۲۹ سال پیش در چنین روزهایی، در میانه پاییز ۱۹۹۱، مادرید میزبان نشستی تاریخی شد: کنفرانسی در اسپانیا به میزبانی مشترک ایالات متحده و اتحاد شوروی با هدفِ ایجاد صلح بین اسرائیل و فلسطینیها. هنوز خبری از دعوت از نماینده اصلی مردم فلسطین، سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) به رهبری یاسر عرفات، نبود، چرا که اسرائیلیها آنرا گروهی تروریستی میدانستند. اما نشست مادرید آغاز دوره جدیدی در تاریخ غائله خاورمیانه شد: دورهای از مذاکره و توافق که منجر به برپا شدن تشکیلات خودگردان فلسطینی و بازگشت رهبری ساف به سرزمین تاریخیشان شد.
در مادرید ۱۹۹۱ اما راه پیشرو هنوز معلوم نبود. انتفاضه اول در جریان بود و اسرائیلیها تحت رهبری اسحاق شامیر بودند، نخستوزیر راستگرایی که در جوانی از رهبران گروهی صهیونیستی با گرایش فاشیستی و شیوههای تروریستی بود. هنوز خبری از صلح و توافق نبود. از چهرههایی که در آن نشست جلب توجه کرد استاد دانشگاهی ۳۶ ساله بود که با چفیه فلسطینی کنار دیپلماتهای بزرگ منطقه و جهان نشسته بود. همان چفیه فلسطینی خودش یک دنیا حرف داشت. استاد دانشگاه جوان با یک تصویر پیغامی روشن را به جهان مخابره میکرد: خالی بودن جای رهبر ساف، یاسر عرفات، که از طریق سازمان ملل به عنوان نماینده بر حق مردم فلسطین شناخته میشد. وقتی اسرائیلیها اعتراض کردند، استاد دانشگاه جوان پافشاری کرد و گفت چفیه هویت فلسطینی است و جلوی آنرا گرفتن یعنی انکار هویت مردمی که کنفرانس قرار بود راجع به آنها باشد.
آن استاد جوان، دکتر صائب عریقات بود. عضو دیرین ساف و دبیر کل آن که دیروز (سهشنبه) در سن ۶۵ سالگی در بیمارستان هداسای اورشلیم غربی در اسرائيل درگذشت. در پی آن کنفرانس تاریخی آقای عریقات به یکی از رهبران ساف بدل شد و آن پیغامی را که آنروز با چفیهاش رسانده بود قریب سه دهه با صدای بلند در مهمترین مجامع بینالمللی و رسانهها تکرار کرد: لزوم مذاکره با اسرائيل و لزوم تشکیل دولت فلسطینی.
او در حالی درگذشت که روند مذاکرات صلح بین اسرائيل و فلسطین که عمرش را وقف آن کرده بود مدتها است متوقف شدهاند. در عین حال انتخاب جو بایدن به ریاستجمهوری آمریکا امیدها به زنده شدن دوباره آنرا بین برخی احیا کرده. درگذشت عریقات اما فلسطینیها را از یکی از باتجربهترین مذاکرهکنندگانشان محروم میکند. چهرههای مختلف منطقه و جهان در همین راستا نام عریقات را بزرگ داشتند.
دختر خودش، دلال عریقات، در فیسبوک نوشت: «عمر پدر ما وقف تلاش برای رسیدن به آزادی برای فلسطین و صلح عادلانه برای منطقه بود. و فرمانش به تمام ما سرسپردگی به حقوق مردم فلسطین تا زمان رسیدن به آزادی و استقلال بود.»
نیکولای ملادنوف، فرستاده سازمان ملل برای صلح خاورمیانه، در توئيتر در سوگش نوشت: «شما اعتقاد خود به اینکه اسرائیل و فلسطین میتوانند در صلح زندگی کنند از دست ندادید؛ هرگز امید خود به مذاکرات را از دست ندادید؛ و با افتخار کنار مردم خود ایستادید!.»
دومینیک راب، وزیر خارجه دولت محافظهکار بریتانیا، از عریقات به عنوان «هوادار گفتگو و حقوق مردم فلسطین» یاد کرد.
در اسرائيل، راستگرایان افراطی به یاد و خاطره عریقات حمله کردند اما آنها که سابقه مذاکره با او را داشتند جملگی از او به نیکی یاد کردند. از جمله تزیپی لیونی، وزیر خارجه سابق اسرائیل، که گفت عریقات در زمان بیماری اخیرش به او پیغامی فرستاده و گفته: «هنوز کاری را که برای آن به دنیا آمده بودم تمام نکردهام.» خانم لیونی گفت: «عمیقترین تسلیت من به مردم فلسطین و خانواده ایشان. دلمان برایشان تنگ خواهد شد.»
از ابودیس تا کمپ دیوید
آنچه صائب عریقات را از بقیه رهبران ساف متمایز میساخت این است که او متولد و بزرگشده خاک فلسطین بود و آشناییاش با مصائب مردم آن دست اول بود. در آن سالها که رهبرانی همچون عرفات بین پایتختهای جهان عرب و غرب در حرکت بودند، عریقات در میان مردمش و نزدیک اسرائیلیها زندگی میکرد و در دانشگاههای فلسطینی درس میداد. او از اولین کسانی بود که فهمیده بود مساله فلسطین راهحل نظامی ندارد و اتکا به رهبران ضداسرائیلی منطقه، حالا چه معمر قذافی، چه روحالله خمینی و چه حافظ اسد، سودی برای مردم فلسطین نخواهد داشت.
صائب عریقات در سال ۱۹۵۵ در روستای ابودیس در شرق بیتالمقدس متولد شد. این منطقه و شرق شهری که فلسطین و اسرائيل هر دو پایتخت تاریخی خود مینامند در آنروزها هنوز در کنترل پادشاهی هاشمی اردن بود که آنرا به خاک خود الحاق کرده بود. عریقات در شهر اریحای کرانه غربی رود اردن بزرگ شد؛ شهری که از دیرینترین شهرهای هنوز موجود تاریخ بشر است. عریقات تا آخر عمر اریحا را شهر خود میدانست و دو بار از همینجا به عنوان نماینده مردم به پارلمان فلسطینیها راه یافت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
عریقاتها بخشی از حویطاط، از ایلات بزرگ عرب هستند که اعضایش در سراسر جزیرهالعرب و بلاد شام زندگی میکنند. صائب خود ششمین فرزند در میان هفت خواهر و برادر بود. پدرش، محمد عریقات، تاجری بود که در فلسطین، شرکت اتوبوسرانی داشت و سالها در آمریکا زندگی کرده بود. در سالهای قیمومیت بریتانیا بر فلسطین (پیش از تشکیل دولت اسرائیل) کمال عریقات، از اقوام آنها، از مبارزین فلسطینی بود و خاطره مبارزاتش در خانواده مانده بود.
عریقات ۱۲ ساله بود که جنگ شش روزه ۱۹۶۷ تاریخ منطقه را عوض کرد. اسرائیل کرانه غربی را از اردن و نوار غزه را از مصر گرفت و وارد فاز اشغالگریای شد که تا امروز ادامه یافته. عریقات یادش هست که مادرش از پنجره خانهشان در اریحا پارچههای سفیدی آویزان کرد تا جلوی حمله ارتش اسرائیل را بگیرند. یک سال بعد او در سن ۱۳ سالگی به جرم دیوارنویسی علیه دولت اشغالگر روانه زندان شد.
صائب در نوجوانی مثل پدر به آمریکا رفت و اما به جای تجارت به علم و دانشگاه روی آورد. به ترتیب در سالهای ۱۹۷۷ و ۱۹۷۹ از دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو لیسانس و فوق لیسانس در رشته علوم سیاسی گرفت. او در همین سالها کارت سبزی را که به او اجازه اقامت دائم در آمریکا میداد دریافت کرد. او هم میتوانست مثل خیلی فلسطینیها و اسرائیلیهای دیگر تخاصم سوزان منطقه را فراموش کند و به زندگیاش در کالیفرنیا ادامه دهد: صحرایی که شنهایش به داغی صحراهای فلسطین بود و اما خبری از جنگ در آن نبود. صائب اما حیاتی دیگر را برای خود متصور میدید. او درس سیاست خوانده بود تا عمل به سیاست کند. بلافاصله به فلسطین برگشت و از ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۱ در دانشگاه النجاح شهر نابلس درس علوم سیاسی میداد. در همین سالها برای روزنامه دیرین «القدسِ» بیتالمقدس قلم میزد و این رسانه را که روزگاری محافظهکار و همرای با پادشاهی اردن بود به یکی از بلندگوهای ساف بدل کرد. در این سالها در ضمن به بقیه تحصیلات هم ادامه داد و در سال ۱۹۸۳ از دانشگاه بردفورد بریتانیا دکترای مطالعات صلح و تخاصم گرفت. در دهه ۱۹۸۰ او از هواداران ترویج رابطه بین اساتید دانشگاههای اسرائيل و فلسطین بود و پیش از بیشتر رهبران فلسطینی از اهمیت رابطه و مذاکره باخبر بود؛ رشته دکتری که در بردفورد انتخاب کرده بود خود گویا است. در سال ۱۹۸۱ او در ضمن با همسرش، نعمه، ازدواج کرد؛ زنی که تا آخر عمر شریک زندگیاش بود.
شیطان اریحا؛ آقای سیانان
آقای استاد دانشگاه با آن انگلیسی سلیسی که حرف میزد به زودی به چیزی به جز چفیهپوشی خشمگین معروف شد. به او میگفتند «ابا ابانِ فلسطین» تا با دیپلمات شهیر اسرائیلیها مقایسهاش کرده باشند که متولد آفریقای جنوبی و بزرگشده بریتانیا بود و سالها چهره انگلیسیدانِ تلآویو در مجامع بینالمللی حساب میشد.
در سال ۱۹۸۷ که انتفاضه اول درگرفت، صائب دچار حبس خانگی شد و اسرائیلیها به او اجازه سفر به خارج را هم نمیدادند. در کنفرانس مادرید اما به عنوان معاون رئيس هیات فلسطینی حاضر شد. او در مذاکرات مخفی اسلو که در پی مادرید صورت گرفت (و مورد تایید نماینده مبارزات مردمی حاضر در مادرید نبود) حضور نداشت اما خیلی زود نظر یاسر عرفات را جذب کرد تا به یکی از رهبران اصلی ساف بدل شود؛ تنها رهبری که در فلسطین زندگی میکرد و بر خلاف عرفات و بقیه چندین دهه را در اردوگاههای ساف در اردن و لبنان و تونس نگذرانده بود.
عریقات در این سالها لقبهای زیادی مال خود کرد. عرفات به شوخی به او میگفت «شیطان اریحا» تا مهارتش در مذاکره را بستاید. بین خیلیها به «آقای سی انان» معروف بود چرا که همیشه در این شبکه آمریکایی حاضر بود تا از مواضع ساف دفاع کند. او بر خلاف خیلی سایر چهرههای فلسطینی رابطه خوبی با روزنامهنگارهای اسرائیلی هم داشت و مدام در رسانههای این کشور حاضر میشد.
در سالهای ۱۹۹۶ و ۲۰۰۶ که انتخابات مجلس فلسطین برگزار شد، عریقات دو بار به عنوان نماینده مردم اریحا انتخاب شد، حتی در انتخابات آخری که در آن رقیب جدید فتح، حماس، پیروز اصلی بود. در سال ۱۹۹۴ که در نتیجه توافق اسلو، تشکیلات خودگردان فلسطین تشکیل شد عریقات شد وزیر دولتهای محلی. او تا سال ۲۰۰۳ در این سمت بود. از ۱۹۹۵ تا آخر عمرش در سمتهای مختلف مذاکرهکننده ارشد فلسطینیها بود و عمرش را وقف علم و هنر مذاکره کرد. از جمله کتابهایی که نوشته مشهورترین آنها «زندگی، مذاکره است» (الحیاه مفاوضات) نام دارد؛ کتابی پر از نصیحت برای جوانان نسل آینده جهان عرب در باب لزوم صلح و مذاکره. در سال ۲۰۱۵ یکی از کتابهای کمتر شناخته شدهاش به نام «امام علی بن ابی طالب و مذاکرات» منتشر شد که در آن به درسهای علم مذاکره از این صحابه بهنام پیامبر اسلام اشاره میکند؛ صحابهای که برای شیعیان، امام اول است اما برای عریقاتِ سکولار به عنوان شخصیتی تاریخی قابل توجه بود.
مذاکره برای عریقات فقط موضوع تئوری نبود و در طول این سالها پای ثابت کنفرانسهای متعدد به عنوان نماینده ارشد فلسطینیها بود. در کمپ دیوید ۲۰۰۰ که به «تراژدی خطاها» معروف شد حاضر بود. در طابای ۲۰۰۱ که فلسطینیها با نپذیرفتن «پارامترهای کلینتون» بزرگترین خطای تاریخ اخیر خود را مرتکب شدند حاضر بود. در تدارک نشست شرمالشیخ ۲۰۰۵ که به انتفاضه دوم پایان داد حاضر بود. در آناپولیس ۲۰۰۷، آخرین تلاش دولت جورج دبلیو بوش، برای زنده کردن روند صلح حاضر بود. و بالاخره در دسامبر ۲۰۱۳، در تلاش نافرجام جان کری، نیز حاضر بود. مذاکرات صلح اما در پی فرصتسوزی بزرگ ابتدای قرن بیست و یکم کار به جایی نبرد. با ادامه اشغالگری دولت اسرائیل، سر کار آمدن نتانیاهوی راستگرا در سال ۲۰۰۹ و گسترش شهرکهای غیرقانونی یهودینشین در کرانه غربی، راهحل دو دولتی که او عمرش را صرف آن کرده بود از معنی تهی شده بود. نزدیکانش میگفتند پیش دخترهای دوقلوی خود شرمنده است که نتوانسته آرمان فلسطین را پای میز مذاکره به موفقیت برساند.
عریقاتِ همیشه خوشرو اما به آینده امید داشت. در پی فوت عرفات در ۲۰۰۴ و سر کار آمدن محمود عباس، عریقات جایگاه سیاسی خود را حفظ کرد. در سال ۲۰۱۱ که شبکه الجزیره قطر اسنادی درزرفته از دفتر عریقات را منتشر کرد، او مدتی از سمت خود استعفا داد اما رهبران ساف با التماس برش گرداندند. همه میدانستند که مذاکرهکنندهای باسابقه و تجربه او در میان صفوف این سازمان پیدا نمیشود. او که در ۲۰۰۶ به کمیته مرکزی فتح و در ۲۰۰۹ به عالیترین ارگان ساف، کمیته اجرایی، انتخاب شده بود در سال ۲۰۱۵ به دبیر کلی آن نیز برگزیده شد؛ سمتی که تا آخر عمر حفظ کرد.
در نهایت اما نه سختیهای راه مذاکره و مبارزه که بیانصافیهای بدن انسانی بود که او را زمین زد. در چند سال اخیر هم دچار سکته قبلی شد و هم مجبور شد برای عمل پیوند ریه به ویرجینیای آمریکا برود. در سال ۲۰۲۰ ویروس شوم کرونا دامنگیرش شد. از روز ۱۸ اکتبر در بیمارستان هداسای اسرائیل بستری شد. ماه گذشته خبر فوتش به اشتباهی منتشر و سپس تکذیب شد. او از اینکه دید همین باعث شده هزاران نفر از سراسر جهان برایش آرزوی بهبود کنند بسیار تحت تاثیر قرار گرفت. در یکی از آخرین توئیتهایش از این تشکر کرد که برایش در «مسجدها، کنیسهها، کلیساها و سایر عبادتگاهها» دعا کردهاند.
بر خلاف آنچه مخالفین تندروی عریقات و دشمنان ساف همچون جمهوری اسلامی و آیتالله خامنهای میگفتند، صلحطلبی او هرگز به معنای کوتاه آمدن از حق مردمش نبود. در ژوئن ۲۰۲۰ که برادرزادهاش، احمد، در حادثهای در یک ایست بازرسی در نزدیکی شهر بیتلحمِ فلسطین از پای در آمد، صائب با صدای بلند از او دفاع کرد و نیروهای اشغالی اسرائيل را محکوم کرد. در ژانویه سال جاری در یکی از گفتگوهایش با همان «سیانان» با حمله به طرح ترامپ برای صلح بین اسرائیل و فلسطین که رئیسجمهور آمریکا «طرح قرن» نامیده بود گفت: «میشنویم که میخواهند بیتالمقدس بشود پایتخت اسرائیل، مساله پناهندهها، مساله امنیت، مساله مرزها کنار گذاشته شود. به این نمیشود گفت توافق قرن. باید اسمش را گذاشت جعل و حقه قرن.»
در ماههای اخیر که «توافق ابراهیم» بین اسرائیل با امارات متحده عربی، بحرین و سودان اعلام شد، عریقات طبیعتا از اینکه با ساف گفتگو نشده بود ناراحت بود و از رهبران عربی انتقاد کرد. او در عین حال اما مردمش را تشویق کرد که به کشورهای عربی احترام بگذارند و مخالف آتش زدن پرچم آنها بود.
تراژدی بزرگ اینجا است که عریقاتِ اهل مذاکره اگر مانده بود، شاید میتوانست «توافق ابراهیم» را هم تبدیل به فرصت کند و مذاکره برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی که هدف زندگیاش بود، پیش ببرد. بخصوص که موضع اعلامشده دولت جو بایدن، گشودن مجدد دفتر نمایندگی ساف در واشنگتن، برقراری مجدد کمک مالی آمریکا به پناهندههای فلسطینی و از سر گیری مذاکرات صلح است. طرفه اما آنجا که در همان ماهی که نتانیاهوی تندرو مهمترین متحد جهانی خود را با رای مردم آمریکا از دست داد، ویروس کرونا قویترین مذاکرهکننده فلسطینیها را از آنها گرفت. نسل بعدی رهبری ساف به «آقای سیانان» جدیدی نیازمند است.