در دو سال گذشته به دنبال تحریمها و بالا رفتن نرخ ارز، قیمت بیشتر لوازمخانگی از وسایل برقی گرفته تا چوبی چنان رشدی داشته که عملا خرید آنها را از توان بخش عمده جامعه خارج کرده است. ویترین مغازههای لوازمخانگی و وسایل خانه در تسخیر کالاهایی است که قیمت آنها برق از سر عابران میپراند؛ تلویزیونهای ۵۰ میلیون تومانی و مبلهای ۳۰۰ میلیون تومانی در مغازههای شهری که بسیاری از مردمش در دوران کساد کرونا و بحران اقتصادی نان شب را هم به سختی تامین میکنند، بیش از آنکه وسوسه خرید ایجاد کند، تحقیرآمیز است.
در این میان بازار لوازم دستدوم تهران در حوالی میدان امام حسین و اپلیکیشنهای (نرمافزار) فروش وسایل دستدوم روزهای نسبتا پررونقی را تجربه میکنند. مردمی که گاه از سر ناچاری در برابر هزینههای سرسامآور تعمیر وسایل سر فرود آورند و کالایشان را با جنسی مستعمل تعویض میکنند و البته مبلغی هم سر میپردازند.
در این روزها که سویه دلتا ویروس کرونا اضطرابی شدید به جان تهران انداخته است، مغازههای دستدوم فروشی محل رفتوآمد مردمیاند که از سر ناچاری برای خرید وسایل ضروری یا فروش آنها گذرشان به این بازار افتاده است. یکی از این خریداران میگوید: «تلویزیونم سوخته و هزینه تعمیرش هم به دلیل نبود قطعات، معادل مبلغی است که چهار سال پیش برای خرید آن پرداختم. آمدهام بلکه تلویزیون دستدوم بخرم تا شرمنده بچههایم نباشم؛ چون ۱۰ روز است بی تلویزیون سر کردهاند.»
البته قیمت وسایل صوتی و تصویری در این بازار با وجود دستدوم بودن چندان هم ارزان نیست. برخی تلویزیونها بیش از یک تلویزیون آکبند در سه سال پیش قیمت خوردهاند؛ وضعیتی که در خصوص دیگر وسایل برقی نیز صدق میکند؛ مثلا یخچال سایدبایساید تعمیری با جای چند ضربه روی بدنه بالای ۱۰ میلیون تومان قیمتگذاری شده است.
یکی از فروشندگان این بازار میگوید: «دو سال قبل به دلیل پدید آمدن سایتها و برنامههایی که مردم مستقیم کالای دستدوم را از فروشنده دستاول خریداری میکردند، بازار به رکودی وحشتناک دچار شد ولی کرونا، ترس مردم از پذیرفتن مشتریهای ناشناخته در خانه و قیمتهای بالایی که این فروشندگان روی کالای خود میگذاشتند سبب شد تا دوباره پای مشتریها به این بازار باز شود. بهخصوص که شرایط اقتصادی سبب شد مردم قید خرید وسایل نو را بزنند. این موضوع در میان جوانانی که تازه مستقل شدهاند، بیشتر دیده میشود.»
مسئله قیمتگذاری در اپلیکیشنهای فروش کالا از نکات تاثیرگذار در بازار لوازم دستدوم است. با نگاهی به قیمتهای ارائه شده، متوجه میشویم مردم تاب ارزانفروختن کالاهایی که میدانند دیگر امکان خرید آن را پیدا نمیکنند، ندارند. آنهایی هم که وسایل خود را نو کردهاند، چنان از مبلغ پرداختی نقرهداغ شدهاند که نمیخواهند کالای قبلی را مفت بفروشند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
یکی از خریداران این بازار میگوید: «برای خرید یخچال اول سراغ همین اپلیکیشنها رفتم ولی هم قیمتها بالا بود، هم تجربه دو سه نفر از نزدیکان نشان میداد وسایل بعد از خرید مشکلاتی داشتند و فروشنده زیر بار پس گرفتن کالا نمیرفت. شنیدهام در این بازار با وجود دستدوم بودن برخی مغازهها حتی تضمین هم میدهند.» نکتهای که عجیب به نظر میرسد چرا که تضمین معمولا برای کالای نو کاربرد دارد.
از فروشندهای در این خصوص میپرسیم. او میگوید: «بله! در خصوص وسایلی مثل تلویزیون، گاز، یخچال و در کل وسایل گرانتر تلاش میکنیم وسایل موقع خرید با نیروهای فنی کامل چک شوند و اگر عیبی دارند رفع کنیم و به همین دلیل مدت زمانی برای آزمایش در نظر میگیریم یا حتی برای تعمیرات تضمین میدهیم.»
مسئله اصلی تاثیر شرایط اقتصادی و کرونا بر این بازار است. برای آنکه بدانیم آیا دو سال گذشته در طیف مشتریان (چه فروشنده و چه خریدار) تاثیری گذاشته است یا خیر، از مغازهداران پرسوجو کردیم. یکی از قدیمیهای بازار میگوید: «در سالهای قبل معمولا قشر بهشدت ضعیف، مجردها و دانشجویان و گاه در خصوص بعضی وسایل خانوادههایی از سایر شهرستانها از این بازار خرید میکردند اما یک سال گذشته بیشتر مشتریان کسانیاند که با وجود شرایط اقتصادی معمولی به سراغ وسایل دستدوم میآیند. حتی گاهی برخی خانوادههای برای خرید جهیزیه به این بازار میایند و تلاش میکنند از وسایلی که نوترند برای جهیزیه خریداری کنند.»
این موضوع در سخنان بیشتر مغازهداران تایید میشود؛ تغییر طیف مشتریان بازار که گویی طبقه متوسط را این روزها بیشتر به خود جلب میکند. یکی از مغازهداران که بهصورت تخصصی یخچال میفروشد، میگوید: «از دلایل اقبال طبقه متوسط به این بازار ورود کالاهایی در حد نو در بازار است. در دو سال گذشته هفتهای نیست که ما با فروشندگانی که میخواهند به دلایلی مثل طلاق، مهاجرت و حتی از هم پاشیدن خانواده به دلیل مرگ یک یا چند نفر به دلیل کرونا کلیه وسایل خود را یک جا بفروشند، برنخوریم. این دست مشتریان وقت اینکه وسایل را تکتک در سایتها آگهی کنند ندارند. متاسفانه آمار فروش وسایل به دلیل طلاق بیش از دیگر دلایل است. ۱۰ روز پیش من وسایل خانهای را خریدم که زوج فروشنده فقط چهار ماه زندگی کرده و جدا شده بودند و خانواده دختر جهیزیه را به فروش گذاشته بود. با یکی دو نفر دیگر از همکاران کل وسایل را خریدیم و انصافا برخی وسایل حتی یکبار هم باز نشده بود. این همان وسایلی است که مشتریان دنبال جهیزیه عاشقشان میشوند.»
مغازه کناری از تجربه خرید وسایل به دلیل مرگ پدر و مادری جوان سخن میگوید که اواخر سال گذشته به دلیل ابتلا به کرونا فوت کردند و خانوادهها وسایل را به فروش گذاشته بودند ولی بیشترین میزان فروش وسایل نزدیک به نو مربوط به کسانی است که قصد مهاجرت دارند؛ افرادی که به گفته چند تن از مغازهداران هر روز هم آمارشان بیشتر میشود.
یکی دیگر از دلایلی که به نظر میرسد افراد را به فروش وسایل سالم خود وادار میکند، بحث بحران مسکن و بالا رفتن نرخ اجاره در تهران است. به گفته یکی از کسانی که میخواست قیمت چند وسیله را ارزیابی کند، او به دلیل مشکل تمدید اجاره ناچار شده است خانهای نصف متراژ قبل پیدا کند و از این رو ناچار است یخچالش را کوچک و مبل و بوفه و یک قلم دیگر از وسایلش را کم کند.
البته در این بازار اجناسی نیز یافت میشود که کسانی آنها را به فروش میگذارند که در دل روزهای بحرانی اقتصاد، با نو کردن وسایل دیگر به وسایل قبلی نیاز ندارند. وسایلی که هنوز رنگ و بویی نو دارند. به گفته یکی از مغازهداران، کسانی هم هستند که سالی یک بار مبل و وسایلی چون تلویزیون و اتو و سرویس اتاقخوابشان را عوض میکنند. این مغازهدار میگوید: «من به طور اختصاصی چند سالی است خریدار وسایل خانوادهایام که وسایل برقی یا مبل و فرشهایشان را مثل گوشی موبایل مدل به مدل ارتقا میدهند. اینها حتی خیلی دغدغه قیمت ندارند فقط دنبال کسیاند که بهسرعت وسایل قبلی را ببرد تا جا برای وسایل نوتر باز شود.»
شاید همین موضوع نشان از واقعیت ایران امروز باشد؛ جامعهای که فاصله طبقاتی در آن از منطق اقتصادی خارج شده است و در آن عدهای حتی توان تعمیر وسایل خود را هم ندارند و عدهای دیگر تغییر وسایل گرانقیمتشان را راهی برای ایجاد تنوع میدانند. بازار وسایل دستدوم تهران خود شهری هزارقصه است که پشت هر وسیله آن گویی داستان زندگیهایی خفته است که شاید هیچگاه کشف و روایت نشوند؛ قصههایی پر از حسرت، جدایی و حتی سوگ.