میان شاعران نوپرداز مقیم خارج از کشور طی دو دهه گذشته «عباس صفاری» شاعر مقیم آمریکا که امروز ساعت ۶ صبح در اثر کرونا درگذشت، از شهرت زیادی بین علاقهمندان شعر نو برخوردار بود. او را در کنار «شمس لنگرودی» و «حافظ موسوی» یکی از ارکان شعر سهل و ممتنع در دو دهه گذشته دانستهاند که با وجود عدم حضور در ایران، انتشار مجموعه شعر و ترجمههایش از شعر جهان، از سوی ناشران معتبری مانند: «آهنگ دیگر»، «چشمه»، «مروارید» و «ثالث» همواره مورد توجه و استقبال علاقهمندان قرار میگرفت و در ابتدای دهه هشتاد شمسی (۲۰۰۲میلادی) چاپ مجموعه شعر «دوربین قدیمی و اشعار دیگر» وی را برنده «جایزه ادبی کارنامه» کرد.
او که برای ادامه تحصیل به آمریکا مهاجرت کرده بود، نخستین مجموعه شعرش «در ملتقای دست و سیب» را سال ۱۹۹۲ در کالیفرنیا منتشر کرد و در همان سال برنده جایزه ادبی باران شد. کتاب بعدی او «تاریک روشنای حضور» را نشر کارون در لسآنجلس سال ۱۹۹۶ عرضه کرد.
آفرینشگر شکل ملموس و صمیمی زندگی در شعر
پس از دریافت جایزه کارنامه صفاری مجموعه شعر «هبوط یا حکایت ما» را دو زبانه در نیویورک نشر داد و پس از آن پنج مجموعه شعر و گزیده اشعارش در ایران انتشار یافت. معروفترین کتاب شعر او نزد علاقهمندانش «کبریت خیس» است.
نکته مهم در خصوص اشعار «عباس صفاری» میزان اثرگذاری و محبوبیت وی به نسبت شاعرانی است که شهرتشان نه برمبنای حضور و فعالیت در محافل ادبی و فرهنگی در ایران پیش از مهاجرت، بلکه براساس انتشار آثارشان پس از مهاجرت بوده، او از این لحاظ یک استثناء است.
صفاری که تحصیلکرده رشته «هنرهای تجسمی» است و کار خود را با طراحی و نقاشی و نوشتن ترانه آغاز کرد، بعضی ترانههایش را خوانندگان معروفی مانند «فرهاد مهراد» و «گیتی پاشایی» خواندهاند.
او آفرینشگر شکلی از شعر در زبان فارسی است که میتوان آن را به لحاظ ملموس و صمیمی بودن، خاص و ممتنعترین نمونه معاصر دانست. عباس صفاری که اشعارش به صورت کلی در جریان شاعران «موج نو» تقسیمبندی میشود، رفتاری از حوادث روزمره را وارد زبان شاعرانه در شعر فارسی کرد که جهانوطن و فراتر از مرزها بود و در بعضی موارد پیش از این سابقه نداشت.
تلاش برای شناساندن شعر نسل جوان غیر حکومتی
نکته مهم دیگر در مورد فعالیتهای این شاعر تلاش وی جهت شناساندن شعر نو فارسی در محافل ادبی آمریکا بود که نمونهای از آن مشارکتش در دعوت از تعدادی از شاعران مدرن فارسی در اوایل دهه نود برای شرکت در یک تور شعرخوانی در آمریکا است. موضوعی که اگرچه به دلیل حساسیتهای حاکمیتی بازتاب زیادی در داخل ایران نداشت، اما تلاشی بسیار مهم برای معرفی شعر نو و شاعران نسل جوان که وابستگی حاکمیتی ندارند، در این سالها محسوب میشود.
در خصوص مشخصههای شعر صفاری به جز سهل و ممتنع بودن و صمیمیت، میتوان به حضور اشیاء، روزمرگی و زندگی در آثارش اشاره کرد که شاید از این لحاظ بتوان در سیر تحول شعر جهان، خیال و دغدغههای او را نزدیک به شاعران نسل بیت دانست.
شاعری نزدیک به بیژن جلالی در زبان و نزدیک به بیژن نجدی در خیال
عباص صفاری در ساختار و فرم روایی به خصوص در شعرهای کوتاهش نمونههایی را پدید آورد که به لحاظ سادگی و فرم دستنیافتنی زبانی به اشعار «بیژن جلالی» شاعر معروف «شعر سکوت» در ایران تنه میزند و در جنبههای عاطفی این نوع از شعر و همین طور وجود زندگی، شعر وی را میتوان با آثار شاعرانی مانند «بیژن نجدی» مقایسه کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شاید دلیل استقبال نسل جوان از اشعار صفاری هم به همین نگاه او به زندگی و ملموس بودن خیال شعر وی بوده است. در دورهای که مهمترین ایراد منتقدان به شاعران سهل و ممتنعنویس، سطحی بودن اندیشه و سانتیمانتالیسمی بود که در زبان و نوآوریهای فرمی خطرپذیری کمی داشت. شعر صفاری در کنار چند شاعر مهم دیگر این گونه، برخوردار از تفکری عمیق، انسانی و به دور از احساسیگری سطحی بود و همین موضوع دلیل اثرگذاری اشعار وی بر نسلی از شاعران دهه هشتاد و نود شد که به این گونه علاقه داشتند.
صفاری در ابتدای دهه هشتاد یک پدیده در شعر نو فارسی به حساب میآمد که یکباره و بدون حاشیه میان کوران درگیری «شاعران زبانی، هفتادی، پست مدرن، سادهنویس و متفاوط» جایگاهی محترم پیدا کرد و مورد توجه قرار گرفت. بزرگانی مانند: «منوچهر آتشی» و بعدتر شاعران صاحبنامی مانند «حافظ موسوی» و «شمس لنگرودی» شعر او را بدون تکلف، دور از تقلید و کپی شعرهای ترجمه، دارای استخوانبندی قوی دانستند و به همین دلیل در مورد شعر وی بارها در نشریات ادبی نوشتند.
دور از حاشیه، نزدیک به شعر
اما نکته دیگر در خصوص این شاعر دور بودن او از هیاهو و حاشیههای معمول شعر محفلی و درگیریهای انتقادی بود که شاید به دلیل سکونت وی در آمریکا و سفرهای کوتاه او طی این سالها، همچنین بیادعا بودن و متانت در برخورد با دیگر جریانهای ادبی بوده است.
از آن روزهای باداباد
به آدرس سابقت تک و توک
هنوز نامه میرسد
و با مهر «گیرنده مرده است» بر میگردد
انگار باورشان نمیشود
بیهیچ نقشه و توشهای
سرت را گذاشته و مرده باشی
تو هم که دیگر
جان به جانت کنند خبر را
تکذیب نخواهی کرد
حالا دیگر عباس صفاری شاعر انسان و زندگی در میان ما نیست. او امروز در ۶۹ سالگی جهان را ترک کرد و ما را با رویاهایش برای ادامه این مسیر تنها گذاشت، اما نام او در دامنههای خیال و شعر برای همیشه جاودانه در خاطرهها میماند.