پروژه گسترش نفوذ نیروی قدس سپاه اکنون بر اردن و کرانه باختری متمرکز است

راهبرد جمهوری اسلامی فقط بر رویارویی مستقیم متمرکز نیست، بلکه بر فرسایش تدریجی و تضعیف ثبات از طریق نفوذ، افراطی‌سازی و بهره‌برداری از نارضایتی‌های اجتماعی و سیاسی متکی است

پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، نیروی قدس سپاه جمهوری اسلامی ایران از خلاء قدرتی که با سقوط صدام ایجاد شد بهره‌برداری کرد و نفوذش در ساختارهای سیاسی و نظامی عراق را گسترش داد. عودید عیلام، رئیس سابق بخش مبارزه با تروریسم موساد، در مقاله‌ای که در وب‌سایت مرکز امنیت و امور خارجی اورشلیم (JCFA) منتشر شده است، می‌نویسد جمهوری اسلامی امروز به‌دنبال تکرار همین الگو در اردن و کرانه باختری است و از بی‌ثباتی این مناطق برای پیشبرد اهداف ژئوپلیتیکی‌اش بهره می‌برد.

شکست‌های اخیر جمهوری اسلامی: توقف تاکتیکی، نه شکست راهبردی

جمهوری اسلامی با وجود جاه‌طلبی‌های توسعه‌طلبانه، سال گذشته ضربات قابل‌توجهی را متحمل شد، از تضعیف حماس و حزب‌الله گرفته تا سقوط رژیم اسد در سوریه، که محدودیت‌های جمهوری اسلامی به‌عنوان قدرتی منطقه‌ای را آشکار کرده است.

علاوه بر این، حملات هوایی اسرائیل به زیرساخت‌های دفاعی ایران، آسیب‌پذیری جمهوری اسلامی مقابل حملات را آشکار و توهم شکست‌ناپذیری تهران را از بین برده است. بحران اقتصادی، تشدید تحریم‌ها و ناآرامی‌های داخلی نیز مشکلات را دوچندان کرده و جمهوری اسلامی را در موقعیتی ناامیدکننده قرار داده است.

نویسنده مقاله در ادامه می‌نویسد با این حال، تهران چشم‌انداز بلندمدت جهادی‌اش را رها نکرده است و مقام‌های تندرو رژیم این شکست‌ها را به‌ چشم چالش‌های تاکتیکی موقتی می‌‌بینند که باید بر آن‌ها غلبه کرد تا در نهایت به اهداف گسترده‌تر بازگشت. جمهوری اسلامی همچنان به جنگ ایدئولوژیکش با اسرائیل و غرب متعهد و در تلاش است تجدید  قوا کند، خود را با شرایط تطبیق دهد و از هر فرصتی برای احیای شبکه منطقه‌ای‌اش بهره ببرد.

افزایش تهدید جمهوری اسلامی برای منافع آمریکا در منطقه

ایلام می‌نویسد دکترین راهبردی جمهوری اسلامی از دیرباز بر صبر و حوصله در دستیابی به اهداف تاکید داشته است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

روش کار جمهوری اسلامی بر سوءاستفاده از بی‌ثباتی و نفوذ راهبردی از داخل استوار است. تهران بارها این راهبرد را به نمایش گذاشته است‌، از مهندسی ظهور حزب‌الله در لبنان گرفته تا قدرت‌گیری حوثی‌ها در یمن، و اکنون تمرکز بر اردن و کرانه باختری.

جمهوری اسلامی هرجا شکاف‌های اجتماعی، ضعف سیاسی یا ناکارآمدی حکومتی را شناسایی کند، وارد عمل می‌شود تا دامنه نفوذش را از پایه گسترش دهد و با ایجاد شبکه‌هایی عمیق و ریشه‌دار، حاکمیت کشورها را تضعیف کند و جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای بلند‌مدتش را پیش ببرد.

نفوذ و خرابکاری جمهوری اسلامی در اردن و کرانه باختری

نویسنده مقاله می‌افزاید جمهوری اسلامی با سوءاستفاده از ضعف‌های منطقه‌ای، در تلاش است پادشاهی اردن را که طرفدار غرب است، بی‌ثبات و یک شبکه‌ ضد‌اسرائیلی به‌هم‌پیوسته ایجاد کند. اقدام‌های نیروی قدس در این راستا موارد زیر را شامل می‌شود:

• تسهیل شبه‌نظامی‌گری فراملی: پس از حملات ۷ اکتبر، جمهوری اسلامی استفاده از شبه‌نظامیان عراقی را برای نفوذ به اردن افزایش داده است، که اغلب در پوشش زیارت‌های مذهبی یا فعالیت‌های تجاری است.

• تسلیح و تامین مالی عناصر افراطی: تهران گروه‌های فلسطینی، از جمله گروه‌های کوچک تندرو در اردن و کرانه باختری، را تحت حمایت تسلیحاتی، مالی و آموزشی قرار داده است.

• احیای شبکه‌های اسلام‌گرا: جمهوری اسلامی در حال فعال‌سازی مجدد گروه‌های اسلام‌گرا در اردن، به‌ویژه شاخه‌هایی از اخوان‌المسلمین، برای تضعیف اقتدار دولت است.

• گسترش جنگ ائتلافی: جمهوری اسلامی در تلاش است تا گروه‌های مسلح فلسطینی، از جمله جناح‌های سکولار، را در یک جبهه وسیع ضد‌اسرائیلی متحد کند.

• هدف قرار دادن رهبری اردن: اطلاعات به‌دست‌آمده حاکی از آن است که عوامل تحت حمایت جمهوری اسلامی عملیات‌هایی علیه رهبران اردن، از جمله تهدیدهای احتمالی علیه ملک عبدالله دوم، را بررسی کرده‌اند.

• نفوذ از پایین به بالا: همان‌طور که جمهوری اسلامی با حمایت از حزب‌الله در لبنان و حوثی‌ها در یمن موفق به نفوذ شد، با سوءاستفاده از مشکلات اقتصادی برای افراطی‌سازی عناصر محلی و تشکیل نیروهای نیابتی بلندمدت، در حال ایجاد حمایت‌های مردمی میان اقشار محروم اردن و کرانه باختری است.

• افزایش قاچاق سلاح: نیروهای امنیتی اردن چندین محموله تسلیحاتی ارسالی از ایران به کرانه باختری را رهگیری کرده‌اند، که این امر موجب افزایش بی‌ثباتی در منطقه شده است.

• حضور شبه‌نظامیان عراقی در اردن: گزارش‌ها حاکی از آن است که عوامل تحت حمایت جمهوری اسلامی مراکز تدارکاتی در شهرهای اردن ایجاد کرده‌اند که زمینه را برای تنش‌های آینده فراهم می‌کند.

• جنگ سایبری و انتشار اطلاعات نادرست: جمهوری اسلامی با استفاده از تاکتیک‌های سایبری پیشرفته، دولت اردن را بی‌ثبات کرده و با تبلیغات هدفمند، درصدد ایجاد ناآرامی‌ است.

• افراطی‌سازی در اردوگاه‌های آوارگان فلسطینی: جمهوری اسلامی با سوءاستفاده از نارضایتی‌های اقتصادی و اجتماعی و همین‌طور بهره‌برداری از پیامدهای حمله ۷ اکتبر، اقدام به جذب و افراطی‌سازی آوارگان فلسطینی کرده است.

• ایجاد ساختارهای قدرت موازی: همان‌طور که حزب‌الله در لبنان به‌عنوان دولتی در درون دولت عمل می‌کند، جمهوری اسلامی در تلاش است کانون‌های قدرت محلی میان جوامع اردنی و فلسطینی ایجاد کند که در طول زمان بتوانند اقتدار دولت‌های رسمی را به چالش بکشند.

گسترش راهبردی جمهوری اسلامی و تهدید امنیت ملی آمریکا

جاه‌طلبی‌های جمهوری اسلامی در اردن و کرانه باختری با بی‌ثبات‌سازی متحدان منطقه‌ای کلیدی آمریکا، منافع این کشور را تهدید می‌کند. تضعیف اردن این کشور را به میدان نبرد نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی تبدیل می‌کند؛ در همین حال افزایش نفوذ جمهوری اسلامی در کرانه باختری خطر درگیری با اسرائیل را تشدید می‌کند. با توجه به شراکت راهبردی آمریکا با اردن، هر تهدیدی علیه پادشاهی این کشور اهداف منطقه‌ای آمریکا را به خطر می‌اندازد.

راهبرد جمهوری اسلامی فقط بر رویارویی مستقیم متمرکز نیست، بلکه بر فرسایش تدریجی و تضعیف ثبات از طریق نفوذ، افراطی‌سازی و بهره‌برداری از نارضایتی‌های اجتماعی و سیاسی متکی است.

نویسنده مقاله می‌نویسد باید از تجربه نفوذ نیروی قدس سپاه در عراق درس گرفت. نفوذ کنترل‌نشده جمهوری اسلامی به بی‌ثباتی بلندمدت و چالشی مستقیم برای منافع آمریکا و متحدانش منجر می‌شود.

او در پایان می‌افزاید برای مقابله با این تهدید، لازم است شراکت‌های منطقه‌ای تقویت شود، تبادل اطلاعات امنیتی افزایش یابد، و توانایی جمهوری اسلامی در ایجاد یک پایگاه نیابتی دیگر مختل شود.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه