رابطه ایران با برزیل و تلاش جمهوری اسلامی برای خروج از انزوای بین‌المللی

همواره منافع اقتصادی محرک روابط دوجانبه برزیل و ایران بوده است، اما در پسِ آن، موارد مهم‌تری هم وجود دارد

محمود احمدی‌نژاد نخستین رئیس جمهوری ایران بود که در طول بیش از چهار دهه در سال ۲۰۰۹  به کشور برزیل سفر کرد- EVARISTO SA / AFP

روابط ایران و برزیل در دهه‌های اخیر، چندین مرحله مشخص را پشت سر گذاشته است که گاه منعکس‌کننده تغییراتی کلی در سیاست خارجی برزیل است و در موارد دیگر رابطه‌ای مبهم و مبتنی‌بر منافع تجاری متقابل به نظر می‌رسد. برزیل مدت‌هاست که برای ایران یک شریک تجاری راهبردی مهم در آمریکای لاتین محسوب می‌شود، اما همیشه در پسِ روابط، چیزی بیش از آنچه که به چشم می‌آید، وجود داشته است. 

واحد پژوهش و مطالعات عرب‌نیوز که در مجموعه‌ای با عنوان «ایران در آمریکای لاتین»، روابط ایران با کشورهای آمریکای لاتین را بررسی می‌کند، در بخش اول این مجموعه به رابطه ایران با ونزوئلا پرداخته بود و حالا در گزارشی جدید با عنوان «واقعیت و آینده روابط دوجانبه ایران و برزیل» به فراز و فرود روابط این دو کشور و محرک‌های احتمالی ژئوپلیتیک آن می‌پردازد.

روابطی برپایه شخصیت و ایدئولوژی رهبران

بنابر گزارش عرب‌نیوز، شخصیت رهبران دو کشور ایران و برزیل و گرایش‌های ایدئولوژیک و رویکرد آن‌ها به غرب، همواره پویایی رابطه دو کشور را تحت تأثیر قرار داده است. به‌عنوان مثال، به لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا، رئیس جمهوری چپ‌گرای برزیل، اشاره شده است که از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰، به رابطه با ایران اهمیت زیادی می‌داد. 

البته داسیلوا به‌طور کلی قصد داشت تمرکز سیاست خارجی برزیل را از کشورهای آمریکای شمالی و اروپا به‌سوی کشورهای درحال توسعه در آمریکای لاتین، آفریقا و خاورمیانه ببرد. سفر محمود احمدی‌نژاد به برزیل در سال ۲۰۰۹  به‌عنوان نخستین رئیس جمهوری ایران که در طول بیش از چهار دهه به آن کشور رفت، راه را برای داسیلوا باز کرد. پس از حمایت برزیل از حق ایران برای انجام تحقیقات هسته‌ای با اهداف صلح‌آمیز، در ماه مه سال بعد، داسیلوا برای دیدار با علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، به ایران رفت.

در آن زمان برزیل در کنار ترکیه، یکی از دو کشوری بود که در ژوئن ۲۰۱۰ در شورای امنیت سازمان ملل متحد به تحریم‌های جدید علیه ایران و برنامه هسته‌ای آن کشور رأی مخالف داده بودند.

روابط نزدیکی که بین لولا داسیلوا و احمدی‌نژاد ایجاد شد، به افزایش چشمگیر تجارت بین دو کشور کمک کرد و این موضوع تا پس از دوران ریاست جمهوری آن دو نیز ادامه داشت. اما نکته منفی ماجرا در این است که وابستگی روابط دوجانبه به اشخاص، باعث ایجاد یک همکاری ناپایدار طولانی‌مدت شده است. در دوره ریاست جمهوری دیلما روسف در برزیل (۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶) رابطه میان دو کشور به سردی گرایید، زیرا در زمینه روابط بین‌المللی، اولویت او رابطه با آمریکا و حمایت از حقوق‌بشر بود. 

انتخاب ژائیر بولسونارو در سال ۲۰۱۸ نیز کمک چندانی به بهبود روابط دو کشور نکرد، زیرا این رئیس جمهوری راست‌گرای برزیل بسیار همسو با دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین آمریكا، و یكی از معدود رهبران جهان بود كه آشكارا از کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در سوم ژانویه ۲۰۲۰ حمایت كرد. 

حالا ممکن است در برزیل دوباره ورق به نفع ایران برگردد. لولا داسیلوا که هشتم ماه جاری (۱۸ اسفندماه) حکم محکومیتش برای رشته اتهام‌هایی مبتنی‌بر فساد و پولشویی لغو شد، ممکن است در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۲ شرکت کند و موفق شود در سپهر سیاسی برزیل پیروزی بزرگی را رقم بزند. شکی نیست که تهران با اشتیاق انتخابات آتی برزیل و رقابت احتمالی دوقطبی داسیلوا و بولسونارو را پی‌گیری خواهد کرد. 

البته صرف‌نظر از این‌که چه کسی در هر یک از کشورها در قدرت باشد، همواره منافع اقتصادی و تجاری محرک روابط دوجانبه برزیل و ایران، به‌ویژه در حوزه‌های نفت، گاز، اکتشاف مواد معدنی و کشاورزی بوده است و خواهد ماند. بنابر این گزارش، تراز تجاری دوکشور در سال ۲۰۱۸ به ۲.۲میلیارد دلار به نفع برزیل رسیده بود (یعنی صادرات برزیل به ایران، بیش از وارداتش از آن کشور بود).

«منطقه مرز سه‌گانه»، ناحیه‌ای کلیدی برای برنامه‌های ایران در آمریکای لاتین

بنابر گزارش عرب‌نیوز، ایران علاوه‌بر همکاری‌های سیاسی و اقتصادی، در دهه‌های اخیر برای بهره‌گیری از نوع دیگری از نفوذ در آمریکای لاتین نیز تلاش کرده و با به‌کارگیری عوامل خود‌، به‌ویژه افراد مرتبط با شبه‌نظامیان حزب‌الله لبنان، از پناهگاه‌هایی در آمریکای لاتین فعالیت‌هایی تروریستی و جنایی را پیش می‌برد. گفته می‌شود که رمزگشایی از برنامه‌های ایران در آمریکای جنوبی بدون بررسی دقیق «منطقه مرز سه‌گانه» (Triple Frontier)، ناحیه‌ای در امتداد مرزهای پاراگوئه، آرژانتین و برزیل، ممکن نیست. 

در «فاز دو ایگواتسو» (Foz do Iguaçu)، شهری در این ناحیه از برزیل که میزبان جمعیت قابل‌توجهی از مسلمانان است، جمهوری اسلامی ایران مظنون به نفوذ و دستکاری در جامعه‌ای است که به‌نوبه خود ضمن حفاظت از عوامل آن کشور، حرکت آن‌ها را در سراسر منطقه تسهیل می‌کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

براساس این گزارش، از زمان حملات القاعده در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، سرویس‌های اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا سلول‌های تروریستی شکل‌گرفته در این گوشه تحت مراقبت پلیس را زیر نظر داشته است؛ اما حزب‌الله توانسته است با سود بردن از جماعت مهاجران لبنانی در «منطقه مرز سه‌گانه» جای پایی برای خود پیدا کند.  حزب‌الله با توسعه روابط محلی در این منطقه، عملیات‌های خود در زمینه قاچاق موادمخدر، پول‌شویی و تأمین مالی تروریسم را تسهیل و همچنین مخفی می‌کند.

این واقعیت که امروزه بیش از پنج‌میلیون مهاجر لبنانی و فرزندان آن‌ها تنها در دو کشور (برزیل و آرژانتین) زندگی می‌کنند، در راستای تلاش حزب‌الله برای پرورش جاسوس‌هایی از سراسر طیف افراد مذهبی، مزیت برجسته‌ای محسوب می‌شود. 

تلاش جمهوری اسلامی ایران برای خروج از انزوای سیاسی و اقتصادی

روابط ایران با آمریکای لاتین به سال ۱۹۶۰ و زمان تأسیس سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) بازمی‌گردد. در طول جنگ اول خلیج فارس (۹۱-۱۹۹۰)، هنگامی‌که ایران خرید گندم از ایالات متحده را متوقف و واردات خود را از برزیل آغاز کرد، این روابط محکم‌تر شد.

برزیل به‌عنوان پنجمین کشور بزرگ جهان از نظر مساحت، ششمین کشور پرجمعیت و بزرگ‌ترین اقتصاد آمریکای لاتین، در کنار روسیه، هند و چین، در میان گروهی از کشورها زیر عنوان «بریک» (BRIC) قرار گرفته است. کشورهای گروه «بریک» که بعدتر با افزوده‌شدن آفریقای جنوبی به «بریکر» تغییر نام داد، به‌دلیل رشد پرشتاب اقتصادی، قدرت‌های بالقوه اقتصادی در آینده جهان به‌شمار می‌آیند و انتظار می‌رود که تا اواسط قرن جاری بر تولید، خدمات و مواد خام در جهان تسلط پیدا کنند. 

در مقابل، ایران از زمان انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ تاکنون، در هر دوره، با درجه‌های مختلف انزوای سیاسی و اقتصادی روبه‌رو بوده است. 

بنابر گزارش عرب‌نیوز، قدرت‌های بزرگ اقتصادی به‌دلیل تحریم‌های اعمال‌شده بر صنایع و مقام‌های جمهوری اسلامی ایران در دوره‌های مختلف، این کشور را  یک شریک تجاری پرخطر می‌دانند. با این وجود، ایران توانسته است نفوذ سیاسی قابل توجهی در آمریکای لاتین به‌دست آورد و شبکه متحدان خود را به‌‌ویژه در میان منتقدان واشینگتن در کوبا ، بولیوی و ونزوئلا تحکیم کند.

بنابر این گزارش، رژیم حاکم بر ایران فعالانه می‌کوشد تا فهرست دوستان خود را گسترش دهد، به امید آنكه بتواند «با بسیج حمایت دوستان از سیاست‌هایش، مخالفت جامعه جهانی با جاه‌طلبی‌های هسته‌ای خود را خنثی کند» و به همین منظور، «بیش از ۳۶ مرکز فرهنگی شیعه در ۱۷ کشور» ایجاد کرده است که گفته می‌شود از بسیاری از آن‌ها به‌عنوان «حلقه‌های جاسوسی» برای جمع‌آوری اطلاعات استفاده می‌شود. 

پژوهشگران عرب‌نیوز بر این باورند که در آمریکای لاتین، مراکز فرهنگی جمهوری اسلامی به‌عنوان کانون جذب جاسوس و ایجاد حمایت مردمی از ایران عمل می‌کنند.

با وجود این تلاش‌ها، جمهوری اسلامی ایران تاکنون در جلب نظر مردم آمریکای لاتین، موفقیت محدودی داشته است. براساس نتایج نظرسنجی سال ۲۰۱۵ مرکز پژوهشی پیو که با مشارکت بیش از ۴۵هزار نفر در ۴۰ کشور جهان انجام شده بود، حدود ۷۹درصد برزیلی‌ها گفتند که دیدی منفی نسبت‌به ایران دارند و تنها ۱۱درصد از آن‌ها نگاه مثبتی به ایران داشتند. 

پایگاهی در نزدیکی آمریکا برای پاسخگویی به فشارهای آن کشور

رابطه با ملت‌های آمریکای لاتین برای حکومت جمهوری اسلامی ایران در درجه اول راهی برای خنثی کردن تأثیر تحریم‌های بین‌المللی و تنوع بخشیدن به راه‌های ادامه بقای خود است. 

به گزارش عرب‌نیوز، حکومت ایران امیدوار است بتواند از طریق این ارتباط‌ها، چهره یک قدرت جهانی را از خود ارائه دهد، بر انزوای دیپلماتیک غلبه کند، حامیانی برای برنامه هسته‌ای خود به‌دست آورد و به‌طور بالقوه به فشارهای آمریکا از نزدیک پاسخ دهد.

بنابر این گزارش، رفت‌وآمد آزاد افراد حزب‌الله و عوامل ایرانی ازطریق ونزوئلا، مکزیک، نیکاراگوئه، شیلی، کلمبیا، بولیوی، اکوادور و به‌ویژه «منطقه مرز سه‌گانه» به‌طور خاص در خدمت دستیابی به آخرین هدف مطرح‌شده در بالاست. افراد وابسته به جمهوری اسلامی در این منظقه، برای ورود به ایالات متحده ازطریق مرزهای قانونی یا کاروان‌های مهاجران غیرقانونی، در شرایط مناسبی قرار دارند.

به این ترتیب، حضور حزب‌الله و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمریکای لاتین یک دارایی حیاتی جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود، زیرا پایگاهی را برایش فراهم می‌کند که در صورت تشدید درگیری‌ها در خاورمیانه می‌تواند ازطریق آن حمله به اهدافی در آمریکا را ترتیب دهد.