وبسایت تحلیل سیاست خارجی و امنیت ملی War on the Rocks، با طرح این پرسش که روابط چین و ایران در آینده چه شکلی خواهد داشت، به محدودیتهایی که ایران و چنین در مسیر افزایش همکاری تجاری پیش رو دارند اشاره میکند.
این تحلیل سیاسی میگوید که انتظار مسیری هموار در شراکت اقتصادی تهران و پکن را نداشته باشید چرا که محدودیتهای بسیاری در مسیر روابط ایران و چین وجود دارد که با وجود آنها، «بعید است» برنامه ۲۵ ساله شراکت تهران و پکن، انتظارات را برآورده کند.
این وبسایت با اشاره به مفادی از پیشنویس توافقنامه شراکت میان پکن و تهران که بهتازگی درز کرده، حاصل میشود، آورده است: «این پیشنویس امضا نشده، احتمالاً توسط خود دولت ایران درز کرده است. به نظر میرسد که تهران تمایل دارد این قرارداد را، که به زبان فارسی است، رسانهای کند. از سوی دیگر، به نظر میرسد که چین از عمومی کردن این معامله اکراه دارد.»
این مطلب به این موضوع اشاره میکند که شاید چین به این دلیل از رسانهای کردن پیشنویس توسط ایران دلخور شده که با یک سنجش هزینه و فایده، به این نتیجه رسیده که ممکن است به شهرت چین نزد شرکایش در خاورمیانه آسیب وارد شود.
تحقق قرارداد مشکل است؛ لزومی به واکنش بیش از حد نیست
این وبسایت تحلیلی افزوده است: «اگر این توافقنامه در نهایت امضا و اجرایی شود، میتواند دو روند جاری را سرعت بخشد؛ یکی افزایش سرمایهگذاری چین در خاورمیانه و دیگری، تحکیم بلوک کشورهای مستبد و ضدآمریکایی.»
در ادامه این مطلب آمده است: «این درحالی است که امضای چنین قراردادی، محدودیتهایی را که در حال حاضر در همکاری چین و ایران وجود دارد از بین نمیبرد؛ محدودیتهایی از جمله محیط ناخوشایندی که ایران برای سرمایهگذاری دارد. علاوه بر این، تاریخ نشان داده که چین به سرمایهگذاری در یک کشور، صرفاً با هدف ژئوپلتیک تمایلی ندارد. همچنین باید به محدودیتهایی اشاره کرد که دو کشور برای کمک به یکدیگر، در راستای مقابله با یک دشمن مشترک، یعنی ایالاتمتحده دارند.»
War on the Rocks آورده است: «این موانع موجب میشود که تحقق بیشتر پروژههای مشترک انرژی و زیرساختی که در پیشنویس توافقنامه فهرست شدهاند (۴۰۰ میلیارد دلار در مدت ۲۵ سال) مشکل باشد. خلاصه اینکه، سیاستگذاران، باید به روابط چین و ایران توجه کنند اما نباید نسبت به آن واکنش بیش از حد نشان دهند.»
این مطلب که ۱۰ ژوئیه منتشر شده، چنین تحلیل کرده است: «برخلاف نگرانیهایی که درباره خطرات شراکت جدید چین و ایران وجود دارد، چین تحقق قولهایی را که با بزرگنمایی درباره سرمایهگذاری مطرح کرده دشوار میبیند و هر پروژهای که پیش میرود، احتمالاً باید تحت شرایطی که برای ایران بسیار نامساعد است مورد مذاکره قرار گیرد.»
این مطلب تحلیلی میافزاید: «علاوه بر این، پتانسیل همکاری علیه ایالاتمتحده محدود است. چون هیچیک از کشورها نمیتوانند چالشهای دیگری با واشنگتن را از اساس حل کند.»
در ادامه این تحلیل سیاسی آمده است: «بنابراین، درحالیکه روابط چین و ایران برای تحلیلگران و مقامات جالب بهنظر میرسد، استناد به پیشنویس درز کرده، بهعنوان شاهدی برای یک اتحاد مستحکم میان این دو کشور، تحلیلی نارس به دست میدهد.»
انتظار مسیری هموار برای تغییر نداشته باشید
همکاری میان ایران و چین به معنای آن نیست که سیاست «فشار حداکثری» آمریکا شکستخورده یا نتیجه معکوس گرفته، بلکه در واقع، این دیدگاه را تایید میکند که راهبرد آمریکا تا حدی جواب داده است.
تحلیل War on the Rocks ضمن بیان این مطلب افزوده است: «سرمایهگذاری چین در ایران از سال ۲۰۰۵ بهطور متوسط ۱.۸ میلیارد دلار بوده و احتمال تغییری بزرگ در آینده نزدیک کم است. تحریمهای ثانویه آمریکا همچنان بهعنوان یک عامل بازدارنده برای ورود شرکتهای خارجی به بازار ایران عمل خواهند کرد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این مطلب با اشاره به اینکه شرکتهای چینی همین حالا هم همکاری با ایران را تعلیق یا لغو کردهاند، به کاهش ۵۰ درصدی صادرات نفت ایران به چین از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ اشاره میکند: «در همان دوره زمانی، چین، نفت عربستان سعودی و عراق را جایگزین نفت ایران کرده است.»
این تحلیل سیاسی به شواهدی اشاره میکند که از سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۸، تمایل چین به سرمایهگذاری در ایران کمتر از عربستان سعودی یا امارات متحده عربی بوده است: «در دهههای گذشته سرمایهگذاری چین در ایران، تنها اندکی بیشتر از مصر بوده است. مصر از سوی یکی از سرمایهداران بانفوذ، بدترین محیط سرمایهگذاری در دنیای عرب توصیف شده است.»
این مطلب با تأکید بر اینکه سرمایهگذاران چینی، فکر میکنند که تجارت با ایران به سختیهایش نمیارزد، آورده است: «شراکت ایران و چین مشکلات مهمی را که این دو با واشنگتن دارند، بهطور مستقیم حل نمیکند. چین نمیتواند سرمایه کافی برای حل مشکلات اقتصادی ایران فراهم کند و ایران نمیتواند مزایای تجاری و فناورانه به چین بدهد که سبب التیام آسیبهایی باشد که اخیرا این کشور در رقابت با آمریکا متحمل شده است.»
در پایان این تحلیل سیاسی، به تصمیمگیران دو کشور پیشنهاد شده که آنها در عوض، میتوانند ارزش این قرارداد را در آن ببینند که شاید بازگشت آنها به میز مذاکره با آمریکا را ضروری نشان دهد: «جوانههای روابط اقتصادی با چین میتواند از این جهت برای ایران مفید باشد که در مذاکرات آینده برای کاهش تحریمها، کمتر مستأصل به نظر بیاید. از منظر چین اما، آنجا که اولویت رابطه با آمریکا بیشتر است، کاهش همکاری با ایران، ممکن است امتیازی در ارتباط با واشنگتن محسوب شود.»