در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۶۰ برابر با ۴ آوریل ۱۹۸۱، نیروی هوایی ارتش ایران یکی از پیچیدهترین عملیاتهای هوایی در جهان را اجرا کرد که در جریان آن، هشت فروند جنگنده بمبافکن همهمنظوره اف-۴ئی فانتوم ۲ (F-4E Phantom II) سه پایگاه هوایی اچ-۳ اصلی (الولید)، اچ-۳ شمال غرب (المسیره) و اچ-۳ جنوب غرب (الطبعات) را بمباران کرد و در جریان آن دهها فروند هلیکوپتر و هواپیما شامل دو فروند بمبافکن توپولف ۱۶کِی اُس آر-۲-۱۱ (Tu-16KSR-2-11) و یک فروند توپولف۲۲ بی (Tu-22B) منهدم شدند.
با وجود مخالفت اکید حافظ اسد، رئیس جمهوری وقت سوریه، با استفاده از حریم هوایی کشورش از سوی نیروی هوایی ایران جهت حمله به عراق، یک فروند هواپیمای سوخترسان بوئینگ ۷۴۷-۱۳۱اِف نیروی هوایی ارتش ایران در حال پرواز به سمت قبرس با اعلام وضعیت اضطراری صوری، پیش از انجام عملیات در دمشق فرود آمد و یک روز پس از آن، سوخترسان دوم به بهانه انتقال لوازم یدکی برای آن به سوریه منتقل شد تا در روز عملیات، در ارتفاع ۳۰۰ الی ۷۰۰ پایی در شرق سوریه و خارج از دید رادارهای نیروی پدافند هوایی ارتش عربی سوریه، به هشت فروند جنگنده بمبافکن اف-۴ئی نیروی هوایی ارتش ایران سوخت برسانند.
در سالهای پیش از انقلاب ۵۷، سه فروند از هشت هواپیماهای ترابری سنگین بوئینگ ۱۳۱-۷۴۷اِف نیروی هوایی شاهنشاهی ایران با پیشنهاد محمدرضاشاه پهلوی، در تاسیسات بوئینگ به بزرگترین هواپیماهای سوخترسان جهان با قابلیت حمل ۱۳۷ تن سوخت تبدیل شدند. بیشک در صورت نبودِ این بزرگترین هواپیماهای سوخترسان جهان، نیروی هوایی ارتش ایران موفق به انجام عملیات حمله به اچ-۳ نمیشد. شجاعت و مهارت خدمه پروازی دو فروند بوئینگ ۱۳۱-۷۴۷اِف سوخترسان شرکت کننده در این عملیات و سوخترسانی آنها به هشت جنگنده اف-۴ئی تنها در ارتفاع ۶۰ الی ۲۱۰ متری، از دیگر دلایل موفقیت عملیات حمله به پایگاههای اچ-۳ بود.
چرا نیروی هوایی ایران مجبور شد مخفیانه و بدون اطلاع دولت سوریه حمله هوایی را انجام دهد؟
در مهرماه ۱۳۵۹ هیاتی نظامی و دیپلماتیک از ایران با مقامات سوری دیدن کردند. این هیات شامل یکی از دو طراح عملیات، سرهنگ فریدون ایزدستا، به همراه رئیس اداره دوم ارتش (معاونت اطلاعات)، نمایندهای از ستاد مشترک ارتش، نماینده دفتر روحالله خمینی، رهبر رژیم جمهوری اسلامی ایران، سفیر ایران در دمشق، و کاردار نظامی ایران در سوریه بود که در یک جلسه چهار ساعته، با مقامات سوری شامل معاون حافظ اسد، رئیس جمهوری وقت سوریه، روسای ستاد ارتش عربی سوریه، رئیس اداره اطلاعات ارتش سوریه، به همراه شماری دیگر از مقامات مربوطه، مذاکره کردند.
در آن جلسه فریدون ایزدستا، یکی از طراحان عملیات، خواستههایش را از طرفین سوری بیان کرد که نخستین درخواست شامل اجازه گسترش و استقرار یکروزه دو فروند هواپیمای شناسایی تاکتیکی آر اف-۴ئی فانتوم ۲ (RF-4E Phantom II) در سوریه به منظور استفاده جهت انجام یک پرواز شناسایی بر روی نوار مرزی عراق و سوریه بود، درخواست دوم شامل اجازه گسترش و استقرار هشت فروند جنگنده بمبافکن اف-۴ئی فانتوم ۲ در پایگاه هوایی پالمیرا، و درخواست سوم، کسب اجازه نشستن هواپیماها در دمشق پس از انجام عملیات. در پایان جلسه، مقامات سوری به هیات ایرانی گفتند که منتظر نظر حافظ اسد بمانند. متعاقبا، هیات ایرانی یک شب را در دمشق گذراندند. سرانجام پس از ۲۴ ساعت، به آنها اطلاع داده شد که رئیس جمهوری سوریه با درخواستهای آنان مخالفت کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
چرا سوریه برای استقرار هواپیماهای سوخترسان انتخاب شد؟
جنگندههای نیروی هوایی ارتش ایران، برای رسیدن به پایگاههای اچ-۳ نیازمند دوبار سوختگیری بودند. یک بار در حریم هوایی ایران و برفراز دریاچه ارومیه، و دیگری برفراز شرق سوریه و ثانیههایی پیش از ورود به حریم هوایی عراق جهت بمباران پایگاههای اچ-۳. هواپیماهایی که برفراز ارومیه به آنها در مسیر رفت و برگشت سوخت دادند، چهار فروند (دو فروند در مسیر رفت و دو فروند در برگشت) بوئینگ ۷۰۷-۳جِی۹سی اعزامی از پایگاه یکم مستقل ترابری مهرآباد بودند. اما برای به پرواز درآوردن دو سوخترسان دیگر برفراز سوریه که از نوع بوئینگ ۷۴۷-۱۳۱اف بودند، نیروی هوایی نیازمند اعزام آنها به منطقهای نزدیک به محل سوختگیری بود.
ابتدا تصمیم به اعزام بوئینگ ۷۴۷-۱۳۱اِفها به فرودگاه بینالمللی لارناکا در قبرس گرفته شده بود، اما در نهایت فرودگاه بینالمللی دمشق به عنوان بهترین محل برای اعزام و استقرارشان در نظر گرفته شد. طراحان عملیات بار دیگر درخواستی را، تنها برای استقرار هواپیماهای سوخترسان در خاک سوریه، به حافظ اسد ارائه دادند که باز هم با مخالفت او روبهرو شد. تنها جملهای که از زبان حافظ اسد در پاسخ به هیات ایرانی برآمد، این بود: «شما میتوانید تنها بر اساس قوانین ژنو کارتان را انجام دهید.» معنی سخن او این بود که هواپیماهای نظامی ایرانی میتوانند تنها در صورت اضطراری در خاک سوریه به زمین بنشینند، نه آن که به سوریه اعزام شوند و از آنجا عملیات علیه عراق انجام دهند.
متعاقبا، طراحان عملیات تصمیم به نوشتن سناریوی ویژهای برای اعزام دو فروند سوخترسان سنگین بوئینگ ۷۴۷-۱۳۱اِف به سوریه بر اساس آن قانون گرفتند. سپس برنامه پرواز برای بوئینگ ۷۴۷ اول نوشته شد که بر اساس آن، باید از فرودگاه مهرآباد تهران به لارناکا در قبرس پرواز میکرد، اما برفراز سوریه خلبان آن اعلام وضعیت اضطراری صوری میکرد و پیش از نشستن نیز دو موتور از چهار موتور جِی تی-۹دی (JT-9D)هواپیمایش را خاموش میکرد تا افسران اطلاعاتی سوریه، به صوری بودن این فرود اضطراری مشکوک نشوند. طبق برنامه، آن هواپیما دو روز قبل از عملیات، در فرودگاه بینالمللی دمشق به زمین نشست. پس از آن، یک شب قبل از عملیات، هواپیمای سوخترسان بوئینگ ۷۴۷ دوم به بهانه انتقال لوازم یدکی برای تعمیر هواپیمای اول، به فرودگاه دمشق اعزام شد.
جزئیات سوخترسانی هوایی برفراز سوریه در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۶۰
صبح روز عملیات، یعنی ۱۵ فروردین ۱۳۶۰، سرهنگ فریدون ایزدستا پس از آن که رمز موفقیت سوخترسانی دو فروند بوئینگ ۷۰۷-۳جِی۹سی نیروی هوایی ارتش را به هشت فروند فانتوم ۲ اعزامی به سمت دمشق برفراز دریاچه ارومیه، از جواد وارسته (خلبان یکی از آنها) شنید، دستور برخاستن بوئینگ ۷۴۷-۱۳۱افهای سوخترسان در دمشق را صادر کرد و در پی آن، هر دو هواپیما به سمت شهر المالکیه، نقطه تلاقی مرز عراق، سوریه و ترکیه، یعنی ۸۵ کیلومتری شرق قامیشلی، پرواز کردند و در آنجا بر اساس برنامه از پیش تعیین شده، به ارتفاع پایینتر از ۷۰۰ پا و خارج از دید رادارهای کشورهای ترکیه و سوریه و عراق، کاهش ارتفاع دادند و به همراه هشت فروند فانتوم ۲ به موازات مرز عراق و سوریه به سمت جنوب حرکت کردند. پس از پایان سوختگیری برفراز منطقه المیادین، فانتومها از فراز منطقهای به نام تدمر وارد حریم هوایی عراق شدند و اهدافشان را بمباران کردند.
در دقایقی که هواپیماهای بوئینگ ۷۴۷ سوخترسان در ارتفاع پایین از المالکیه تا تدمر پرواز کردند، مراکز کنترل ترافیک سوریه و ترکیه خلبانانشان را چندین بار روی رادیو صدا زدند و تصور کردند که دچار سانحه شدهاند. در نهایت، پس از پایان سوخترسانی به فانتومها، خلبانان بوئینگهای ۷۴۷ ارتفاع خود را افزایش دادند و به مراکز کنترل ترافیک گفتند که به علت نقص فنی ارتفاعشان را کم کرده بودند.
گردان بوئینگ ۷۴۷ نیروی هوایی ارتش، در ابتدای جنگ، ۱۱ فروند هواپیما در سه مدل در اختیار داشت که شامل سه فروند سوخترسان با شمارههای ۸۱۰۳-۵، ۸۱۰۵-۵ و ۸۱۰۷-۵ بود که در کنار چهار فروند بوئینگ ۷۴۷-۱۳۱اف ترابری سنگین با شمارههای ۸۱۰۱-۵، ۸۱۰۲-۵، ۸۱۰۶-۵ و ۸۱۰۸-۵ و چهار فروند بوئینگ ۷۴۷-۲جِی۹اِف با شمارههای ۸۱۱۳-۵، ۸۱۱۴-۵، ۸۱۱۵-۵ و ۸۱۱۶-۵ در اختیار داشت. امروز تنها چهار فروند از بوئینگ ۷۴۷های نیروی هوایی ارتش عملیاتی باقیماندهاند که شامل یک فروند سوخترسان با شماره ۸۱۰۳-۵ است.