حتماً داستان ضربالمثل ”دم خروس را باور کنم یا قسم حضرت عباس را “شنیدهاید؛ حکایت مردی که خروسی داشت و خروساش از پشتبام به خانۀ همسایهاش رفت. صاحب خروس به دنبال خروس در خانۀ چند همسایه را زد و سراغ گرفت. همسایهای که خروس به خانهاش رفته بود و آن را کشته بود، هنگام دقالباب با دستپاچگی خروس را زیر عبایش پنهان کرد و پیش از آنکه صاحب خروس سخنی بگوید، گفت: ”به حضرت عباس قسم، خروس تو به خانۀ من نیامده است.“ اما بیرون زدن دم خروس از زیر عبا دروغش را آشکار کرد. صاحب خروس هم جملهای گفت که بعدها ضربالمثل معروفی شد، برای قسم دروغ افرادی که از باورهای مذهبی برای توجیه کاری یا فرار از دروغی استفاده میکنند.
معمولاًوقتی فردی میخواهد برامری تأکید خاصی بگذارد، قسم میخورد. در واقع، فرد با قسم میکوشد سخناش را باورپذیر کند.
در گذشته، به سبب باورهای مذهبی، قسمخوردن اهمیت ویژهای داشت و حتی در قانون مجازات اسلامی ایران، قسّامه هنوز یکی از ابزارها اثبات اتهام است که بنا برآن،50 نفر باید قسم بخورند و شهادت بدهند تا قاضی دادگاه رأی قصاص صادر کند. در این حالت هم البته قسم تعداد کثیری لازم است.
اما جدای از اینها،علل روانشناسانۀ چنین رفتاری چیست؟
مردان بیشتر از زنان قسم میخورند
تحقیقات دکتر گروول،روانشناس آمریکایی،در سال ۲۰۰۹ نشان داد که افراد به طور متوسط سه تاهفت بار هنگام صحبت قسم میخورند. پژوهش دوال (۲۰۰۴) در آمریکاهم نشان دادکه ۷۲ درصد از مردان و ۵۸ درصد از زنان قسم میخورند: ۷۴ درصد بین سنین ۱۸ تا ۷۴ سالگی و ۴۸ درصد بالای سن ۵۵ سالگی. نتیجۀ این پژوهش همچنین نشان داد که مردان بیشتر از زنان و زنان فقط برای مسائل خاصی قسم میخورند.
دلایل روانشناسانه قسم دروغ
معمولاً کسی قسم دروغ میخورد که از قضاوت منفی دیگران میترسد. این تجربۀ ناخوشایند سبب میشود که فرد مضطرب شود و به سبب ترس از تکرار قضاوت منفی، به قسم رو بیاورد.
گاهی نیز برخی با قسمخوردن هویتیابی میکنند یا گمان میبرند که بهتر میتوانند دیگران را توجیه کنند، از آنها تأیید بگیرند و به هدفشان برسند. اما گاه نیز برخی ازقسم برای ترساندن و تهدید دیگران استفاده میکنند. آنها خشونت و درگیریهای خانوادگی بسیاری به خود دیدهاند و طی آن یا قسم دروغ را آموختهاند. یا اینکه قسم دروغ ناشی ازآسیبهایی است در دورههایی از زندگی خود دیدهاند. این گروه با قسمخوردن و تهدید دیگران، در پی محافظت از خودشانند.
تأثیر تکرارقسم دروغ بر مغز
قسم دروغ بروز احساساتی چون ترس و خشم را موقتاً متوقف میکند. بر اساس نتایج پژوهشهای آیزنبرگ دربارۀ تاثیر قسم بر مغز (1999)، قسم دروغ ممکن است بر بادامۀ مغز (آمیگدال) اثر منفی بگذارد. بادامۀ مغز مسئول احساسات و حافظۀ فرد و تظاهرات هیجانی چهره، مانند خوشحالی و ترس، است و نقش مهمی در یادگیریهای هیجانی و تعدیل درد دارد.
وقتی فرد قسم دروغ میخورد، از درون احساس عدم امنیت و ترس میکند و بادامۀ مغز این حس را درمییابد. در واقع، احساس ترس بادامه را تحریک میکند و زمانی که فرد مکرر قسم میخورد، این واکنش را ذخیره میکند و مانند احساس ترس به آن پاسخ میدهد. نتایج این پژوهش آیزنبرگ نشان میدهد که قسم دروغ رفتهرفته موجب کاهش عملکرد بادامۀ مغز میشود.
چرا مردم حرمتی برای قسم قایل نیستند؟
امروزه افراد هنگام بیان احساسات مثبت یا منفی به راحتی قسم میخورند و به نظر میرسد میکوشند مخاطب در هر وضعیتی صحبت آنها را باور کند. این تأییدخواهی تا بدانجا است که حتی احساسات درونی آنها، مثل شادی و خشم، هم نیازمند آن است.
اما چه رخ داده که افراد تا این حد قسم میخورند و به فراوانی هم قسم دروغ ؟ چه عاملی قسم را بیاهمیت کرده است؟
روانشناسان علت اصلی را این میدانند که قسم دروغ با خود دروغ یکی است. افراد به اشتباه از دروغ برای محافظت از خود در برابر شرایط ناخوشایند بهره میبرند تا احساسات بد، تعارضها و ترسهای درونیشان را پنهان کنند؛ دروغ نوعی مکانیسم دفاعی است.
بنا به موج سوم ”پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان“ که در سال ۱۳۹۵اجرا شد، ۴۸.۴ درصد مردم میزان دروغ را در جامعه بسیار زیاد، ۲۳.۴ درصد زیاد،۱۹.۶ درصد متوسط، ۶.۹ درصد کم و ۲.۲ درصد خیلی کم رایج دانستهاند. در مجموع، 71.8 درصد افراد جامعۀ ایران معتقدند دروغ در جامعه به فراوانی رایج است.
زمانی که سطح اعتماد اجتماعی پایین و دروغ فراوان باشد، افراد برای باورپذیر کردن حرفهایشان قسم میخورند، آن هم به دروغ. قسم که در سالهای دور فقط گاهی به کار میرفت و مقدس بود، امروز به دلیل شرایط اجتماعی و روانی ناپایدار زیاد به کار میرود و در بسیاری از موارد از قسم برای باورپذیر کردن دروغ استفاده میشود.