تامین انرژی مورد نیاز از منابع و مسیرهای مطمئن، همواره دغدغه اصلی مصرفکنندگان عمده انرژی بوده است. در سالهای پیش از انقلاب گازی شِل، امنیت و ثبات در تنگه هرمز و بهطور کلی در منطقه خاورمیانه، برای امنیت انرژی آمریکا بسیار مهم و حیاتی بود. آمریکا پس از انقلاب گاز شِل به صادر کننده انرژی تبدیل شده است و وابستگی این کشور به منابع انرژی خاورمیانه، هر روز کاهش مییابد. کاهش وابستگی آمریکا به منابع انرژی خاورمیانه، نباید به معنای چشمپوشی کامل آمریکا از خاورمیانه تلقی شود. کاهش وابستگی به منابع خارجی از نظر امنیت انرژی دارای اهمیت استراتژیک است، و آمریکا در سالهای اخیر توانسته است به این مهم دست یابد.
کنترل منابع و مسیرهای انرژی که نقش مستقیمی در امنیت انرژی و رشد اقتصادی کشورهای عمده مصرفکننده انرژی دارد، همواره مدّ نظر قدرتهای بزرگ بوده است و نقش مهمی در معادلات جهانی ایفا کرده است. آمریکا، یا هر کشور دیگری، میتواند از کنترل مسیرهای تراتزیت نفت مانند تنگه هرمز، برای کاهش رشد اقتصادی چین یا دیگر کشورها استفاده کند.
چین به عنوان بزرگترین مصرفکننده انرژی، همواره نگران کنترل تنگه هرمز و بقیه مسیرهای تراتزیت انرژی توسط آمریکا بوده است، و به همین خاطر، خواهان حضور فعال در منطقه بوده است تا بتواند امنیت انرژی خود را در منطقه حفظ کند. سرمایهگذاری چین در عمان و جیبوتی، در راستای تثبیت حضور فعال در منطقه و تامین منافع سیاسی و اقتصادی آن کشور ارزیابی میشود. باید خاطر نشان کرد که در چارچوب تلاشهای بینالمللی برای مبارزه علیه دزدان دریایی در شمال و شمال شرق آفریقا، نیروی دریایی چین از سال ۲۰۰۸ در سواحل سومالی و خلیج عدن حضور داشته است.
ترانزیت روازنه نفت و مشتقات نفتی از تنگه هرمز
طبق آخرین آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا، در سال ۲۰۱۸ روزانه ۲۱ میلیون بشکه نفت و مشتقات نفتی (معادل ۲۱ درصد مصرف جهانی نفت و مشتقات نفتی) از تنگه هرمز حمل شده است. آمریکا در این سال روزانه ۱.۴ میلیون بشکه نفت و مشتقات نفتی از کشورهای منطقه وارد کرد، و آن واردات، از تنگه هرمز ترانزیت شد. طبق آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا، در سال ۲۰۱۸ بیش از ۷۶ درصد نفت و مشتقات نفتی از تنگه هرمز به مقصد بازار کشورهای آسیایی حمل شده است. اکثر نفت مصرفی کشورهای چین، هند، کره جنوبی، ژاپن و سنگاپور، از طریق تنگه هرمز حمل میشود.
قطر و صادرات ال ان جی از تنگه هرمز
در کنار حمل نفت از تنگه هرمز، بیش از یک چهارم ال ان جی دنیا نیز از طریق آن گذرگاه آبی حمل میشود. اهمیت تنگه هرمز برای قطر بیش از سایر کشورهای منطقه است. این کشور بهعنوان بزرگترین تولید کننده و صادر کننده ال ان جی، به ثبات و امنیت در منطقه نیاز دارد تا ال ان جی تولیدی خود را در زمان مشخص به مشتریان خویش (که عمدتا در شرق آسیا هستند) تحویل دهد. با توجه به رقابت شدید در بازار جهانی ال ان جی و سرمایهگذاری گسترده آمریکا، استرالیا، روسیه، موزامبیک و ... در صنعت ال ان جی، هر گونه درگیری در منطقه باعث خواهد شد تا نه تنها بخشی از سهم قطر در بازار ال ان جی نصیب رقیبان این کشور شود، بلکه کشورهای دیگر بتوانند جای قطر را بهعنوان بزرگترین تولید کننده و صادر کننده ال ان جی بگیرند.
عربستان
عمده صادرات نفت عربستان از طریق تنگه هرمز است. در زمان جنگ ایران و عراق و با توجه به ناامنیهای موجود در تنگه هرمز و حمله به نفتکشها، عربستان در صدد ایجاد خط لولهای برای ترانزیت نفت بدون استفاده از تنگه هرمز بود. این کشور در سال ۱۹۸۲خط لولهای را احداث کرد که صادرات نفت را از طریق دریای سرخ ممکن میساخت. طول این خط لوله که شرق عربستان را به غرب آن کشور پیوند میدهد، ۱۲۰۰ کیلومتر است. ظرفیت این خط لوله، پنج میلیون بشکه در روز است، و نفت میدانهای عمده عربستان در شرق را به بندر ینبُع در غرب آن کشور، در ساحل دریای سرخ میرساند.
امارات
امارات متحده عربی هم برای دور زدن تنگه هرمز خط لولهای احداث کرده است. در سال ۲۰۱۷ امارات با افتتاح تاسیسات ۶۵۰ میلیون دلاری در شهر فجیره در شرق امارات، روند انتقال نفت به نفتکشهای بسیار بزرگ را آسانتر کرد. در کنار احداث این تاسیسات، امارات طی قراردادی با شرکتهای کرهای طرحی را برای ساخت بزرگترین انبار نفت جهان در سمت شرقی تنگه هرمز آغاز کرده است. ظرفیت این انبار۴۲ میلیون بشکه خواهد بود و هزینه ساخت آن به ۱.۲ میلیارد دلار میرسد. این انبار نفت، در منطقه امیرنشین فجیره در سمت شرقی کشور امارات (ساحل امارات در دریای عمان و سمت شرقی تنگه هرمز) ساخته خواهد شد. قرارداد ساخت این انبار در سفر شیخ محمد، ولیعهد ابوظبی، به کره جنوبی امضا شد. قرار است ساخت این مجموعه انبار نفت در سال ۲۰۲۲ میلادی به پایان برسد.
در حال حاضر، ظرفیت نهایی خط لوله عربستان و امارات در حدود ۶.۵ میلیون بشکه در روز است. در سال ۲۰۱۸ روزانه ۲.۷ میلیون بشکه نفت از این دو خط لوله حمل شد، و ۳.۸ میلیون بشکه از ظرفیت این دو خط لوله بلااستفاده ماند.
حفظ امنیت در تنگه هرمز، برای تمام کشورهای صادرکننده نفت منطقه مهم و حیاتی است. اگر خط لولههای عربستان و امارات بتوانند با ظرفیت کامل نفت را به ساحل دریای سرخ برسانند، و انبار نفت امارات نیز در موعد مقرر به بهرهبرداری برسد، نیاز این کشورها به استفاده از تنگه هرمز کاهش خواهد یافت. در این شرایط، اهمیت استراتژیک این تنگه در میانمدت هم برای صادرکنندگان و مصرفکنندگان نفت کاهش خواهد یافت. چنین امری، به معنای تغییر ژئوپلتیک انرژی در میانمدت خواهد بود.
همه کشورهای منطقه نیازمند ثبات و امنیت در منطقه هستند تا بتوانند نفت و مشتقات نفتی را در زمان مناسب به بازار مصرف برسانند. هر گونه درگیری در تنگه هرمز، برای قطر که هم نفت صادر میکند و هم بزرگترین صادر کننده ال ان جی جهان است، بر ضد منافع ملی این کشور است. ال ان جی را نمیتوان از طریق خط لوله صادر کرد، و این کشور نیاز دارد تا ال ان جی تولیدی خود را از طریق تنگه هرمز صادر کند. در غیر این صورت، باید شاهد کاهش سهم خویش در بازار جهانی ال ان جی، و در پی آن، کاهش درآمد ارزی خویش باشد.
در صورت بروز هر گونه درگیری در منطقه، هیچ کشوری برنده چنان نزاعی نخواهد بود. برای فروش نفت، امنیت شرط لازم و اساسی است. پروژههای جایگزین تنگه هرمز، دیر یا زود با ظرفیت کامل شروع به فعالیت خواهند کرد. اگرچه گروههای نیابتی در دریای سرخ هم میتوانند تهدیدی برای امنیت انرژی باشند، اما نکته مهم این است که در میانمدت، میتوان انتظار داشت که اهمیت تنگه هرمز در امنیت جهانی انرژی، کاهش یابد.