مشرق الاذکار عشق آباد اولین عبادتگاه بهاییان در جهان است. در سال ۱۸۸۷، بهاییان ایران زمینی را نزدیک به مرکز این شهر خریداری کردند. در آن زمان، بهاءالله که آن محل را به عنوان محل مشرقالاذکار تعیین کرده بود، برای اجرای آن پروژه دو ایرانی بهایی نامدار را به عنوان معمار و مدیر پروژه انتخاب کرد و خود شخصا بر پروژه بنای مشرقالاذکار نظارت کرد.
احداث این عبادتگاه در سال ۱۹۰۲شروع و در سال ۱۹۰۶ پایان یافت. مشرقالاذکار محلی است که در آن انسانها فارغ از دین و مذهب به ذکر پروردگار میپردازند و افراد برای ورود به آن و عبادت با خالق خود، الزامی برای بهایی بودن ندارند. نکته جالب اینجاست که در این مکان، گذاشتن تصاویر نهی شده است.
ورود بهاییان به سرزمین ترکمنها
منابع تاریخی نشان میدهد که در حدود سال ۱۸۸۴ میلادی اولین گروه بهاییان که شامل چهار نفر بود، وارد عشقآباد شدند. در بین سالهای ۱۸۸۴ تا ۱۸۸۹ کم کم شمار دیگری از بهاییان از شهرهای اصفهان، یزد و میلان آذربایجان نیز وارد عشقآباد شدند و در آنجا سکنی گزیدند. ترکمنها با توجه به اعتقادات دیرینهشان، خود را موظف میدانند به شخصی که دست یاری به سویشان دراز کند، کمک کنند. پناهندگان بهایی نیز با پناه آوردن به سرزمین ترکمنها، رابطه خوبی با آنها برقرار کردند و بهرغم بقیه جامعه مسلمانان که بهاییان را طرد کردند، در آن سالها آزار و اذیتی از جامعه ترکمنها به روی آنان نشده است.
در آن دوره حاج میزا محمدعلی افنان، برادر حاج میزا تقی افنان وکیلالدوله، هنگام سفر به عشقآباد قطعه زمینی در مرکز شهر عشقآباد خریداری کرده است.
در سال ۱۸۸۷ اولین ساختمان جامع بهاییان که شامل یک حمام و یک سالن برای اجتماعات بود، در همان زمین به شکل قصر بهجی بنا شد. هرچند این سازه به نیت اصلی بنای مشرقالاذکار ساخته شد، اما با توجه به آن که جمعیت بهاییان در آن زمان کم بود و هنوز به عنوان جامعهی مستقل دینی معروف و شناخته نشده بودند، به همان عنوان مسافرخانه اکتفا شده است.
در سال ۱۸۹۷ بهاییان پس از کسب اجازه از حکومت تزار روس یک مدرسه ابتدایی پسرانه در عشق آباد تاسیس کردند.
با گذشت زمان و بعد از سال ۱۸۸۹جمعیت مهاجرین بهاییان به تدریج افزایش پیدا کرد به طوری که در آن سالها به حدود چهارصد نفر و تا سال ۱۹۰۲ جمعیت بهاییان مهاجر به بیش از هزار نفر رسیده است.
مقدمات بنای مشرق الاذکار عشقآباد در ۲۸ نوامبر ۱۹۰۲ زیر نظر علی اکبر یزدی و یک مهندس روسی به نام فولکُف شروع بهکار کرده و نهایتا بنای مشرق الاذکار در سال ۱۹۰۶ به پایان رسیده است.
دوران رشد جامعه بهایی پس از اتمام بنای مشرق الاذکار
وجود موسسه مشرق الاذکار به عنوان یک مجموعه تاسیسات روحانی و تربیتی در عشق آباد در اوایل قرن ۱۹ میلادی به نوعی برای جامعه بهایی ضامن خودکفایی و استقلال معنوی بوده است.
شاید به جرأت میتوان گفت که تاکنون هیچ یک از معابد بهایی تنوع و تکامل موسسات جانبی مشرق الاذکار عشق آباد را در کنار خود نداشتهاند.
در آن دوره به غیر از مشرقالاذکار، بهاییان مدارس دخترانه، پسرانه و کودکستان تاسیس کردند که قریب به چهارصد دانشآموز در آنجا مشغول به تحصیل بودند.
با ادامه مهاجرت بهاییان از ایران به عشقآباد «عباس افندی» فرزند ارشد بهاالله دستور تاسیس اولین دانشگاه بهایی در آن شهر را صادر کرد و در این زمینه گفت: «حال باید دایره را توسیع داد و در تدبیر تاسیس مدارس عالیه کوشید تا مدینه عشق آباد مرکز علوم و فنون بهاییان شود.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مشرق الاذکار بهاییان در قلب شهر عشق آباد واقع و محاط به چهار خیابان و اطراف آن پر از باغ و گل و سبزه بوده است. ارتفاع گنبد از روی زمین تا بالاترین نقطهی آن ۳۵ متر بوده و دروازهی بزرگی برای ورود و خروج معمولی به طرف جنوب یعنی مقابل بزرگترین و بهترین خیابان شهر قرار داشته است.
این نهادها تا سال ۱۹۲۸ به ارائه خدمات به بهاییان و غیربهاییان ادامه دادند. ارزش این بناها در آن زمان، ۲۲۰ هزار دلار تخمین زده شده است. در آن سالها مشرقالاذکار بهاییان به مدت سه ماه از سوی حکومت مصادره شد که نهایتا با امضای قرارداد و اجاره آن از حکومت، دوباره به بهاییان بازگردانده شد؛ هرچند که بناهای پیرامون مشرقالاذکار همچنان تعطیل ماند و دولت به بهاییان اجازه استفاده از آنها را نداد.
شروع دوران سیاه بهاییان
در فوریه ۱۹۳۸، مقامات حکومتی شوروی اماکن و اموال تمام مردان بهایی و حتی برخی از زنان را توقیف، و آنان را زندانی کردند.
در منابع تاریخی آمده است که حکومت شوروی شمار زیادی از زنان و کودکان را در مرزهای ایران رها کرده است، و در همان تاریخ، ۵۰۰ نفر از مردان را نیز به حبسهای طولانی و تبعید در نقاط دور دست سیبری و مناطق قطبی محکوم کرده است.
گفته میشود که شمار زیادی از بهاییان در آن برهه از تاریخ به علت آزارها و کمبود غذا و کار اجباری در شرایط سخت، جان باختند و تنها شمار اندکی از آنها در سطح شهر باقی ماندند.
همان سالها با ادامه اعمال فشارها از طرف حکومت، تمامی تشکیلات بهایی تعطیل شد و مشرقالاذکار در اختیار دولت قرار گرفت و به موزه و سالن و نمایشگاه آثار بدل شد.
در سال ۱۹۴۸ به دنبال زلزله شدید ترکمنستان که نصف بیشتر عشقآباد را ویران کرده بود، بنای مشرقالاذکار به شدت آسیب دید و در سالهای بعد به علت نبودِ محافظت از ساختمان و سالها ریزش، بنای آن عبادتگاه متروکه شد و به علت ترکها و شکافهای وارده و ترس از فروریزی آن، بقایای مشرقالاذکار در سال ۱۹۶۳ در زمان «نیکیتا خروشچف»، رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی، بر حسب تصمیم مقامات دولتی و شهرداری به صورت کامل تخریب، و به پارک عمومی تبدیل شد.