درگیری اخیر میان فلسطینیان و اسرائیل، مسئله فلسطین را در کانون توجه جهانیان به ویژه آمریکا، قرار داد. صرف نظر از ادعای پیروزی در گفتمان رسمی اسرائیل و جنبش حماس و متحدانش در محور مقاومت به رهبری ایران، نتیجهای که از ارزیابی دقیق این درگیری، به دست میآید این است که محور مقاومت این درگیری را به عنوان گامی به پیش در روند مبارزات مردم فلسطین، به ثبت رسانده و با بهرهبرداری از این نام و عنوان، در تلاش است تا جنبش مقاوت فلسطین و تصمیمگیری در امور متعلق به سرنوشت فلسطین را در احتکار و انحصار خود در آورد.
باید اضافه کرد که این تلاش از زمانی که نوار غزه یکپارچه به دست جنبش حماس افتاد و سازمان فتح در سال ۲۰۰۷ از آنجا بیرون رانده شد، آغاز شده و تا کنون ادامه دارد. جنگهای پیهم و دورهای هم که بدون توجه به منافع علیای مردم فلسطین، با اسرائیل راه اندازی میشود، در حقیقت روشی است برای تقویت جایگاه حماس.
در نبرد اخیر، اهداف داخلی جنبش حماس و مواضع عملی حامیان ایرانیاش به خوبی روشن شد. ایرانیها که سالها است که از ویران کردن اسرائیل و امحای آن از صفحه وجود، گاهی در چند روز و گاهی هم در هفت و نیم دقیقه، سخن میگویند، حال از شکست اسرائیل در این نبرد حرف میزنند و ادعا میکنند که اسرائیل در جبهه داخلی دچار فروپاشی شده است. پس باید از آنها پرسید که چرا با استفاده از این شرایط استثنایی و فرصت تاریخیِ احتمالا تکرار ناپذیر، تهدیدهای خود را در عمل پیاده نمیکنند و آخرین میخ را بر تابوت اسرائیل نمیکوبند؟ یا کم از کم چرا اسرائیل را مجبور نمیکنند تا رفتارش را تغییر دهد؟
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
تبلیغات همه رهبران ارکان محور مقاومت از حماس گرفته تا حوثی و حزبالله و حشد شعبی عراق، حاکی از این بود که مقاومت در غزه دشمن را به سختی شکست داده و پایههایش را در سراسر سرزمینهای فلسطین تاریخی، به لرزه در آورده است و تنها چیزی که میتواند پیرزوی نهایی را به پایه اکمال رساند، این است که جبهات کمکی در لبنان و جولان زیر فرماندهی ایران، یا در خود ایران که مجهز با موشکهای دور برد میباشد، گشوده شود.
اما نه تنها چنین جبهات کمکی گشوده نشد، بلکه حوادثی رخ داد که نه به نفع محور مقاومت است و نه به نفع رهبری سیاسی اسرائیل و در راس بنیامین نتانیاهو نخست وزیر موقت که با چنگ و دندان تلاش دارد در قدرت باقی بماند. درگیری غزه صفحه تازهای را زیر عنوان دفاع از خانه و زمین در تاریخ مبارزات وطن پرستانه مردم فلسطین گشود و ضرورت حل منازعه اعراب - اسرائیل را بر دستور کار جامعه بینالمللی تحمیل کرد تا بر مبنای طرح دو دولت و بر اساس قطع نامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد و قطع نامههای کشورهای عربی، به ویژه مبانی طرح صلح اعراب، به گونه نهایی حل و فصل شود.
ایالات متحده آمریکا در زمان دونالد ترامپ، فلسطینیها را نا دیده گرفته بود و آنها را از کانون توجهات خود حذف کرده بود. زمانیکه جو بایدن روی کار آمد، توجهی نسبت به منازعه اعراب – اسرائیل نداشت و احیای توافق هستهای ایران را در اولویت خود در منطقه قرار داده بود. اما انفجار مردمی و نبرد نظامی در فلسطین او را مجبور کرد تا موضع خود را تغییر دهد و شخصا در روند رویدادها دخالت کند. مداخله بایدن گرچه برای کمک به اسرائیل بود، اما برای اعمال آتش بس سخت اصرار کرد و وزیر خارجه اش آنتونی بلینکن را به منطقه فرستاد تا ابلاغ کند که آمریکا سیاست جدیدی را در پیش گرفته است.
بلینکن در گردشش به منطقه، اعلام کرد که کشورش کنسولگری خود را در بیت المقدس شرقی خواهد گشود و در کمک به فلسطینیان و بازسازی غزه سهم خواهد گرفت. وی همچنان تصریح کرد که آمریکا برای پایان دادن به خشونت در فلسطین مصمم است و زندگی با همی با تشکیل دو کشور را بهترین راه برای رسیدن به صلح میداند. سخنان بلینکن برای اعراب به ویژه رهبران فلسطینی تازه بود. هر چند برنامه سیاسی آمریکا تا به حال روشن نشده، اما بازگشت آمریکا به منطقه پس از جنگ غزه در ذات خود یک رویداد تازه و متفاوت به شمار میرود.
از سوی دیگر مصر در اعمال آتشبس و بازگشت آرامش، نقش برازندهای ایفا کرد که در اثر آن روابط آمریکا و مصر گرمی و نشاط بیشتری پیدا کرد و حضور فعال مصر در غزه و نیاز گروههای فلسطینی به آن را به اثبات رساند. مصر کما کان به تلاشها و میانجیگریهای خود ادامه میدهد که ممکن است منتهی به نشستهایی میان فلسطینیها و اسرائیلیها در قاهره شود.
بازگشت توجه آمریکا به مسئله فلسطین از یک سو و نقش مصر در اعمال آتشبس و آرامش از سوی دیگر، با استقبال و رضایت خاطر گسترده در سطح بینالمللی و عربی روبهرو شد که البته با به حرکت افتادن روند صلح، این وضعیت، مبدل به تعهدات نیرومندتری خواهد گشت و در ایجاد حل و فصل عادلانه مسئله فلسطین سودمند واقع خواهد شد.
تردیدی نیست که مسئله فلسطین یکی از موضوعات مورد بحث در نشست سران روسیه و آمریکا که قرار است تا حدود دو هفته دیگر دایر شود، خواهد بود. با توجه به فضای خوشبینی که میان این دو قدرت در شرایط کنونی سایه افگنده، میتوان پیشبینی کرد که آنها کمیته چهارجانبه صلح خاورمیانه را به حرکت خواهند آورد تا تلاشهای خود را برای آوردن صلح در منطقه قوت و سرعت بخشند.
به هر حال، اکنون که دوره جدیدی از جنگ به پایان رسیده است، مدعیان محور مقاومت، گلیم خود را از آب بیرون کشیده اند، اما مقاومت مردم فلسطین پا برجا باقی مانده است تا توجه طرفهای ذیدخل و تأثیرگذار را به خود باز گرداند.
© IndependentArabia