جودی دِنچ با جنبش «من هم» در کشاکش است

خدشه دار کردن استعداد هرگز هدف جنبش «من هم همینطور» نبوده است

AFP

 یکی از تلخ‌ترین بخش‌های سریال تلویزیونی «دروغ‌های بزرگِ کوچک» جایی است که کاراکتر مِریل استریپ، مری لوئیز رایت، تلاش می‌کند میان آنچه درباره پسرش به او گفته‌اند که مرتکب تجاوز جنسی و خشونت خانگی شده، با آن کودکی که او می‌شناخته و دوستش داشته، ارتباطی پیدا کند. غم مری هنگامی آشکار می‌شود که موارد متعدد تجاوز در فضایی توام با بی تدبیری و بی عاطفگی افشاء می‌شود.

این صحنه‌ای است که به ندرت می‌بینیم: رنج کسانی که مجرمان و جانیان را دوست داشته‌اند و اکنون در تلاش درک آنند که حقیقتا چگونه این فرد بی گناه در تصور آنها می‌تواند این هیولایی باشد که به او نشانش می‌دهند. پس از آن که اتهامات علیه هاروی واینستین زبان قربانیان متعدد تعرض جنسی از سوی افراد مشهور را گشود، طرفداران این هنرپیشه‌ها با این پدیده احساسی به خوبی آشنا شدند. برای دوستان آنها، این (احساس) حتی قوی‌تر است.

جودی دِنچ جنایاتی را که به هاروی واینستین و کِوین اسپیسی، دوست قدیمی‌اش، نسبت داده شده، تقبیح کرده اما گفته است از بابت این که اعمال این دو مرد به دست فراموشی سپرده شود، نگران است.

«آیا ما ده سال کار در«اُلد ویک» (یکی از مهمترین تئاترهای لندن) و تمام کارهای دیگر او و این که در آن فیلم‌ها چقدر خوب بازی کرده را نادیده خواهیم گرفت؟ آیا فیلم‌هایی را که هاروی واینستین ساخته، نخواهیم دید؟ نمی‌توانید استعداد کسی را انکار کنید، در غیر این صورت نباید نقاشی‌های کارواجیو یا فیلم‌های نوئل کاوِرد را ببینید.»

نحوه حذف صحنه‌های بازی اسپیسی از فیلم «تمام پول‌های دنیا» حرکت عجیبی بود. به جای حذف تصاویر این هنرپیشه رسوا از اصل فیلم، اتهامات گسترده علیه او با کلمات درشت روی صحنه‌هایی که مجددا با ناشی‌گری فیلمبرداری شده بود، پدیدار شد. از آن بدتر، به مارک والبرگ یک میلیون و پانصد هزار دلار برای فیلمبرداری مجدد داده شد، اما میشل ویلیامز تنها هزار دلار دریافت کرد. فیلم در بازار با شکست روبرو شد.

سوگواری برای خلاقیت فرد متهم به بزهکاری، سوگواری به دلیلی نادرست است. مدت‌ها، مردان خلاق از قدرت هنری‌شان برای دفع مسئولیت و فرار از قانون استفاده کرده‌اند و این جنایات این‌گونه رخ داده است. جیمی سَویل و رالف هریس از موقعیت‌شان به عنوان ثروت‌های ملی برای تجاوز به کودکان سوءاستفاده کردند؛ مایکل جکسون والدین هوادارانش را به بهانه شاد کردن زندگی کودکان‌شان فریب داد تا به قربانیانش نزدیک شود.

لِنا دانَم علنا برای هضم اتهاماتی که علیه یک دوست و همکارش اقامه شده، در تلاش است. در همان روزی که اورورا پرینوُ،  ماری میلِر، فیلمنامه نویس سریال «گِرلز» را متهم به تجاوز جنسی کرد، دانَم و جِنی کانِر، یکی دیگر از گردانندگان شو، بیانیه‌ای در دفاع از او صادر کردند. آنها به «اطلاعات دست اولی» استناد کردند که اتهامات علیه ماری میلر را خنثی می‌کرد. ماه‌ها پس از آن، دانَم اعتراف کرد چنین اطلاعاتی وجود نداشته و گفت «اعتقاد کورکورانه» به میلر موجب شده بوده او چنین بیانیه‌ای صادر کند.

پذیرش این که دوستان یا قهرمانان ما آن بت‌های متعالی که تصورشان می‌کردیم نیستند، یکی از پیامدهای جنبش «من هم همینطور» است که باید آن را هضم کنیم. نگرانی در مورد کار این مردان و میراث خلاقیت‌شان، حق قربانیان آنها را ضایع می‌کند. ارائه بی نقص آثار شکسپیر در مقابل  ضربه روانی تجاوز در دوران کودکی، چیست؟  فیلم‌های پرفروش و محبوب در مقابل وحشت انتخاب میان شغل‌تان و تجاوز توسط قدرتمندترین مرد در صنعت فیلم چیست؟

این تنها شیوه‌ای برای انحراف توجه از قربانیان واقعی است. کار این مردها از میان نرفته است – درست برعکس. اظهاراتشان، هنرنمایی‌هایشان، تصویری که از خود داده‌اند و تاثیرشان در سراسر تاریخ فرهنگ ما مشهود است که راه گریزی برای قربانیان‌شان باقی نمی‌گذارد.

امروز ده سال از مرگ مایکل جکسون می‌گذرد و مردم در سراسر دنیا همچنان به کارش ارج می‌نهند. صنعت فیلم در آینده نیز فیلم‌های «مظنونین همیشگی» ( دِ یوژوال ساسپکتس)، «ماموریت محرمانه لس آنجلس» ( اِل اِی کانفیدنشال)، «تایتَنیک» و «داستان مصور» (پالپ فیکشن) را گرامی خواهد داشت.

زندگی شخصی هنرمند در برداشت ما از کارش نقشی اساسی دارد. نقاشی‌های کاراواجیو مثل خودش خشن و تیره است. پیکاسو، به گفته هانا گَدسبی کمدین در شوی نِت فلیکسش، «نَنِت»، نباید به دیده یک نابغه بی عیب نگریسته شود. پرونده وینستین همچنان باز و تصمیم نهایی در مورد او اتخاذ نشده است. توجه ما باید به زنانی معطوف باشد که علیه او دهان گشوده‌اند نه اینکه آیا آخرین کار او به اکران گذاشته خواهد شد یا نه.

اظهارات جودی دِنچ دقیقا معرف آن علتی است که قربانیان را از حرف زدن می‌ترساند: آنها از انتقام جویی‌هایی که به دنبال افشاگری‌های آنها علیه مردان با نفوذ و قدرتمند می‌آید، وحشت دارند؛ مردانی که دوستان و خانواده اغلب قدرتمندشان، دوستشان دارند.

خدشه دار کردن استعداد هرگز هدف جنبش «من هم همینطور» نبوده است و مخدوش کردن تاریخ نباید نتیجه آن باشد. متهم کردن مردان به تجاوز و اجحاف منکر خلاقیت آنها نیست، اما این خلاقیت نباید آنها را به روال گذشته، از بزهکاری‌هایشان تبرئه کند.

جنبش «من هم» در مقابل قدرت حقیقت را می‌گوید و صدایی است برای کسانی که قبلا صدایی نداشتند. جودی دِنچ در مورد حذف تصاویر اسپیسی گفت: «این چه عذابی است؟» این دقیقا همان سئوالی است که باید در مورد قربانیان او پرسید، هرقدر مشکل باشد.

© The Independent

بیشتر از زندگی