میتوانست با ولیعهد عربستان که بر همه امور کشور اشراف دارد، گفتوگو کند و مذاکره مستقیم با شخص پادشاه را به فرصت دیگری بسپارد. شاید هم الکاظمی آن چه را که انتظار داشت از زبان ظریف نشنید. خواستههای سه جانبه ایران، عراق، و عربستان سعودی، و این که تا چه حد آن قابلیت اجرا داشته باشد، از نقاط خاکستری این سفرند و فعلاً برایشان پاسخ مشخصی نداریم.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از ظاهر قضیه چنین برمیآید که الکاظمی کوشش دارد در سیاست خارجی عراق نوعی توازن ایجاد کند که رقابتهای منطقهای و جهانی دیگر بازیگران مانند ایران، عربستان، امارات متحده عربی، و حتی ایالات متحده آمریکا، نه تنها با منافع عراق اصطکاک نداشته باشند بلکه در صورت لزوم بتوانند این منافع را تقویت کنند. برای تحقق این اولین گام در جهت حفظ حاکمیت مستقل عراق، خصومت ایران و عربستان، و ایران و آمریکا دو مانع اساسیاند.
عراق رابطه با آمریکا را مکمل توازن و اهداف امنیتی خود میداند چرا که حضور نظامیان آمریکا و استقرار سامانه ضدهوایی پاتریوت در عراق در برابر تهدیدات منطقهای و سابقه نه چندان دور سیطره داعش بر بخشهایی از خاک کشور امری ضروری محسوب میشود. اما در عین حال کاظمی میخواهد این حضور را به حداقل برساند و مصوبه غیرالزامآور پارلمان عراق را در مورد خروج نیروهای آمریکایی عملی کند.
کوشش کاظمی برای تنظیم بودجه سال ۲۰۲۰ به نتیجه نرسیده و اکنون او مایل است فرمول مناسبی برای بودجه سال ۲۰۲۱ پیدا کند. روابط اقتصادی با ایران و عربستان، همچنین کاهش فشار تحریمهای آمریکا میتواند کمک بزرگی در مسیر تحقق این هدف باشد. عربستان برای کمکهای مالی به عراق به دفعات چراغ سبز نشان داده ولی راه عملی آن هنوز در افق مناسبات دو کشور دیده نمیشود.
از سوی دیگر عراق از اختلافات ایران و عربستان به صورت دو سویه صدمه میبیند و تحت فشار قرار میگیرد. تا به امروز پیامهایی که در مورد آمادگی برای گفتوگوهای متقابل رد و بدل شده، نتوانسته است به مذاکرهای جدی بین ایران و عربستان بیانجامد. ادامه این وضعیت به نفع عراق نیست و به نوعی به حاکمیت ملی عراق صدمه میزند.
ابتکار صلح هرمز که سال گذشته در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطرح شد و طی آن ایران امیدوار بود مسایل امنیتی، اقتصادی وسیاسی منطقه را یکجا حل کند تا به امروز حتی نتوانسته است در عربستان کششی برای گفتوگوهای اولیه ایجاد کند. به همین اعتبار مشخص بود که نخست وزیر عراق نیز به دنبال ابتکار صلح هرمز به تهران نرفته است.
الکاظمی در تهران – آیتالله خامنهای ضمن ادعای این که «بنای دخالت در امور عراق را ندارد» به صراحت از الکاظمی میخواهد که پیگیر «اخراج آمریکاییها» از عراق باشد. علاوه بر آن وی با یادآوری این که: «دیدگاه آمریکاییها درباره عراق درست در نقطه مقابل ما است و آمریکا به معنی واقعی کلمه دشمن است و موافق عراق مستقل، قوی، و دارای حکومتی با رأی اکثریت نیست»، موضع خصمانه و ضدآمریکایی خود را به نخست وزیر عراق منتقل میکند، بدون اینکه روشن کند چگونه این اظهارات ناقض استقلال عراق نیست؟ در زبان دیپلماتیک این کلامی است که به صراحت در عقلانیت سیاسی طرف مقابل تردید دارد؛ گویا رهبری عراق خود قادر نیست دوست را از دشمن تشخیص بدهد.
با این همه برخی رسانهها از گفتههای الکاظمی فقط در حد تشکر و قدردانی از حمایتهای ایران در جنگ با تکفیریها، تاکید بر روابط عمیق، تاریخی، فرهنگی، و مذهبی ایران اشاره کرده و نوشتند که الکاظمی از رهبر ایران به خاطر «ارشادات و نصایح» تشکر و قدردانی کرد.
توجه به چند عبارت کلیدی دیگر در ارشادات و نصایح رهبر ایران ضروری است. از جمله این که آیت الله خامنهای به الکاظمی گفت: «ایران به هیچ وجه قصد مداخله در روابط عراق و آمریکا را ندارد؛ اما میخواهد دوستان عراق، ایالات متحده را خوب بشناسند و بدانند که حضور آمریکا در هر دولتی منبع فساد و نابودی است.» (به نقل از مشرق- اول مرداد۹۹)
همچنین به نقل از شفق نیوز آمده است که رهبر ایران «آیتالله سیدعلی سیستانی مرجعیت عالی شیعیان در عراق را یک نعمت بزرگ و نیز حشد شعبی را نعمتی دیگر برای عراق دانستند که باید محافظت شود.» (همانجا) چندی پیش هم سپاه پاسداران حشد الشعبی را «قهرمان عراق» دانسته و آن را «اصیلترین و فداکارترین نیروهای جبهه مقاومت اسلامی درعراق» توصیف کرده بود.
ضمن این که آیت الله خامنهای «ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس را یک نمونه از نتیجه حضور آمریکاییها» دانسته و تاکید میکند: «جمهوری اسلامی ایران هرگز این موضوع را فراموش نخواهد کرد و قطعاً ضربه متقابل را به آمریکاییها خواهد زد.»
آن چه که سایت رسمی خامنهای از اظهارات او منتشر کرده اشاره صریحی به عربستان سعودی ندارد، اما به طور تلویحی وقتی به «عوامل» آمریکا در منطقه که خواهان «هرج و مرج»اند و «اوضاع تأسفبار یمن» اشاره میشود معلوم است که خامنهای به الکاظمی توصیه میکند وارد اینگونه مناسبات نشود.
اما سخنان نقلشده از الکاظمی از اهداف درازمدت عراق نشان دارد و این که عراق میخواهد از نفوذ ایران کاسته، حاکمیت مشروع ملّی را در عراق توسعه دهد. در حالی که ایران یک سیستم مشتریمدار (کلینتالیزم) ایجاد کرده که طی آن در داخل عراق از گروههای شبهنظامی، سیاسی، و حتی مذهبی، حمایت و از آن در جهت سیاستگذاری و اهداف درازمدت خود استفاده میکند. شاید به همین دلیل است که الکاظمی میگوید: «مردم عراق میخواهند روابط برجستهای با جمهوری اسلامی ایران داشته باشند که بر مبنای شرایط ویژه هر کشور و اصل عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر بنا نهاده شده باشد.»
وی در مورد سیاست خارجی نیز تاکید میکند: «سیاست خارجی عراق بر اصول موازنه و اجتناب از محورها بنا نهاده شده، و به همین دلیل، عراق اجازه نمیدهد که از سرزمینش برای تهدید ایران استفاده شود.»
بازتاب سخنان الکاظمی - روز بعد از سفر الکاظمی به تهران، جواد ظریف در خلال سفرش در مسکو اعلام میکند که داشتن روابط خوب و برمبنای «احترام متقابل» که در آن طرفین از «مداخله در امور داخلی یکدیگر» اجتناب کنند، «اولویت سیاست خارجی ایران» است. اما به عقیده او با وجود تمایل تهران برای برقراری روابط خوب با ریاض، «دولت عربستان نخواسته است روابط برابر با ایران داشته باشد». روزنامه شرق به نقل از ظریف (در مصاحبه با اسپوتنیک) ادعا کرده است که آمریکا حاضر نیست «در جهت منافع عربستان سعودی» با ایران وارد جنگ شود. بنابراین بهتر است که سعودیها با «با کسانی که همیشه با آنها در منطقهاند[ایران] وارد گفتوگو شوند.»( اول مرداد۹۹).
مشخص است که برای عراق وضع مطلوب برقراری نوعی رابطه بین ایران و عربستان - ایران، و آمریکا است اما، در حال حاضر عراق فاقد اهرم فشار لازم و کافی برای میانجیگری بین این کشورها است. از طرف دیگر اگر عراق بتواند فعالیت حشدالشعبی را تحت کنترل دولت مرکزی قرار دهد، گام مهمی در جهت اعمال حاکمیت مشروع مرکزی و عادی شدن جایگاه عراق در جغرافیای منطقه خواهد بود.
جلیل روشندل – استاد علوم سیاسی و امنیت بینالمللی در دانشگاه کارولینای شمالی