یکی از دوستان نزدیک به یاسر عرفات، رهبر فقید فلسطین به من گفت که روزی مقامات دولت اتحاد جماهیر شوروی سابق از یاسر عرفات خواستند یکی از شخصیتهای برجسته جنبش فتح و سازمان آزادیبخش فلسطین را به مسکو اعزام کند تا در باره هماهنگی و همکاری مشترک میان دوجانب در مورد منزعه اعراب و اسرائيل با وی بحث و گفتوگو کنند. در پاسخ به این درخواست، یاسر عرفات تصیمم گرفت "ابو صالح" (نمر صالح) كه در سطح رهبری جنبش فتح به عنوان شخصیت نزدیک به مسکو شناخته میشد را برای انجام این مأموریت بفرستد، اما مقامات شوروی برای یاسر عرفات گفتند که ما میخواهیم با شخصی گفتوگو کنیم که از جنبش فتح نمایندگی کند.
ذکر این حادثه برای اشاره به همان اقدامی است که مصطفیالکاظمی، نخست وزیر عراق، "ابوجهادالهاشمی" را به عنوان نماینده ویژه دولت عراق به تهران فرستاد تا در مورد پیامدهای حمله موشکی اخیر به سفارت ایالات متحده در بغداد که منجر به افزایش تنش شد و واشنگتن با متهم کردن یکی از رهبران گروه "عصائب اهلحق" به رهبری قیس خزعلی به حمله به منطقه سبز بغداد، تصمیم دستگیری وی را دارد، با مقامات ایران بحث و گفتوگو کند.
البته برای همه، در عراق و خارج از آن، آشکار است که "ابوجهاد الهاشمی"، که سمت ریاست دفتر نخست وزیر سابق (عادل عبدالمهدی) را بر عهده داشت، یکی از شخصیتهای عراقی بسیار نزدیک به دولت ایران است و او با قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، رابطه نزدیکی داشت. افزون بر آنکه وی یکی از اعضای کمیته پیگیری است که قبل از کشته شدن سلیمانی تشکیل شد تا برای پایان دادن به بحران ناشی از خیزش مردمی اکتبر ۲۰۱۹ و ظهور جنبشی که خواستار ایجاد اصلاحات و تغییر در روند سیاسی، محاکمه مسئولان فاسد و حذف طبقه سیاسی حاکم، به ویژه احزاب و گروههای اسلام سیاسی بود، راه حلی را جستوجو کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با توجه به اینکه "ابوجهاد الهاشمی" از شخصیتهای نزدیک به دولت ایران و مورد اعتماد مسئولان پرونده عراق در سپاه پاسداران محسوب میشود، میتوان گفت که مصطفیالکاظمی درست همان گامی را برداشته است که یاسر عرفات در پاسخ به درخواست مسکو برداشت. بدین معنی که نخست وزیر عراق میخواهد از یک سو موضع تهران را در قبال تحولات اخیر بداند و از سوی دیگر پیام دوستانه و اطمینانبخشی در مورد اقداماتی که قرار است علیه برخی از رهبران گروههای وابسته به حشد شعبی و سایر جناحهای وفادار به ایران اتخاذ شود، به تهران برساند. علاوه برآن، مصطفیالکاظمی احتمالا سعی دارد با زیرکی سیاسی، عدم تمایل خود را به گفتوگو در مورد اقداماتی که هدف از اتخاذ آنها کاهش نفوذ جناحهای وابسته به ایران و انحصار سلاحهای غیرقانونی در کشور است و موجب افزایش اعتبار نهادهای نظامی و امنیتی عراق میشود، به تهران نشان دهد.
تهران نیز فحوای این پیام را دریافته است که مصطفیالکاظمی سعی دارد از تشدید تنش در مرحله حساس انتقال قدرت در آمریکا که میتواند استراتژی وی را در رهبری عراق آسیبپذیر کند و شانس او را در ادامه کار به عنوان نخست وزیر عراق حتی پس از برگزاری انتخابات زودهنگام در ششم ماه ژوئن آینده تضعیف کند، جلوگیری کند. بنابراین، تهران نیز با در نظرداشت این مسئله، پیامهای چندجانبه را به بغداد فرستاده است که هدف از آنها بالا بردن میزان فشارها بر دولت عراق است بدون اینکه منجر به سرنگونی آن شود. مطرح کردن پروندههای مالی و مطالبه پرداخت پول گاز، برق و سایر کالاهای تجاری انباشته شده که ارزش آنها از سه تا شش میلیارد دلار میشود، بخشی از درخواستهای اخیر ایران است و طبق برآوردهای اتاق بازرگانی ایران، تا به حال بیش از ۳۰ میلیارد دلار از داراییهای ایران به دلیل تحریمهایی آمریکا در عراق پس انداز شده است. بدین ترتیب، خواستههای اخیر ایران، مصطفیالکاظمی را که هماکنون در تأمین حقوق کارمندان دولت و بودجه عملیاتی نهادهای دولتی عراق با بحران روبهرو است، بیشتر از پیش دچار آشفتگی میکند، به ویژه پس از تصمیم کاهش ۲۳ درصدی ارزش دینار عراقی در برابر دلار آمریکا.
از اینرو، میتوان گفت که هدف از دیدار شتابزده ژنرال اسماعیل قاآنی، فرمانده سپاه قدس، از عراق تنها برای رسیدگی به واکنشها و چالشهای ناشی از حمله موشکی بیسابقه به سفارت آمریکا در منطقه سبز بغداد نبود، بلکه وی به منظور ارائه پیامهایی در مورد تأکید بر حفظ نفوذ ایران در عرصههای مختلف سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی عراق، وارد آن کشور شد تا پیشنهادهای عراق را این گونه پاسخ دهد.
از سوی دیگر، این دیدار پیامی به دولت فعلی و آینده آمریکا بود مبنی بر اینکه تهران برای عدم رویارویی نظامی در این مرحله یا در آینده جدی است و اجازه نمیدهد با مطرح شدن برخی بهانهها و انگیزهها، ناگزیر به میدان جنگ کشانده شود. زیرا وقوع هرگونه جنگ تنها به سود برخی قدرتهای منطقه به ویژه اسرائیل است که از احتمال دستیابی تهران به تفاهم با دولت جدید آمریکا به گونهای که نقش ایران را در خاورمیانه به خصوص در مناطق نزاع و درگیری به هزینه اسرائیل افزایش دهد، ابراز نگرانی میکند. همچنان برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس که تهران آنها را به انگیزه دادن واشنگتن و تلآویو برای حمله به ایران متهم میکند نیز ممکن است فروافتادن ایران در ورطه جنگ را به سود خود بدانند، زیرا درگیر شدن ایران در جنگ، میتواند تهران را وادار به عقبنشینی از مناطق نفوذش در برخی از پایتختهای عربی کند.
البته دیدار قاآنی از بغداد در عین حال، پیامی به عراق است بدین معنی که تهران هنوز هم کارتهای بازی در این کشور را در دست دارد و هر جناح سیاسی و گروه مسلح، به ویژه آنهایی که به عنوان گروههای وفادار به ایران در نظر گرفته میشوند، در صورت اتخاذ هرگونه تصمیم فردی بدون هماهنگی تهران، به شدت مجازات خواهند شد و ایران از قرار دادن آنها در موقعیت دشوار و رویارویی با ملت و دولت عراق، دریغ نخواهد کرد.
شاید خطرناکترین پیام این دیدار، خطاب به دولت عراق باشد و بر این نکته تأکید کند که تهران تا به حال در سمت و سو دادن دولت و نهادهای مختلف عراق نقش اساسی دارد و میتواند با برگهای متعدد فشاری که در دست دارد، از جمله استفاده از جناحهای مسلح عراقی وفادار به خود، آنگونه که سیاست آن ایجاب کند، در قلمرو عراق نقش ایفا کند. تهران بدین باور است که در برابر برخی اقدامات انجام شده توسط شماری از جناحهای مسلح پیرو ولایت فقیه و وابسته به حشد شعبی، باید تأکید شود که هرگونه شورش علیه تصمیمات این نهاد بدون مجازات باقی نخواهد ماند. تهران علیرغم همه مخالفتها و حتی موضع اتخاذ شده توسط «جناحهای عتبات» که جدایی خود را از نهاد اصلی(حشد شعبی) اعلام کرده و خود را مستقیماً تحت فرماندهی فرمانده کل نیروهای مسلح عراق قرار داده اند، بر لزوم تداوم نقش محوری حشد شعبی تأکید دارد.
در نتیجه، میتوان گفت که تهران با این اقدام، پیامی را به تمام طرفهای مخالف گسترش نفوذ ایران و دخالت گستردهاش در روند سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی عراق میرساند که در برابر هر اقدامی که منافع استراتژیک آن را در عراق و در سطح منطقه، به ویژه در مسائل مرتبط به تنش میان ایران و آمریکا، چه از جانب دولت و چه از سوی برخی از جناحهای حشد شعبی که شعار مقاومت را مطرح میکنند، سکوت نخواهد کرد. در همین حال، پیام ایران به این گروهها این است که هر اقدام آنها به دور از هماهنگی و تصمیمگیری تهران، مجازات سختی را در پی خواهد داشت.
تهران که بیصبرانه، فرا رسیدن تاریخ ورود رئیس جمهوری جدید آمریکا به کاخ سفید را لحظه شماری میکند، بدین باور است که عراق صحنه اصلی رویارویی با واشنگتن در منطقه خواهد بود و ادامه نفوذ آن در عراق، حتی اگر به میزان گذشته هم نباشد، میتواند در روند گفتوگو در مورد پروندههای منطقهای تأثیرگذار باشد. بدین ترتیب، تهران میکوشد در تعامل با عراق چنان راهبردی را به کار گیرد که از یک سو تأمین کننده منافع ایران باشد و از سوی دیگر از سقوط دولت کنونی بغداد تا آن زمان که اهداف و منافع تهران مستلزم بقای آن باشد، جلوگیری کند.
© IndependentArabia