چهل سال پیش در چنین روزی یعنی ۱۵ فروردین ۱۳۶۰ برابر با چهار آوریل ۱۹۸۱، هشت فروند جنگنده بمب افکن همه منظوره اف-۴ ئی فانتوم ۲ (F-4E Phantom II) از پایگاه سوم شکاری تاکتیکی واقع در نزدیکی شهر همدان پس از طی مسافتی بالغ بر۱۶۰۰ کیلومتر پایگاههای اچ-۳ نیروی هوایی عراق را در نزدیکی مرز با اردن در هم کوبیدند.
نیروی هوایی عراق که تصور میکرد نیروی هوایی ایران به علت فاصله زیاد توانایی در هم کوبیدن این پایگاهها را ندارد، از تاریخ ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۵۹، شماری از بمب افکنهای سنگین توپولف ۱۶ و ۲۲ خود مستقر در پایگاه حبانیه واقع در غرب شهر بغداد را به این پایگاه هوایی اعزام کرد تا از گزند حملات هوایی ایران در امان باشند.
اما نیروی هوایی ایران نسبت به این مسئله بیتفاوت نماند و متعاقبا یکی از پیچیدهترین عملیاتهای هوایی جهان را برای انهدام هواپیماها و هلیکوپترهای عراقی مستقر در این سه پایگاه هوایی از سوی چند افسر نخبه نیروی هوایی ایران، از جمله سرهنگ فریدون ایزدستا و سرلشکر بهرام هوشیار در اسفند ۱۳۵۹ طراحی و سرانجام با حضور بیش از ۷۵ خلبان و کمک خلبان و ۴۰ افسر پروازی و فنی و با استفاده از ۵۴ فروند هواپیما در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۶۰اجرا شد و در جریان آن دو فروند بمب افکن توپولف ۱۶کِی اُس آر-۲-۱۱ (Tu-16KSR-2-11) و یک فروند توپولف۲۲ بی (Tu-22B) به همراه شماری زیادی از هواپیماهای جنگنده و هلیکوپتر در این سه پایگاه منهدم شدند.
انجام موفقیت آمیز این عملیات بدون از دست رفتن حتی یک هواپیمای جنگنده و خلبانانش نتیجه سالها آموزش پیچیده و مستمر خلبانان شرکت کننده آن، شرکت آنها در رزمایشهای پیمان سنتو در سالهای پیش از انقلاب و از همه مهمتر درایت محمدرضا شاه پهلوی در تشکیل قدرتمندترین نیروی هوایی غرب آسیا بود.
انجام این عملیات که چهار ساعت و ۵۰ دقیقه به طول انجامید، تنها از طریق استفاده از حریم هوایی سوریه و آن هم بدون اجازه و هماهنگی با دولت این کشور صورت گرفت و در نتیجه موفقیت آن، شوک عظیمی به دولت عراق و دیکتاتور آن صدام حسین وارد گردید و بر روحیه پرسنل نیروهای مسلح ارتش عراق اثری منفی گذاشت.
با کمک سرتیپ دوم خلبان بازنشسته فرجالله براتپور به بررسی تاریخچه این عملیات تاریخی نیروی هوایی ارتش پرداختهایم.
دلیل حمله هوایی به پایگاههای اچ-۳
بر اساس اخبار واصله از گروه اطلاعات و شناسایی ارتش، پس از آغاز حملات هوایی تلافیجویانه نیروی هوایی ایران علیه پایگاههای هوایی عراق، نیروی هوایی این کشور از بعد از ظهر روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، بمب افکنهای سنگین توپولف ۱۶ و توپولف ۲۲ که به ترتیب در خدمت اسکادرانهای۱۰ و ۳۶ مستقر در پایگاه هوایی حبانیه (معروف به تموز) در غرب بغداد قرار داشتند برای در امان ماندن از گزند حملات نیروی هوایی ایران به پایگاه هوایی اچ-۳ مادر یا الولید و همچنین السعد در شرق عراق منتقل کردند تا از آنجا و خارج از حداکثر شعاع رزمی جنگندههای اف-۴ ئی فانتوم ۲ نیروی هوایی ارتش ایران به پرواز درآمده و ماموریتهای رزمی خود را علیه ایران به انجام برسانند.
علاوه بر بمبافکنهای توپولف مستقر در الولید، وجود یک مرکز تعمیر و نگهداری هواپیماهای جنگنده نیروی هوایی عراق در پایگاه اچ-۳ از دلایلی بود که فرماندهان نیروی هوایی ارتش را مجاب کرد تا برای حمله به این پایگاه (الولید) و دو پایگاه مجاور آن یعنی الطبعات و المسیره برنامه ریزی کرده تا ضمن وارد کردن آسیب مادی و تجهیزاتی به نیروی هوایی عراق، ضربه روحی سنگینی به پرسنل نیروهای مسلح و سربازان ارتش عراق وارد کند و شرایط را برای پیروزیهای پی در پی نیروی زمینی ارتش در عملیاتهای پیش رویش در خوزستان به منظور آزادسازی خرمشهر در خرداد سال ۱۳۶۱ فراهم کند.
دو بار لغو عملیات به علت لو رفتن و هوای نامساعد در سال ۱۳۵۹
نیروی هوایی ارتش نخستین بار در تاریخ ششم آبان۱۳۵۹ عملیات حمله به پایگاههای اچ-۳ را اجرا میکند اما پیش از ورود جنگندههای اف-۴ئی نیروی هوایی ارتش به آسمان عراق برای پرواز به سمت سوریه، یکی از طراحان عملیات، سرهنگ فریدون ایزدستا که سوار بر یکی از دو فروند هواپیمای بوئینگ۷۷-۱۳۱اِف سوخترسان نیروی هوایی ارتش در ارتفاع پست بر فراز شرق سوریه منتظر جنگندههای اف-۴ ئی بود متوجه پرواز جنگندههای نیروی هوایی عراق در نزدیکی منطقه عملیات و متعاقبا لو رفتن آن شده و با اعلام رمز "شمشیر" دستور لغو عملیات را میدهد.
سه ماه پس از آن در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۵۹، نیروی هوایی ارتش بار دیگر تلاش کرد تا این عملیات را به انجام برساند اما اینبار نیز به علت بدی هوا و وجود ابر و مه در ارتفاع بسیار کم بر روی دریاچه ارومیه که امکان سوختگیری جنگندهها را از هواپیماهای سوخترسان بوئینگ ۷۰۷-۳جِی۹اِف (Boeing 707-3J9C) را دشوار و با خطر سانحه مواجه میکرد لغو گردید.
سرانجام روز ۲۸ اسفند ۱۳۵۹، فرمانده نیروی هوایی ارتش، سرتیپ خلبان جواد فکوری، سرهنگ خلبان قاسم پورگلچین، فرمانده پایگاه سوم شکاری تاکتیکی و سرگرد خلبان فرج الله براتپور معاونت عملیات پایگاه سوم شکاری به ستاد نیروی هوایی در خیابان پیروزی تهران فرا میخواند تا برای تغییر در طراحی و برنامهریزی عملیات برای روز۱۵ فروردین ۱۳۶۰به سرهنگ خلبان محمود قیدیان، سرهنگ بهرام هوشیار جانشین معاون عملیات، سرهنگ فریدون ایزدستا، سرهنگ پرویز پیروز مدیر اطلاعات، سرهنگ عبدالعلی قاسمیان جانشین مدیر اطلاعات، و سرهنگ علی دهنادی معاون عملیاتی کمک کنند.
از آنجا که سازمان مجاهدین خلق هوادارانی در میان همافران و درجهداران و حتی افسران نیروی هوایی ارتش داشت و پیشتر موفق به افشای عملیات به عراق در تاریخ ششم آبان ۱۳۵۹ شده بودند، سرهنگ پورگلچین و سرگرد برات پور تنها کسانی بودند که از تاریخ دقیق عملیات مطلع بودند.
در راستای جلوگیری از عدم حساسیت نیروی هوایی عراق از به پرواز درآوردن ناگهانی ده فروند جنگنده اف-4ئی (شامل دو فروند رزرو) در روز عملیات، آنها برنامه ریزی کردند تا در روزهای پیش از انجام عملیات، تعداد مشابهی جنگنده از نوع اف-۵ به طور همزمان از پایگاه پرواز کرده و به انجام ماموریتهای گشت هوایی و پشتیبانی نزدیک هوایی از نیروهای زمینی در جبهه خوزستان اقدام کنند.
روز موعود در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۶۰ فرا رسید
متعاقبا در روز ۱۴ فروردین ۱۳۶۰، سرگرد براتپور به خلبانانی که بنا بود در این عملیات شرکت کننده دستور میدهد تا برای استراحت به خانههایشان بروند بدون آنکه دلیل آن را به آنها اعلام کند، سپس در شب عملیات او دستور تعطیلی مخابرات پایگاه را صادر کرده و دستور میدهد تا هیچ تماسی با پست فرماندهی گرفته نشود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
سرانجام حدود ساعت ۰۳:۳۰ بامداد، او با لیستی در دست از نام خلبانان منتخب برای شرکت در عملیات به همراه آدرس منزلشان به خانههای سازمانی رفته و آنها را از خواب بیدار میکند و در صورت تمایل به شرکت در ماموریت آنها را به ستاد فرماندهی پایگاه میبرد.
سپس ۲۲خلبان به ستاد فرماندهی پایگاه رفته و پس از بریفینگ یا توجیه صبحانهشان را میل کردند. پیش از انجام عملیات لباسهای پروازشان به درون ستاد فرماندهی منتقل شده بود تا در مسیر آمدن به آن محل با لباس شخصی دیده شوند.
پس از پوشیدن لباسها و همچنین دریافت تجهیزات پروازی به سمت هواپیماهای خود میروند. از بدو استارت موتور هواپیماها تا انتهای ماموریت هیچ مکالمه رادیویی بین خلبانان و حتی برج مراقبت پایگاه و ایستگاههای رادار زمینی صورت نمیگیرد تا از سوی نیروی هوایی و زمینی عراق شنود نشود. به همین دلیل به جز یکی از سه فروند هواپیمای رزرو ده فروند (شامل دو فروند رزرو دیگر) با چراغ راهنما از محل برج مراقبت از زمین بلند میشوند.
پیش از برخاستن هواپیماها، یک فروند جنگنده اف-5اف به خلبانی سروان ابراهیم قربانی و ستوان یکم عباسعلی رمضانی از پایگاه دوم شکاری تاکتیکی در تبریز به پرواز درآمده تا وضعیت آب و هوا و دید را بر فراز دریاچه ارومیه بررسی کنند.
پس از تایید مناسب بودن هوا از طریق اعلام یک رمز، جنگندههای اف-۴ئی از همدان به پرواز در میآیند. جنگندههای اصلی شرکت کننده در عملیات در دو دسته چهار فروندی به نامهای الوند و شاهین به رهبری سرگرد براتپور و سروان محمود اسکندری با رادارهای خاموش در ارتفاع ۵۰۰ پایی به سمت دریاچه ارومیه پرواز میکنند تا از دو فروند هواپیمای سوخترسان بوئینگ ۷۰۷-۳جِی۹سی در ارتفاع پست سوخت دریافت کنند دسته سوم نیز دو فروند اف-۴ئی رزرو بودند.
همزمان دو فروند جنگنده اف-۵ئی به خلبانی سروان موسوی و ستوان یکم احمد مهرنیا از پایگاه دوم شکاری تبریز و دو فروند جنگنده رهگیر اف-۱۴آ تامکت نیز از پایگاه هشتم شکاری اصفهان بمب افکنهای فانتوم و هواپیماهای سوخترسان را بر فراز دریاچه اسکورت کردند. سرهنگ فریدون مازندرانی یکی از خلبانان تامکت شرکت کننده در این عملیات بود.
پس از دریافت سوخت، هشت فروند هواپیمای اصلی در دسته های الوند و شاهین در ارتفاع پایین و در میان درههای واقع در مرز عراق و ترکیه به سمت سوریه پرواز میکنند. دو فروند فانتوم رزرو نیز به علت آنکه هیچ نقص فنی برای هواپیماهای اصلی ماموریت رخ نداد، به سمت پایگاه مادر خود در همدان باز میگردند.
از آنجا که در حین پرواز به سمت آسمان سوریه، جنگندهها از نزدیکی شهر زاخو در شمال این کشور پرواز میکردند، لذا احتمال لو رفتن عملیات به علت شنیده شدن صدایشان وجود داشت.
متعاقبا طراحان عملیات راه حلی برای این مسئله مهم در نظر گرفته بودند که چیزی نبود جز استفاده از سه فروند جنگنده سبک اف-۵ئی پایگاه دوم شکاری تاکتیکی که به همراه هشت فروند اف-۴ ئی تا زاخو پرواز کرده و پس از عبور جنگندهها از نزدیکی زاخو از فانتومها جدا شدند و به سمت کرکوک رفتند؛ جایی که پالایشگاه آن را بمباران کردند.
این امر متعاقبا سبب شد تا دیدهبان های نیروی هوایی عراق در منطقه تصور کنند که تمامی جنگندههایی که از نزدیکی زاخو پرواز کردند تنها در بمباران این پالایشگاه شرکت داشتند.
استفاده از حریم هوایی سوریه و بمباران پایگاهها
بر اساس گفته های سرتیپ دوم خلبان فرجالله براتپور، دو دسته پروازی با هدایت ۱۶نفر خلبان موفق شدند بدون حتی یک دقیقه تاخیر و یا چند ثانیه تعجیب در نقطهای از پیش تعیین شده بر روی نقشه دو فروند هواپیمای سوخترسان بوئینگ ۷۴۷-۱۳۱اف نیروی هوایی ارتش را که در ارتفاع پایین برای پنهان ماندن از دید رادارهای سوریه و عراق پرواز میکردند پیدا کرده و از آنها سوخت دریافت کنند آن هم در ارتفاع تنها ۲۰۰ پایی که به گفته سرهنگ فریدون ایزدستا، مدیر هماهنگ کننده عملیات که خود در طبقه دوم یکی از این دو هواپیما حضور داشت امری هیجانانگیز و حتی ترسناک بود زیرا در آن ارتفاع سرعت حرکت زمین بسیار بیشتر قابل احساس بود، بخصوص برای او که خود یک خلبان جنگنده فانتوم بود.
پس از سوختگیری، جنگندهها به سه دسته تقسیم شدند. دو دسته سه فروندی پایگاههای الولید و المسیره را بمباران و دسته سوم که دو فروندی بود پایگاه البطبعات را بمباران کردند.
دقایقی پس از بمباران به دلیل برخورد گلوله ضد هوایی یا ترکش بمب، هواپیمای شماره سوم از دسته سه فروندی دوم فروندی دوم به خلبانی سرگرد محمود خضرایی و ستوان یکم اصغرباقری دچار نقص در سامانه هیدرولیک شده و پس از رسیدن به هواپیمای سوخترسان دوم به علت سخت شدن حرکت فرامین قادر به سوختگیری برای ادامه مسیر به سمت ایران نبود.
لذا با هدایت این بوئینگ ۷۴۷-۱۳۱ اف سوخترسان به خلبانی سرهنگ کامران امیر اعتمادی به پایگاه هوایی پالمیرا رفته و در کمال حیرت پرسنل این پایگاه در آن فرود اضطراری میکنند.
متعاقبا هفت فروند هواپیمای فانتوم باقیمانده پس از سوختگیری به سمت ایران پرواز میکنند. در مسیر بازگشت دو فروند جنگنده میگ ۲۱ و دو فروند جنگنده رهگیر میگ ۲۳ نیروی هوایی عراق به پرواز در آمدند تا آنها را رهگیری و ساقط کنند اما به علت ارتفاع پایین و سرعت بالای فانتوم ها (۶۰۰ نات) توانستند از مهلکه بگریزند و سریعا پس از ورود به حریم هوایی ایران از سوی دو فروند جنگنده رهگیر اف-۱۴آ تامکت نیروی هوایی ارتش اسکورت شدند.
در نهایت پس از دریافت سوخت از دو فروند هواپیمای بوئینگ ۷۰۷-۳جِی۹سی دیگر برفراز دریاچه ارومیه به سمت پایگاه سوم شکاری تاکتیکی نوژه (شاهرخی سابق) ادامه مسیر دادند.
در طول این عملیات موفقیتآمیز، پایگاه سوم شکاری تاکتیکی مورد حفاظت سه دسته دو فروندی از جنگندههای اف-5ئی اعزامی از پایگاه دوم شکاری واقع شد تا از بمباران آن از سوی جنگنده های عراقی پیش از بازگشت فانتوم های شرکتکننده در عملیات جلوگیری شود.
در طول عملیات، یک فروند هواپیمای شنود رادیویی (استراق سمع) آر سی-۱۳۰اِچ (RC-130H) نیروی هوایی ارتش ملقب به خفاش با پرواز در موازات با حریم هوایی عراق تحت اسکورت دو فروند جنگنده رهگیر اف-۱۴آ تامکت نیروی هوایی به شنود تماسهای رادیویی سایتهای رادار و دیده بانی نیروی هوایی عراق و همچنین مکالمات خلبانان جنگنده عراقی پرداختند. متخصصان زبان عربی مستقر در این هواپیما با گوش دادن به مکالمات وظیفه داشتند تا در صورت بروز خطر خلبانان جنگندههای فانتوم را از آن با رمز مطلع کنند.
بدین شکل، عملیات حمله به پایگاههای اچ-۳ با موفقیت انجام شد و در جریان آن دهها فروند هواپیما و هلیکوپتر نیروی هوایی عراق (عمدتا آموزشی) شامل دو فروند بمب افکن سنگین توپولف ۱۶ و یک فروند توپولف ۲۲ بر روی زمین منهدم شدند.
تنها اف-۴ ئی آسیب دیده در این عملیات نیز بیش از چهار ماه در سوریه و در توقیف نیروی هوایی این کشور نگهداشته شد و سرانجام طی عملیاتی به نام "نجات کشور نرگس" از چنگ نیروی هوایی این کشور رهانده شده و به ایران بازگردانده میشود. در قسمت سوم و نهایی این مجموعه مقالات برای نخستین بار از جزئیات عملیات "نجات کشور نرگس" گفته خواهد شد.