نشریه استرالیایی اسپکتیتور در مطلبی با اشاره به تلاش مردان مسلح وابسته به جمهوری اسلامی ایران برای ربودن نفتکش «آسفالت پرنسس» در خلیج عمان میگوید که این تازهترین مورد از رشته حملات تهران یا گروههای شبهنظامی تحت حمایت آن در خاورمیانه است.
روز سهشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ برابر با سوم اوت، ۹ مرد مسلح که به گفته منابع اطلاعاتی بریتانیا از اعضای نیروی دریایی سپاه پاسداران بودند، به یک کشتی که با پرچم پاناما حرکت میکرد، وارد شدند و تلاش کردند آن را به سمت آبهای ایران ببرند اما خدمه فنی کشتی موتورخانه را دستکاری کردند و مانع از حرکت کشتی به سمت ایران شدند.
پیشتر و در هفته گذشته کشتی مرسر استریت در دریای عرب هم هدف حمله پهپادی قرار گرفت. مالکیت نیمی از این کشتی متعلق به ایال عوفر، میلیاردر اسرائیلی بود. در این حمله یک ملوان بریتانیایی و یک ملوان رومانیایی کشته شدند و بنی گانتز، وزیر دفاع اسرائیل، انگشت اتهام را به سوی ایران نشانه رفت و آن را «حمله به جهان» نامید.
احتمالا ایرانیها نمیخواستند در این عملیات کسی کشته شود اما حمله یاد شده خشم بریتانیا، آمریکا، رومانی و اسرائیل را موجب شد و ژنرال سر نیک کارتر، رئیس سابق نیروهای مسلح بریتانیا آن را «اشتباهی بزرگ» خواند که ممکن است به افزایش تنش منجر شود.
اسپکتیتور مینویسد که در سالهای اخیر حملات جمهوری اسلامی ایران عمدتا علیه کشتیهای مرتبط با اسرائیل بوده است اما اکنون با سرریز شدن جنگ سایههای ایران و اسرائیل در دریا، کشتیهای بینالمللی هدف حمله قرار میگیرند. هر گونه واکنش نیز معمولا تهدید ایران به تلافیجویی را در پی دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
تهران به بازی خطرناکی وارد شده است. مذاکرات احیای برجام با آمریکا به بنبست رسیده است و دو طرف برای به دست آوردن اهرم فشار روشهای مختلفی را پیش گرفتهاند.
آمریکاییها میگویند که به آینده مذاکرات بدبیناند تا موافقت رهبران جمهوری اسلامی با سطح محدودتری از فعالیت اتمی را جلب کنند. ایران نیز سیاست رفتن تا مرز جنگ در دریا را پیشه کرده است.
این رویکرد در سیاست خارجی، یعنی استفاده از اقدامهای تهاجمی برای کسب دست بالا در مذاکرات یا نتایج دیپلماتیک قبل از رویارویی که ممکن است به جنگ منجر شود، روشی قدیمی است که به دقت نیاز دارد و به راه رفتن بر لبه پرتگاه شبیه است.
هدف اصلی تهاجم دریایی جمهوری اسلامی ایران ارسال این پیام به آمریکا است: یا به توافق بازگردید یا اینکه ما به زودی به شکلی خطرناک از کنترل خارج خواهیم شد.
سالها تحریم اقتصاد ایران را تضعیف کرده، صادرات نفت کاهش یافته و افزایش تورم زندگی اکثریت مردم این کشور را دشوار کرده است. صندوق بینالمللی پول بیکاری را ۱۲ درصد تخمین زده و حاکمیت در ایران نگران است که دشواریهای اقتصادی ناآرامی سیاسی و مدنی و بیثباتی حاکمیت را به دنبال آورد. به نظر میرسد که افزایش تهاجمهای دریایی تلاش از روی استیصال جمهوری اسلامی ایران برای فشار آوردن به غرب و وادار کردن آنان به امضای توافق است؛ حتی با در نظر گرفتن خطر حمله اسرائیلیها.
به نوشته اسپکتیتور، رهبران جمهوری اسلامی از جمله ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور «متحجر» و ضدغرب آن، اکنون به دنبال توافقیاند که محدودیتهایی بیشتر از آنچه که در برجام قید شده بود را به دنبال نداشته باشد.
برجام غنیسازی اورانیوم را محدود میکند تا جمهوری اسلامی ایران توان ساخت بمب اتمی نداشته باشد اما محدودیتی بر دیگر تهدیدهای ایران اعمال نمیکند؛ از جمله بر موشکهای دوربرد، حمایت از تروریسم منطقهای و بینالمللی، و اقدامهای این کشور در بیثبات کردن امنیت در جاهایی چون لبنان، سوریه، عراق، نوار غزه و یمن.
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، به دنبال توافق قویتر با ایران است و به نظر میرسد که در مقایسه با باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده، صبر کمتری دارد. توافقی که بایدن میخواهد نمیتواند برنامه توسعهطلبانه و انقلابی ایران را محدود کند اما تهران حتی حاضر به قبول این هم نیست و هر دو طرف به بنبست رسیدهاند و در این وضع، ایران به شدت به خطر کردن و اقدامهایی تمایل دارد که مسیرهای آبی بینالمللی در منطقه را خطرناکتر و منطقه را بیثباتتر کند.