خبر تاسفانگیز اعدام جوان ورزشکار و قهرمان ورزش کشتی ایران، نوید افکاری، پتکی بود که بر سر جامعه ایران فرود آمد و یکبار دیگر بربریت و وحشیگری گروهی به نام سران جمهوری اسلامی ایران را به مردم ایران و جهانیان روشن کرد. دولتی که دستگاه قضایی اسلامی آن به جای اثبات جنبههای رئوف پیامبران و اصول دین با تبلیغ برتریت و برابری و برادری، به ناگاه گردن جوانی را، باگناه و یا بیگناه، بدون توجه به آئین دادرسی کیفری اسلامی و نهایی شدن پرونده، میزند و ملتی را عزادار میکند و جهانی را به بهت و تعجب وامیدارد. آیا راستی این است تمدن ۲۵۰۰ساله ایرانیان؟ و یا آیا این است تمدن ۱۴۰۰ ساله اسلام؟ هرکدام که باشد و یا نباشد این آبرو، حیثیت، شرف، احترام و اعتبار ایرانی است که در سطح جهانی مطرح میشود. مگر ایرانی در گذشته سبع و خشن بود؟ مگر ایرانی در گذشته ظالم، بیرحم، سنگدل و وحشی بود؟ مگر ایرانی در گذشته متخاصم و دزد و دروغگو بود؟ مگر ایرانی تروریست بود؟ مگر ایرانی محتاج بود؟ مگر کوروش کبیر در ۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح پس ار فتوحاتش دشمنان خود را بیرحمانه میکشت و یا به حرمت و ناموس آنان تجاوز میکرد؟ کوروش پادشاه ایران به جای آزادی اسرای یهودی میتوانست آنها را برده کند اما او خون ایرانی در رگهایش جاری بود. کوروش تنها غیر یهودی ذکر شده در انجیل است که نامش به عنوان «ناجی» ذکر شده است. آیا سران جمهوری اسلامی ایران که در سرزمین کوروش حکمرانی میکنند نیز خون کوروش را در رگهای خود دارند و یا خود را از نوادگان کوروش به شمار میآورند؟ آنها به دشمن خیالی خود دستیابی ندارند اما در عوض مردم خود را به اسارت میگیرند و به حق و حقوق فردی و انسانی و حتی اسلامی آنها تجاوز میکنند. از ملت خود میترسند و با ایجاد رعب و وحشت و با اصول قوانین دینی خودساخته با توجیهات قرآنی و فرامین الهی حکومت میکنند. قتل نوید افکاری ردپای آنها را به مغولها نشانه میدهد که مردمی پرخاشگر، غارتگر، دزد، بیرحم و جنگجو بودند و یا به اعرابی که به دنبال فتوحات جنگی و دزدیهای سرگردنه ناموس و زن و فرزند بیگناهان را با اتهام کافر به اسارت گرفته و به استناد آیه ۲۴ سوره نساء به آنها تجاوز میکردند.
حکایات داعش در رابطه با تجاوز به زنان و دختران خردسال هنوز در گوش ما زنگ میزند. در سرزمین ایران، غیرت ایرانی اجازه چنین تجاوزی را نمیدهد اما در اثر رعب و وحشت به نفس و حقوق انسانی و ایرانی وی تجاوز میشود. نوید افکاری را به اتهام- و نه محکومیت نهائی- قتل به دار میآویزند اما اتهام موثر و بزرگتر وی، محاربه را، پنهان میکنند زیرا محاربه با خدا و نماینده خدا، جمهوری اسلامی ایران، در قوانین اسلامی جمهوری اسلامی ایران مجازات اعدام به همراه دارد. جمهوری اسلامی ایران جوانان و افراد مخالف ایدئولوژی خود را به استناد آیه ۳۳ سوره مائده که «همانا کیفر کسانی که به محاربه با خدا و رسولش بر میخیزند قتل یا به دار آویختن…است» به بهانههای مختلف اعدام مینماید.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دو اتهام علیه نوید افکاری باید طبق ماده ۳۱۴ آئین دادرسی قوانین کیفری بررسی میشد. بدین ترتیب که «هر کس متهم به ارتکاب جرایم متعدد باشد که رسیدگی به بعضی از آنها در صلاحیت دادگاه کیفری یک و دو و بعضی دیگر در صلاحیت دادگاه انقلاب یا نظامی باشد، متهم ابتدا در دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به مهمترین اتهام را دارد محاکمه میشود و پس از آن برای رسیدگی به اتهام دیگر به دادگاه مربوط اعزام میگردد. در صورتی که اتهامات از حیثیت مجازات مساوی باشند، متهم حسب مورد، به ترتیب در دادگاه انقلاب، نطامی، کیفری یک یا دو محاکمه میشود.»
اتهام محاربه در این پرونده به عنوان ایجاد رعب و وحشت در میان امت اسلامی تعبیر شده که با «کش دادن» آن محاربه با خداوند شمرده میشود که مجازات آن طبق ماده ۲۸۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، اعدام، صلب (به صلیب کشیدن)، قطع دست راست و پای چپ است. انتخاب نوع این مجازاتها به عهده قاضی است.
قصاص یکی از احکام کیفری در اسلام است که قرآن آن را مایه حیات جامعه به حساب میآورد. تشریع حکم قصاص برای جلوگیری از انتقامهای کور و دور از عدالت، وضع شده است. قصاص در لغت به معنای پیگیری نمودن اثر چیزی است و در اصطلاح، «پیگیری و دنبال کردن اثر جنایت است به گونهای که قصاصکننده همان جنایتی که جانی بر او وارده ساخته است بر خود او وارد نماید.»
محاکمه اتهام قتل در دادگاهای کیفری یک و دو انجام میگیرد که پس از احراز قطعیت آن توسط دیوانعالی کشور و نیز طی مرحله استیذان (کسب اجازه) از ولی امر مسلمین (علی خامنهای) و تنفیذحکم (اجرای حکم) از سوی رئیس قوه قضاییه، با اذن ولی دم به مورد اجرا گذاشته میشود. پرونده اتهام قتل قهرمان نوید افکاری در زمان اعدام هنوز به «احراز قطعیت» نرسیده بود و گردش کاری آن در دادگاه ادامه داشت اما، پرونده اتهام محاربه در تظاهرات مرداد ماه ۱۳۹۷ علیه وی منطبق با ماده ۲۸۲ قانون مجازات اسلامی اعلام شد و حکم اعدام نیز به محکومیت محاربه انجام گرفت، یعنی محکومیت وی در رابطه با اتهام محاربه «احراز قطعیت» شده و منتظر اجرای اعدام بود. ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی پس از تعیین تکلیف از ولی امر مسلمین (آیتالله خامنهای) و دستور وی، و با صدور حکم اعدام توسط قاضی مستشار شعبه یک دادگاه کیفری استان فارس بدون رعایت مهلت حداقل ۴۸ساعته و در ماه محرم (اسلامی) که در آن قتل حرام است، شنبه شب به بهانه قصاص، نه محاربه، و با شتاب و بدون اطلاع خانواده و وکیل وی اعدام و با تدابیرشدید امنیتی به خاک سپرده شد.
آن چه دروغ دستگاههای دولتی جمهوری اسلامی را ثابت میکند، اعدام قهرمان افکاری به اتهام محاربه و شرکت در تظاهرات مرداد ماه ۱۳۹۷ بوده است، نه قصاص کشته شدن فردی در جمع تظاهرکنندگان. پرونده قتل نوید افکاری در زمان اعدام هنوز در دادگاه کیفری ادامه داشت. قهرمان نوید افکاری به قتل رسید. او قصاص نفس نشد. قاتلان او نه تنها باید محاکمه علنی، محکوم و اعدام شوند بلکه باید در دادگاه ملت ایران پاسخگوی تجاوز به فرهنگ، نابودی حرمت و احترام ایرانی و اعمال وحشیانه اعرابی و مغولی خود باشند. ملت ایران هزینه گزافی را برای این تجاوز پرداخته است.