واکنش سریع زلمی خلیلزاد، نمایندهی دولت امریکا در امور صلح افغانستان، به گزارش رویترز، مبنی بر تداوم جنگ علیه دولت افغانستان با وجود امضای توافق صلح، نشان داد که تا چه حد توافق صلح میان امریکا و طالبان میتواند شکننده باشد.
صبح روز چهارشنبه، منابع رسانهای از نهاییشدن توافق صلح میان طالبان و نمایندگان دولت امریکا خبر دادند. هرچند جزئیات این توافق صلح مشخص نشده، منابع رسمی حاضر در مذاکرات گفته اند که مشغول تطبیق نسخههای انگلیسی، فارسی و پشتوی این توافق نامه هستند تا با هم اختلافی نداشته باشند. به گفتهی منابع امریکایی، پس از امضای توافق صلح با طالبان، سریعا گفتگوهای میانافغانی نیز آغاز خواهد شد. تا روی آتشبس جامع، آیندهی نظام افغانستان، نحوهی ادغام طالبان در اجتماع، حقوق زنان و مسائلی از این دست، به بحث بپردازند.
با این حال، خبرگزاری رویترز گزارش داد که طالبان گفتهاند با وجود امضای توافق صلح با امریکا، جنگ را با دولت افغانستان همچنان ادامه خواهند داد. رویترز، به نقل از دو فرمانده طالبان که نامهایشان گرفته نشده، آورده است که آنان از امریکا خواستهاند تا حمایت خود را از دولت افغانستان تمام کند و هیچگونه کمکی به نیروهای امنیتی افغانستان نکند. فرماندهان طالبان گفتهاند آنان باید با زور تمام افغانستان را تصرف کنند.
با این که زلمی خلیلزاد فورا به این گزارش رویترز واکنش نشان داده و گفته که دولت امریکا به هیچ وجه حمایت و کمک خود را از نیروهای امنیتی افغانستان قطع نخواهد کرد، آنچه طالبان مطرح کردهاند، دقیقا همان نگرانی بزرگ مردم افغانستان است که میگفتند خواست طالبان بهدستگرفتن تمام قدرت عیار است. طالبان میخواهند تا با تصرف افغانستان، مانند دههی ۹۰میلادی، بار دیگر با همان شیوهی قهقرایی بر افغانستان حکومت کنند. مسلما حضور طالبان به صورت مشارکتی در بدنهی قدرت در افغانستان، آنان را از این خواستهشان محروم میسازد. زیرا به هیچوجه ممکن، طالبان جز این که قدرت را به صورت کامل در افغانستان به دست بگیرند، نمیتوانند شیوهی حکومتداری خود را اعمال کنند.
طالبان، با تجربهی دورهی حکمرانی دکتر نجیبالله، میخواهند همان سناریو دوباره تکرار شود. پس از خروج نیروهای روسی از افغانستان، مجاهدین فکر میکردند دولت دکتر نجیبالله را می تواند سریع ساقط میکنند. ولی زمانبندی ۶ ماههی مجاهدین برای سقوط دولت نجیبالله به ۳سال کشید. آنان تنها زمانی توانستند دولت نجیبالله را سرنگون کنند که کمکهای آن زمان روسیه، به دلیل بحران اقتصادی خود آن کشور، به دولت افغانستان قطع شد. یعنی نبود امکانات باعث سقوط دولت نجیبالله شد. حالا هم طالبان با تمسک به آن دوره میخواهند امریکا از دولت افغانستان حمایت نکند تا توان سقوط این دولت را پیدا کنند.
اما چند تفاوت میان آنزمان و امروز وجود دارد که این خواستهی طالبان را به یک آرزوی دستنیافتنی تبدیل میکند:
نخست، تجربهی تلخ سقوط دولت نجیبالله و به دنبال آن بحران ویرانگر جنگهای تنظیمی (جنگهای داخلی بین احزاب جهادی و گروههای مسلح در افغانستان) که هزاران شهروند افغانستان را به کام مرگ برد، باعث میشود تا مردم افغانستان، حتی با وجود نارضایتی شدید از دولت فعلی، نگذارند تا این دولت تبدیل به دولت دوباره طالبانی شود.
دوم، اثرات مخرب سقوط دولت نجیبالله که حتی کشورهای همسایه را نیز درنوردید، باعث شد تا گروههای جهادی علیه دولتهای همسایه نیز شکل بگیرد؛ آبشخور همه این گروهها در افغانستان بود.
سوم، حکومت دکتر نجیبالله را تنها روسیه حمایت میکرد. اما امروز، کشورهای زیادی از دولت افغانستان حمایت میکنند. دولت افغانستان، با وجود انتقادهای جامعهی جهانی، مورد قبول اکثر کشورهای جهان است.
کمک به برگزاری انتخابات در افغانستان، نمونهای است از حمایت کشورهای مختلف جهان از دولت افغانستان و پشتیبانی از دموکراسی.
مهمتر این که، حمایت برخی کشورها از طالبان، مانند روسیه و ایران، فقط به دلیل دشمنی با حضور امریکا در منطقه است. مسلما در صورت خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، انگیزه این کشورها برای حمایت از طالبان، از بین میرود. زیرا علیرغم حمایتهای موجود، این کشورها از نگاه ایدیولوژیک، در تقابل با اندیشهی طالبی قرار دارند.
از این قراین میتوان برداشت کرد که فارغ از حمایت گسترده امریکا از دولت افغانستان، در صورت عدم حمایت نیز، امکان سقوط دولت افغانستان به دست طالبان ناممکن به نظر میرسد؛ مگر این که اجماع عمومی کشورهای جهان بر این باشد که گروه طالبان در افغانستان دوباره روی قدرت بیاید.