شاهزاده هری در مقایسه رابطهاش با مگان مارکل و این که مادرش «در رابطه با مردی که سفیدپوست نبود تا مرگ دنبال شد»، از تکرار تاریخ اظهار نگرانی کرده است.
دوک ساسکس در گفتوگو با اپرا وینفری در سری برنامههای مستند تلویزیون (اپل+) موسوم به «منی که نمیتوانی ببینی»، با صراحت گفته است که ترس از پاپاراتزیها (عکاسانی که پیگیر شخصیتهای معروف و بانفوذ هستند تا در هر موقعیتی از آنها عکس بگیرند) به تصادف غمانگیز اتومبیل حامل شاهدخت دایانا و دوستپسرش دودی الفائد انجامید.
هری در اشاره به تجربه خود و مگان که هدف رسانهها قرار داشتهاند، گفت: «تنها هشت روز پس از علنی شدن رابطه مان بود که گفتند: «دوستدختر هری درست از کامتوُن آمده (اشاره به شهری کوچک درحومه لسآنجلس که جمعیت عمدتا سیاهپوستش در فرهنگ عامه به عضویت در باندهای قاچاق مواد مخدر، فحشا و تبهکاری شناخته میشوند) و این که دیانای بیگانه او (اشارهای به نژاد مگان) خون خاندان سلطنتی را غلیظ خواهد کرد.» آنها (پاپاراتزیها) موجب وحشت ما میشدند و دنبالمان میکردند تا از ما عکس بگیرند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
هری ۳۶ ساله ضمن مقایسه تجربه خود و مگان با مادرش، گفت: «تاریخ داشت تکرار میشد. مادرم را تا مرگ دنبال کردند و او هم با یک غیرسفیدپوست در رابطه بود و حالا ببینید چه شده است. تاریخ تکرار میشود. تا او (مگان) نمیرد دست برنخواهند داشت.»
اینها نکات مربوط به رابطه شاهدخت دایانا و الفائد و برخوردهای نژادپرستانهای است که آن دو پیش از مرگشان در ۳۱ اوت ۱۹۹۷ با آن روبهرو بودند:
الفائد که بود و چگونه با دایانا آشنا شد؟
دایانا که پس از سالها جدایی از پرنس چارلز، پدر پرنس هری و پرنس ویلیام، در سال ۱۹۹۶ رسما طلاق گرفت بود، در ژوئیه سال ۱۹۹۷ رابطه خود را با دودی الفائد، فیلمساز مصری آغاز کرد.
الفائد که در شهر اسکندریه مصر متولد شده بود، فرزند محمد الفائد میلیاردر مصری و صاحب هتل ریتس پاریس و فروشگاه بزرگ «هرودز» لندن بود.
دودی الفائد که در خانوادهای مسلمان بزرگ شده بود، زندگی اشرافی خود را بین فرانسه و مصر میگذراند.
او پیش از پیوستن به آموزشگاه نظامی «سَندهِرست» بریتانیا در مدرسه «لوُ رُزی» سوئیس تحصیل کرده بود. پس از سندهرست، الفائد به نیروی هوایی امارات متحده عربی پیوست و در پست افسر جزء در لندن مستقر شد.
اما دودی در پایان به فیلمسازی روی آورد. ظاهرا در این مرحله او با افراد معروفی از جمله بروک شیلدز، کتی لی کرازبی و جوُن والی ارتباط داشته و به زنبارگی مشهور بوده است.
گفته میشود الفائد بار اول دایانا را در سال ۱۹۸۶ در جریان یک مسابقه چوگان با پرنس چارلز در کاخ ویندزور ملاقات کرده بوده است، اما یازده سال بعد بود که این دو با دعوت پدر الفائد از دایانا و فرزندانش به خانه الفائد در سن تروپه، به یکدیگر نزدیک شدند.
دایانا که در آن هنگام ۳۶ ساله بود اوقات بیشتری را با الفائد میگذراند. گفته میشود عکسهای این دو در حال بوسیدن یکدیگر که در ۱۰ اوت سال ۱۹۹۷ در صدر اخبار جهان قرار گرفت، بیش از یک میلیون دلار فروش رفته بود.
در اواخر ماه اوت دایانا و الفائد که بهرغم هدایای نفیس الفائد، هرازگاهی یکدیگر را میدیدند، تعطیلات دیگری را در کشتی خصوصی پدر الفائد در ساردنی در جنوب فرانسه گذراندند.
در روز ۳۰ اوت همان سال الفائد و دایانا پیش از آن که مورد تعقیب پاپاراتزیها قرار بگیرند، یک شب در پاریس در هتل ریتس توقف کردند. سپس در خودروشان حین فرار از گروه عکاسانی که آنها را دنبال میکردند، تصادف کردند و کشته شدند.
آیا این زوج به دلیل رابطهشان هدف حملات نژادپرستانه قرار گرفته بودند؟
رسانهها هر حرکت آنها را در طول دوستیشان ضبط میکردند و پاپاراتزیها تقریبا همهجا در پی آنها بودند.
در اغلب موارد نقطه توجه دایانا بود، اما الفائد هم گاه به عنوان یک مرد مجرد ثروتمند در صدر خبرها قرار میگرفت. سرخط مجله «پیپِل» در اوت ۱۹۹۷ در اشاره به الفائد میگوید: «آیا او مردی جذاب است یا یک کاهل بیخاصیت؟»
اما به گفته محمد، پدر الفائد، درگذشت این زوج نه یک تصادف بلکه «قتل» با انگیزه نژادپرستانه بوده است.
در پی درگذشت الفائد و دایانا، شبکه خبری ایبیسی در سال ۲۰۰۱ به نقل از محمد گفت که تصادف اتومبیل حامل آنها توسط سرویس مخفی بریتانیا سازماندهی شده بوده تا از «ازدواج پرنسس دایانا با یک مسلمان» جلوگیری کند.
در آن هنگام، ایبیسی گزارش کرد که محمد «به منظور تحت فشار گذاشتن چند آژانس آمریکایی برای افشای پروندههایی که این توطئه را ثابت میکند، شکایت قانونی کرده است».
صاحب میلیاردر فروشگاه هرودز گفته بود: «من از مردم آمریکا میخواهم با تحت فشار گذاشتن اعضای کنگره برای افشای اسنادی که واقعیت را در مورد این تراژدی برملا میکند، از من حمایت کنند. تردیدی ندارم که مرگ (الفائد و دایانا) نتیجه قتلی است که انگیزه اصلی آن نژادپرستی بوده است.»
محمد الفائد در سالهای پس از درگذشت پسرش و دایانا همچنان به ادعای خود در مورد آن که تصادف اتومبیل حامل آنها سازماندهی شده بوده، ادامه داد. او در سال ۲۰۰۸ به هیئت تحقیقات در مورد این واقعه گفت که خاندان سلطنتی میخواستهاند «از شر (دایانا) خلاص شوند.» او همچنین گفت شاهزاده فیلیپ (همسر ملکه بریتانیا) «نژادپرست» است.
نشریه نیویورک تایمز گزارش کرد که محمد الفائد همچنین در دادخواستش گفته بود که شوهر ملکه نمیتوانسته بپذیرد که مادر پادشاه آینده بریتانیا با کسی که «طبیعتا پوستی تیره و موی مجعد» دارد، ازدواج کند.
هرچند ادعای محمد الفائد ثابت نشده است، اما تونی بلر، نخستوزیر سابق بریتانیا، در خاطراتش که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد افشا کرد که به شاهدخت دایانا در مورد رابطهاش با الفائد هشدار داده شده بود، زیرا به اعتقاد او (این رابطه) «مشکل آفرین» بوده است.
اما به گفته تونی بلر این نگرانی از «دلایل واضحی» مانند به گفته الفائد «ملیت، مذهب و زمینه فرهنگی» سرچشمه نمیگرفته است.
نشریه گاردین در اشاره به خاطرات بلر مینویسد: «دلایل واضح موجب نگرانی نبود؛ مذهب یا زمینه پرورشی برایم اصلا مهم نبود. هرگز با او ملاقات نکرده بودم ... بنابراین اگر از من بپرسید مشکل چه بود، نمیتوانم صراحتا بگویم، اما نگران بودم.»
شاهزاده هری در اشاره به برخورد اغلب نژادپرستانه رسانهها به مگان در طول اقامتشان در بریتانیا و پیامد آن بر سلامت روان او میگوید که تجربه آنها در مرکز این توجه بیشباهت به تجربه مادرش نبوده است.
او یادآور شد که بزرگترین تاسفش این است که «پیش از این و بیش از این با اعتراض به نژادپرستی از رابطه با همسرش دفاع نکرده» است.
© The Independent