هشدار کارشناسان درمورد وضع نگران‌کننده نقوش و کتیبه‌های تخت‌جمشید

شناسایی صد نمونه گل‌سنگ در تخت‌جمشید و پاسارگاد خبر از تهدید نقش‌برجسته‌ها، کتیبه‌های سنگی و نقوش در این بنای بزرگ تاریخی ایران می‌دهد.

تخت جمشید- عکس خبرگزاری مهر

شناسایی صد نمونه گل‌سنگ در تخت‌جمشید و پاسارگاد خبر از تهدید نقش‌برجسته‌ها، کتیبه‌های سنگی و نقوش در این بنای بزرگ تاریخی ایران می‌دهد.

تا سال ۱۳۸۲ بر اساس تحقیقات انجام شده تنها ۶۵ نمونه گل‌سنگ در مجموعه تاریخی تخت‌جمشید شناسایی شده بودند. طبق نظر کارشناسان رطوبت، بازندگی، ریزگرد، سموم کشاورزی و روش‌های غیراصولی نگهداری نقش‌برجسته‌های تاریخی در ایران، از دلایل عمده رشد گل‌سنگ‌ها در محوطه‌های تاریخی به شمار می‌آیند.

رشد گل‌سنگ‌ها موجب ازبین‌رفتن خطوط و نقوش باستانی و محو کتیبه‌ها طی کمتر از ۶۰ سال می‌شود. طبق اعلام متخصصان میراث‌فرهنگی گل‌سنگ‌ها سالیانه خسارتی معادل ۱۰۰ میلیارد تومان به آثار سنگی تاریخی در ایران وارد می‌کنند که حداقل ۲۰ میلیارد آن مربوط به تخت‌جمشید است.

اهمیت جهانی تخت‌جمشید به نقش و نگارها، خطوط میخی و گل‌های لوتوس و تصویر سربازان هخامنشی است که در صورت ازبین‌رفتن آن‌ها آسیب جدی به اعتبار این بنا و میراث بزرگ تاریخی ایران و جهان وارد می‌شود. تحقیقات انجام شده نشان داده‌اند سنگ‌های مرمر، آهک و ماسه‌سنگ‌های حاوی کلسیت بر اثر آلودگی هوا و بارش‌های اسیدی بیشترین آسیب را دیده و در معرض رشد گل‌سنگ‌ها قرار دارند.

در خصوص شرایط تخت‌جمشید و آسیب‌های وارد شده به آن در اثر رشد گل‌سنگ، مسعود رضایی منفرد سرپرست پایگاه تخت‌جمشید سال ۱۳۹۵ اعلام کرد یک گروه ایتالیایی به موجب تفاهم‌نامه‌ای موفق شده است برخی گلسنگ‌ها را با لیزر و برخی را با شستشو از بین ببرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

پریسا محمودی عضو هیئت‌علمی دانشگاه الزهرا نیز در مورد گل‌سنگ‌ها و شرایط رشد آن‌ها تأکید کرده است: «گل‌سنگ از هم‌زیستی قارچ و جلبک یا باکتری به وجود می‌آید و بیشترین عضو آن را توده قارچی تشکیل می‌دهد و با جذب املاح و آب رشد می‌کنند.»

این عضو هیئت‌علمی دانشگاه الزهرا گل‌سنگ‌ها را در چند دسته تقسیم‌بندی کرده و گفته است یک نوع از آن‌ها بر سنگ، صخره چسبیده و شانس بقا بر روی بناهای سنگی در شرایط سخت را دارند.

محمد سهرابی پژوهشگر حوزه آثار تاریخی و باستانی هم سال ۱۳۹۹ در مورد تهدید خطر گلسنگ‌ها گفته است پس از تخت جمشید، بیستون، پاسارگاد، میراث جهانی ساسانی، چغازنبیل، شوش، گنبد سلطانیه و گنبد قابوس، تخت سلیمان و برخی کاروانسراهای ثبت‌شده در میراث جهانی نیز در معرض خطر قرار دارند.

سرپرست پیشین پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخی ضمن تاکید این موضوع که نزدیک به ۵۰۰ گونه گل‌سنگ در بناهای تاریخی و باستانی ایران رشد می‌کنند، این موضوع را باعث افزایش نرخ فرسایش، در بناهای باستانی اعلام کرده است.

این موضوع بار دیگر مسئله کم‌توجهی وزارت میراث‌فرهنگی به حفظ و مرمت آثار باستانی و تاریخی را در دولت ابراهیم رئیسی یادآور می‌شود.

نگاه غیرکارشناسی مدیران این وزارتخانه که در مواردی با سکوت برابر خطر تخریب میراث‌فرهنگی ایران همراه شده و در مواردی دیگر به‌صراحت نداشتن بودجه لازم را دلیل رها ساختن برخی از آثار تاریخی می‌داند برای علاقه‌مندان به فرهنگ ایران نشانه‌ای از افزایش احتمال ازدست‌رفتن برخی از مهم‌ترین آثار تاریخی این سرزمین است.

بی‌توجهی به‌احتمال تخریب بناهای تاریخی شهرهای اصفهان و شیراز به دلیل فرونشست زمین که در حال حاضر به شکل ایجاد ترک‌هایی بر بدنه برخی بناها خود را نشان می‌دهد، تنها یکی از شیوه‌های اهمال مدیران دولتی در قبال میراث‌فرهنگی ایران است.

واگذاری برخی از بناهای ثبت میراث در طرح مولدسازی اموال دولت که مشخص نیست با دریافت چه ضمانت‌هایی برای جلوگیری از تخریب صورت‌گرفته است بارها از سوی فعالان میراث‌فرهنگی زنگ خطر نابودی این بناها تلقی شده است.

در مسئله تخت‌جمشید و پاسارگاد آنچه پای شخص وزیر میراث‌فرهنگی را به میان آورده است سخنان او در قبال حریم پاسارگاد بوده است که شگفتی فعالان میراث‌فرهنگی را همراه داشت. ضرغامی گفته بود: «مهم‌ترین مانع توسعه، حریم بناهای تاریخی است و تمام تلاشش را می‌کند تا قانون را تغییر دهد.»

ضرغامی با اشاره به قوانین مصوب در خصوص حریم پاسارگاد نیز گفته بود مقبره کوروش مردم منطقه را بیچاره کرده است چرا که نمی‌توانند طبق قوانین آپارتمان‌سازی کنند.

این سخنان عجیب واکنش بسیاری از باستان‌شناسان و فعالان میراث‌فرهنگی را همراه داشت که به ضرغامی هشدار دادند «سخن‌گفتن از انقباض حریم میراث جهانی پاسارگاد، نه‌تنها تعرض به‌نظام علمی و حقوقی محوطه میراث جهانی پاسارگاد است و باعث برهم‌خوردن نظم این محوطه تاریخی می‌شود، بلکه ممکن است آن را در فهرست میراث جهانی در معرض خطر قرار دهد.»

اگرچه با مرور آنچه طی دو سال اخیر بر سر میراث تاریخی ایران آمده است می‌توان باور کرد تفکری در میان مدیران جمهوری اسلامی رشد کرده است که در آن هویت تاریخی ایران به‌ویژه تاریخ دیرینه و باستانی آن خطری برای مفهوم مذهبی‌سازی ایران در چارچوب کم‌رنگ ساختن هویت ملی قلمداد می‌شود.