جامعه فرهنگی و ادبی ایران، بار دیگر سوگوار از دست رفتن یکی از مفاخر فرهنگی خود شد. دکتر محمدرضا باطنی، ادیب، زبانشناس و فرهنگپژوه که بنای بسیاری از فرهنگهای دوزبانه انگلیسی و فارسی با شیوه مدرن در تعریف و برگردان واژهها، حاصل ذوق و ابتکار او و تیمی است که با او همکاری میکردند، در شامگاه سهشنبه بیستویکم اردیبهشتماه و پس از یک دوره بیماری، در سن ۸۷ سالگی رخت از این دنیا بربست.
یک اتفاق و ۴۰ سال تلاش فرهنگنگارانه
مهمترین و اثرگذارترین تلاش دکتر محمدرضا باطنی تدوین فرهنگ انگلیسیـفارسی است. او از اواخر دهه ۶۰ و هنگامی که از دانشگاه بازنشسته اجباری و عملا بیکار شد، به صرافت تدوین فرهنگ فارسی به فارسی جامع و سپس و در کنار آن، فرهنگی دوزبانه افتاد.
آقای باطنی بر این باور بود که برای داشتن یک فرهنگ کامل زبان فارسی، باید کار را به شیوهای علمی و همانند فرهنگهای کشورهای انگلیسیزبان به پیش برد. تجربه آن کشورها این بود که ابتدا تمامی کتابهای مهم دورانهای مختلف آن زبان گردآوری شده و سپس مطالب آنها به عنوان شاهد مثال و بار معنایی آن واژه فیشبرداری و در نهایت براساس حروف الفبا معنی هر واژه و نیز قدیمی و تازه بودن آن بر اساس تاریخ مشخص میشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این نکتهای است که هماکنون در نسخههای آنلاین عمده فرهنگهای معروفی چون آکسفورد، لانگمن و وبستر دیده میشود که پیشینه تاریخی و بسامد (میزان کاربرد) هر واژه را به خوبی مشخص میکنند و به مخاطب نشان میدهند که آیا آن واژه مورد نظر قدیمی است یا جدید و کاربرد زمانی آن چگونه است.
بر این اساس ابتدا یکی از ناشران (انتشارات آگاه) به سرپرستی او سعی کرد بانکی از تمامی عبارات زبان فارسی را گرد آورد که در ضمن آن بتوان فرهنگهای مختلف فارسی را منتشر کرد. این بانکی بود که بر اساس آن تمامی کتابهای فارسی موجود از قرون اولیه ایران بعد از اسلام تا دهههای اخیر فیشبرداری و سپس دستهبندی و در نهایت به عنوان منبعی برای انواع فرهنگها به کار برده میشد. این گونه سابقه هر واژه و لغت و زمان تولد و نیز بیشترین کاربردش در هر دورهای مشخص میشد، این تلاش اما به دلیل مشکلات بودجهای و عدم حمایت دولت و بزرگ بودن پروژه، متوقف ماند و نکته جالب توجه اینکه بعدها که از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، طرحی مشابه با بودجههای کلان شروع شد، کسی به سراغ این تلاش نیامد تا حداقل مصداق اختراع دوباره چرخ تکرار نشود.
دکتر باطنی اما از تلاش نایستاد و کاری را آغاز کرد که اکنون و بعد از سه دهه ثمرات خود را به خوبی نشان داده است.
مجموعه فرهنگهای دوزبانه پویا
در ایران عموم تالیفها و کتابهای حوزه فرهنگ، سرا و سرانجامی نمییابند و اگر هم به نتیجهای برسند در نهایت در همان ویرایش اول باقی خواهند ماند، در حالی که ویژگی کتابهای حوزه فرهنگ لغت یا دانشنامه در روزآمد بودن آنهاست.
دکتر محمدرضا باطنی با آگاهی از همین نقطهضعف و در همکاری با ناشری گزیدهکار به نام فرهنگ معاصر بنای مجموعهای را نهاد که اکنون خود به درختی بارآور، با شاخ و برگها و میوههای فراوان تبدیل شده است.
زمانی که نخستین فرهنگ انگلیسیـفارسی در سال ۱۳۷۲ به بازار کتابهای مرجع آمد، تقریبا چنین نگاهی به حاشیه رفته بود. تنها ناشری که در این زمینه تلاشهای ارزندهای صورت داد، انتشارات امیرکبیر بود که اموال آن به شکلی غیرقانونی به تصرف در آمده بود و کار روزآمد کردن فرهنگهای فارسی و انگلیسی آن نیز به محاق رفته بود.
دکتر باطنی و انتشارات فرهنگ معاصر اما از سال ۶۴ کار روی فرهنگ دوزبانه انگلیسیـفارسی را در حجمی کوچک آغاز کردند که ثمره آن بعد از ۱۰ سال در قالب فرهنگ کوچ به بازار عرضه شد. این فرهنگ اما در ویراست چهارم به ۲ هزار صفحه رسید.
در یادداشت ناشر بر ویراست چهارم فرهنگ ضمن ارائه گزارشی تاریخی از فعالیتها، فلسفه چنین نگاهی به کتابهای مرجع آمده است: «این موسسه همواره نگاهی علمی و پژوهشی به مقوله کتابهای مرجع داشته و روزآمدکردن و اصلاح کتابهای مرجع را از اصول پایهای فرهنگنگاری میداند و بر ضرورت آن تاکید دارد.» (مقدمه بر ویراست چهارم فرهنگ معاصر پویا-ص۷)
در ادامه دکتر باطنی نیز در یادداشتی با اشاره به پیشینه ربعقرنی تشکیل این تیم آورد: «اکنون خرسندیم که روند پویای روزآمدکردن فرهنگ طی سالهای گذشته همچنان ادامه داشته است و حاصل آن فرهنگی است که با اصلاحات و اضافات و با بهرهگیری از شاخصترین فرهنگهای دوزبانه روزآمد شده است.»(ص-۹)
این کار با ایستادگی ناشر و تشکیل تیمی در این زمینه و صبوری دکتر باطنی در آموزش به علاقهمندان و دانشجویان زبان آغاز شد و در نهایت اکنون میتوان به جرات گفت که حاصل بیش از سه دهه آموزش و پژوهش در این زمینه پروردهشدن افرادی خبره و کاربلد است که میتوانند بار چنین بزرگی را در عرصههای مختلف بردارند و به پیش بروند.
تاثیر کار این تیم تنها فرهنگ دوزبانه عمومی نبود، بلکه انتشار بیش از ۹ کتاب در این مجموعه و علاوه بر آن تزریق این نگاه به جامعه فرهنگی و دانشگاهی بود که هر کدامشان بتوانند فرهنگهای اختصاصی هر حوزه از علم را تولید کنند.
کار نیمهتمام فرهنگ فارسی به انگلیسی
جدای از «فرهنگ انگلیسی به فارسی» دکتر باطنی و همکارانش که به انتشار ویراستهای مختلف انجامید، آنها به دنبال فرهنگی فارسی به انگلیسی نیز بودند. این نکته از آن جهت اهمیت داشت که عموم فرهنگهای دوسویه میتوانند به معادلیابیهای دقیق کمک کنند. اما عدم حمایت از این کار و سرقتهای فرهنگی که در این زمینه در ایران صورت میگیرد، کار را در نیمه راه متوقف کرد.
این کار بزرگ اگر چه نیمهتمام ماند اما از دل مخزن بزرگ لغات آن، کتابی منتشر شد که جایزه کتاب سال ۱۳۹۳ را نصیب آقای باطنی کرد. این کتاب «اصطلاحات و عبارات رایج فارسیـانگلیسی» نام دارد که در زبان انگلیسی به آن (Idiom) میگویند که مجموعه چند کلمه است و معنای خاصی را جدای از معنای هر کلمه دارد و از دشوارترین مباحث در زبان انگلیسی به شمار میرود. آقای باطنی در این کتاب بیش از ۶ هزار مدخل و عبارت فارسی را با معادل درست انگلیسی آن فراهم آورده است که به قطع و یقین منبعی ارزشمند و کمنظیر در کمک به کسانی است که در پی ترجمه دقیق آثار انگلیسی به زبان فارسی هستند.
روشنفکری آگاه و مسئول
جدای از تلاشهای علمی و فرهنگی که در کارنامه محمدرضا باطنی درخشان و کمنظیر است، او از معدود چهرههای علمی است که در تمامی سالهای حیات خود دمی از فعالیتهای روشنگرانه دست برنداشت؛ چه در سالهای قبل از انقلاب که در کنفدراسیون فعالیتهایی داشت و سبب شد تا بورسیه او قطع شود و چه در همان سالها که به ایران آمد و با نگارش مطالبی تاثیرگذار در نقد اوضاع اجتماعی و فرهنگی در روزنامه آیندگان، زاویه نگاه خود را نسبت به مسائل و موضوعات مطرح کرد و چه در بعد از انقلاب که اعتراض و انتقاداتش نسبت به رویه انقلاب فرهنگی به حذف و کنار گذاشتن او از دانشگاه تهران انجامید.
در گفتوگوی بلندی که سیروس علینژاد با این استاد در سایت فارسی بیبیسی داشت او ماجرا را چنین شرح داد: «خلاصه هم به خودم گفتند و هم برایم پیغام گذاشتند که یا تقاضای بازنشستگی میکنی یا از دانشگاه بیرونت میکنیم. من هم تقاضای بازنشستگی کردم و آمدم خانه. بازنشستگی من در شهریور ۱۳۶۰ بود و آن موقع من ۴۷ سال داشتم.»
در حالی که او هیچ گرایش حزبی به جایی نداشت و تنها سر نترس و جرات انتقاد از سیاستگذاریهای نادرست حاکمیت در زمینه دانشگاه و تدریس استادان سبب شد تا او دست به انتقاد بزند و البته هزینه این انتقاد را نیز با کنارگذاشته شدن از دانشگاه بپذیرد.
دکتر محمدرضا باطنی سال ۱۳۱۳ در خانوادهای فقیر در اصفهان به دنیا آمد، اما استعدادش در تمامی سالهایی که هم کار میکرد و هم تحصیل، مهمترین دلیل موفقیت او بود و سبب شد تا بورسهای مختلفی را به عنوان جایزه به دست آورد و در نهایت به انگلیس برای ادامه تحصیل در رشته زبانشناسی برود. پس از تحصیل در سالهای دهه ۴۰ به ایران بازگشت و ابتدا در دانشگاه تربیت معلم به عنوان استاد و سپس در دانشگاه تهران به عنوان استاد زبانشناسی سرگرم تدریس شد. پس از انقلاب او نماینده استادان حوزه ادبیات شد، اما انتقاد او از ستاد انقلاب فرهنگی و نیز سیاستهای محتسبمزاجانه وزارت علوم وقت، سبب شد تا او را بازنشسته اجباری کنند. این بازنشستگی اگر چه ارتباطش را با دانشگاه قطع کرد، اما سبب شد تا از همان سالهای میانی دهه شصت و به دعوت انتشارات فرهنگ معاصر، کار فرهنگنگاری و کتابهای مرجع را به عنوان پیشه اصلی خود اختیار کند که این فعالیت تا یکی دو سال قبل از درگذشتش ادامه داشت.
در کنار آن او تالیف و ترجمه را نیز به کنار ننهاد و در دو زمینه فلسفه و فلسفه ذهن و به ویژه زبانشناسی آثاری مهم را ترجمه یا تالیف کرد. در واقع بخش مهمی از فعالیت دکتر باطنی به نگارش مطالب و کتابهای حوزه زبانشناسی مرتبط است که در قالب انتشار کتابهای متعدد در این زمینه خود را نشان داده است. برخی از این کتابها همچنان و بهرغم گذشت سالیان، در زمره کتابهای مرجع و منبع در زمینه زبانشناسی به شمار میروند که از جمله آنها کتاب «زبان و تفکر» و «پیرامون زبان و زبانشناسی» را میتوان نام برد.