از کنار بسیاری از سطلهای زباله که عبور کنید، با اندک تاملی یک نفر را خواهید یافت که تا کمر درون سطل خم شده و لا به لای زبالهها را جستجو میکند. این شرایط امروز شهرهای بزرگ است. زباله گردی به یکی از تصاویر روزمره تبدیل شده است. دست و پا زدن در بوی تعفن زبالهها چه دلیلی میتواند داشته باشد؟ اولین پاسخ، فقر است. تا حد زیادی این حرف درست است اما ماجرا پیچیدهتر از این است.
به گزارش روزنامه «تعاون» گردش مالی ۲۰۰ میلیارد تومانی تفکیک زباله در تهران، بسیاری را، به سمت آن جذب کرده است. اما اگر فکر میکنید که کودکان یا افراد زباله گرد منفعت اصلی را میبرند، سخت در اشتباه هستید. حدود ۱۴ هزار نفر در تهران به زباله گردی مشغولند که از این تعداد حدود یک سوم آنها کودک هستند. کودکان ۱۱ تا ۱۷ سالهای که روزانه ۶۰ کیلوگرم زباله را جمعآوری میکنند و شبها را در کارگاههای تفکیک به صبح میرسانند. بسیاری از این کودکان سرپرست دارند، اما شرایط اقتصادی آنها را ترغیب میکند تا این کودکان را به چنین کارهایی بگمارند. پیمانکاران نیز از آنها بیگاری میکشند. برخی از زباله گردها، روزانه بیش از ۱۲ ساعت کار می کنند. اما سود این کار به جیب چه کسانی واریز میشود؟
خبرآنلاین مینویسد: هر زباله گرد ماهانه چیزی در حدود ۱.۶ میلیون تومان درآمد دارد و این رقم با خط فقر فاصله بسیاری دارد. سهم عوامل مختلف از ارزش زبالهها عبارت است از ٨.٩ درصد برای شهرداری، پیمانکاران ۲۱ درصد، ارباب یا صاحبکار ۵۴.۵ درصد، زباله گرد ۱۵.۶، وانتی، ۶.۲ درصد، چرخی ٧ درصد و کودکان تنها ۲.۴ درصد است. به عبارت دیگر بیش از نیمی از سود زباله گردی را افرادی به چنگ میآورند که کودکان را استثمار کردهاند.
بسیاری از کشورهای پیشرفته با اجرای طرحهای تفکیک توانستهاند معضل زباله گردی را تا حد زیادی بر طرف کنند. عدم اجرای جدی این طرح در کلان شهرهای ایران، یکی از دلایل افزایش نرخ گرایش به این شغل است. افزایش فقر در کنار زمینه مناسب، باعث شده تا افراد سودجو با استفاده ابزاری از کودکان و افراد آسیب دیده، آنها را به کار گیرند.
به گزارش روزنامه سازندگی، معاون سابق وزیر دادگستری مسئولیت این کار را با پیمانکاران میداند. او معتقد است شهرداری با پیمانکاران قرارداد دارد و آنها باید از به کارگیری کودکان و اتباع خارجی امتناع کنند. الهام فخاری، عضو شورای شهر تهران در این باره به «سازندگی» میگوید: «متاسفانه ابزارها و سازوکارهای جداسازی خانگیِ تفکیک از مبدا فعال نیست و گویا ارادهای هم برای تغییر وضعیت نبوده و نیست. جداسازی و فرآیند بازیافت از هنگام تولید پسماند آغاز میشود و شهروندان وقتی ابزار و شیوه مناسب برای جداسازی و تحویل جداگانه پسماند خشک وتر را نداشته باشند این وضعیت ادامه مییابد. باید به این نکته توجه کرد که چه کسانی و چگونه از تداوم این درهم ریختگی پسماند سود میبرند».
چند سال پیش دو کودک زباله گرد با نامهای احد و صمد در یکی از مراکز تفکیک زباله آتش گرفتند. بسیاری در آن زمان واکنش نشان دادند، اشک ریختند و خواهان پایان استفاده از کودکان در این شغل شدند. اما پس از فروکش کردن تب آن ماجرا، مجددا روز از نو و روزی از نو! گویی هیچ واقعهای رخ نداده است.
به گزارش وبسایت فرارو، شهرام فیروزی، مدیر روابط عمومی و امور بینالملل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران میگوید بارها قرارداد پیمانکارانی که از کودکان استفاده کردهاند لغو شده است. او در ادامه میافزاید: «ما عوامل غیرمجازی را در سطح شهر تهران داریم که به هیچ وجه تحت نظارت شهرداری تهران نیستند. شهرداری تهران هم ابزار و نیروی برخورد با آنها را در اختیار ندارد و باید متخلفان را به قوه قضائیه و نیروی انتظامی ارجاع دهد. چیزی که گاهی شهروندان میبینند، عوامل غیرمجازی هستند که در سطح شهر قرار دارند. فرض کنید امروز من یکی از این عوامل غیرمجاز را دیدم. چه کار میتوانم بکنم؟ بر فرض اینکه او را ببرم و به کلانتری تحویل بدهم هم قانون مدونی که ماجرا را پیگیری کند وجود ندارد».
بهرغم اینکه ایران در سال ۱۳۷۳ پیمان جهانی حقوق کودک را امضا کرده است و از سوی دیگر طبق قانون کار، کودکان زیر ۱۵ سال اجازه کار کردن ندارند، به گزارش سلامت نیوز، معاون رفاه اجتماعی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی معتقد است باید کار کودکان به رسمیت شناخته شود تا بتوان از این کار جلوگیری کرد. بسیاری از جامعه شناسان این مسئله را یک آسیب اجتماعی و فعالیت کودکان در این زمینه را یکی از عوامل بالا رفتن آسیبهای اجتماعی میدانند. واقعیت این است که بر خلاف نظر مسئولین، استفاده از کودکان غیر مجاز است و مسئولیت آن با کسانی است که کار را به پیمانکارانی با نیروی کار کودک واگذار کردهاند.
این معضل اجتماعی تنها به شهر تهران یا کلانشهرها محدود نمیشود. احمد ریواده، دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر خراسان شمالی در گفتگو با خبرنگار ایسنا گفت: «زنان معتاد به منظور تامین هزینه مواد مخدر مورد نیاز خود، به کارهایی مثل زباله گردی روی میآورند. برخی از آنها نیز به تشویق همسر خود به این کار اقدام میکنند. او افزود، زباله گردی سبب شده که این افراد مداوم خیابان گردی کنند تا بتوانند زبالههای قابل فروش را پیدا کنند».
به نظر میرسد اکثر مسئولان ذیربط، سعی در فرافکنی ماجرا دارند. آنها یا مسئولیت را بر عهده ارگان و سازمان دیگری میدانند، یا به شکل آشکارا این مسئله را طبیعی تلقی میکنند. این طرز تفکر عملا مسیر مبارزه با این پدیده شوم را روشن نمیکند. بی شک زباله گردی به مراتب سختتر از تکدیگری است. این افراد روزانه با بسیاری از بیماریها و تحقیر اجتماعی مواجه هستند بنابراین نادیده گرفتن شرایط سخت آنها توسط مسئولین و سازمانهای حمایتگر اجتماعی، خطری بیشتر برای کل جامعه دارد.