حتی یک غارنشین می‌تواند...

مقامات و حامیان جمهوری اسلامی ایران درکی معوج و غیرعرفی از عالم واقع دارند

روال‌ها در جمهوری اسلامی ایران به گونه‌ای بوده است که حتی یک غارنشین می‌تواند نادرستی آن‌ها را متوجه شود- KHAMENEI.IR / AFP

شرکت بیمه گایکو در ایالات متحده سال‌ها پیش تبلیغی داشت به این مضمون که گرفتن و کار کردن با این بیمه در دنیای مجازی آن قدر آسان است که حتی یک غارنشین هم می‌تواند انجام دهد. اما روال‌ها در جمهوری اسلامی ایران به گونه‌ای بوده است که حتی یک غارنشین می‌تواند نادرستی آن‌ها را متوجه شود. مقامات جمهوری اسلامی ایران و حامیان و عادی‌سازان این رژیم یا هنوز متوجه این روال‌های نادرست نشده‌اند، یا بعد از ۴۳ سال دارند برخی از آن‌ها را می‌فهمند، بدون آن که اقدامی برای اصلاح انجام دهند. مقامات جمهوری اسلامی ایران به تعبیر «اصلاح» حساسیت دارند. در این نوشته به مواردی از این قبیل که جمع‌آوری امثال آن‌ها به مثنوی هفتاد من کاغذ می‌انجامد، اشاره می‌کنم.

اعلام ممنوع‌الخروجی در فرودگاه

غلامحسین محسنی اژه‌ای که سابقه‌ای به اندازه عمر جمهوری اسلامی ایران در نهادهای امنیتی و قضایی دارد، تازه متوجه شده است که ممنوع‌الخروج بودن افراد را باید قبل از این که به فرودگاه بیایند به آن‌ها اطلاع داد: «گاه حتی به فرد اطلاع نمی‌دهند که ممنوع‌الخروج است و آن فرد همراه خانواده یا شرکای کاری خود قصد انجام سفر دارد، اما در فرودگاه از خروجش جلوگیری می‌شود که این کار موجب اخلال در برنامه زندگی افراد می‌شود.» (خبر آنلاین، ۴ شهریور ۱۴۰۰) به احتمال زیاد یکی از دوستان و آشنایان رئیس قوه که با این موضوع درگیر شده، آن را به وی انتقال داده است. مقامات جمهوری اسلامی ایران به اعتراضات منتقدان خود گوش نمی‌دهند، یا اگر بشنوند، نادیده می‌گیرند.

حتی یک غارنشین می‌فهمد که اگر قرار است کسی را از سفر منع کنیم، بهتر است از قبل به او اطلاع دهیم، نه این که پس از خرید بلیت و پرداخت عوارض در فرودگاه همراه با خانواده، او را در آخرین مرحله از سفر منع کنیم. البته اگر برنامه حکومت آزار دائمی شهروندان باشد، چنین درک‌هایی به کار نمی‌افتد. معلوم نیست که آیا این شکایت رئیس قوه قضائیه از خودش به مرحله اجرا برسد یا خیر.

خاصه‌خرجی در جهان‌گشایی، خساست در واکسیناسیون

پس از اهدای سه میلیون واکسن از سوی ژاپن، اتریش نیز یک میلیون واکسن استرازنکا به ایران هدیه کرد (یورونیوز ۷ سپتامبر ۲۰۲۱). جمهوری اسلامی ایران درخواست واکسن مجانی به کوواکس هم داده است. دولت جمهوری اسلامی ایران که صدها هزار یمنی و سوری و عراقی و لبنانی ماهانه ۳۰۰ تا ۰۵۰ دلار از آن حقوق می‌گیرند و سلاح آن‌ها را تامین می‌کند و سوخت مجانی برای حزب‌الله می‌فرستد، خرید واکسن را از امریکا و بریتانیا ممنوع کرد و از خرید واکسن از چین هم به اندازه کافی سرباز زد تا بعدا کاسه گدایی در برابر کشورهای غربی و ثروتمند دراز کند. متاسفانه آن کشورها نیز برای ابراز دوستی به «نظام»، واکسن هدیه می‌دهند تا بتواند اسلحه و مهمات بیشتری برای کشتار به منطقه ارسال کند.

پدرم در این موارد به شوخی می‌گفت، «گدایی کن تا محتاج خلق نشوی». جمهوری اسلامی ایران برای نیاز نداشتن به غرب، مشغول گدایی از این کشورهاست. این ماموریت گدایی بر عهده وزارت خارجه گذاشته شده است. البته تحقیر ملی برای گسترش حوزه نفوذ مجاز است. در نتیجه این سیاست، مرگ و میر ناشی از کرونا در ایران دو برابر متوسط جهانی، و نرخ واکسیناسیون آن نصف متوسط جهانی بوده است.  خط تولید «واکسن‌های ایرانی» را نیز قرار بوده چین و هند به راه بیندازند که موفق نشده‌اند. حتی یک غار‌نشین می تواند درک کند که کسانی که ثروتمند هستند، نباید گدایی کنند و قبل از جنگ‌افروزی و میلیشیاسازی، باید از مرگ و میر کاست.

اعلام «دارالمومنین» برای سرکوب

مقامات جمهوری اسلامی ایران در هر شهری که بخواهند حقوق ابتدایی فرهنگی و اجتماعی مردم را فراتر از حدی موجود نقض کنند و زورشان برسد که اهدافی را پیش ببرند، آن را به عنوان «دارالمومنین» معرفی می‌کنند. زمانی قم و مشهد دارالمومنین اعلام شد تا از برگزاری کنسرت در آن شهرها جلوگیری شود یا برای رعایت حجاب (چادر سیاه) سخت‌گیری بیشتری به عمل آید. بعدا یزد نیز به این فهرست اضافه شد. در شهریور ۱۴۰۰چند جوان دزفولی عضو گروه سللا را که یک برنامه موسیقی اجرا کرده بودند و در کار آن‌ها هیچ امر غیراسلامی (حتی در چارچوب جمهوری اسلامی ایرانِ موجود) وجود ندارد، با بهانه دارالمومنین بودن دزفول احضار کرده‌اند. حتی یک غارنشین می‌تواند این موضوع را درک کند که هر جای دنیا که بیش از دو فرد باورمند و مومن (به هر چیز) باشند، دارالمومنین (خانه مومنان) است و در دنیای امروز با جابه‌جایی جمعیت و مهاجرت، این اختصاصی به جایی خاص ندارد. با این توجیه نیز نمی‌توان مردم را از زندگی (که موسیقی بخشی جدایی‌ناپذیر از آن است) محروم کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

آب‌های آزاد دنیا فقط برای «نظام»

علی خامنه‌ای، مقامات زیر دست وی، و بوق‌های تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران، از این که ناوهای آن نظام به اقیانوس اطلس و دریای بالتیک (آبهای آزاد) رفته‌اند و بازگشته‌اند، بر گردن خود مدال انداختند و افتخار کردند. اما سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران اخراج ناوهای امریکایی از خلیج فارس و دریای عمان است و قایق‌های سپاه به همین منظور برای آن‌ها دردسر ایجاد می‌کنند. تنها حدود۲۰ کیلومتر (۱۲ مایل) از سواحل دریاها و اقیانوس‌ها، آب‌های سرزمینی کشورها تلقی می‌شوند و بقیه آب‌های آزاد هستند و هر کشتی یا ناوی می‌تواند در آن‌ها حرکت کند.

یک غارنشین هم می‌تواند این موضوع را درک کند که کشتی‌های امریکایی و ایرانی می‌توانند در آب‌های آزاد دنیا، از در جمله خلیج فارس و دریای عمان، حرکت کنند. اما مقامات جمهوری اسلامی ایران از درک این نکته قاصرند که اگر اقیانوس اطلس و دریای بالتیک آب آزاد حساب می‌شوند، خلیج فارس و دریای عمان نیز همین ویژگی را دارند. بنا به تصور مقامات جمهوری اسلامی ایران، آن‌ها می‌توانند در خیابان چند محله دورتر توپ بازی کنند، اما در خیابان محله خودشان نمی‌شود. درست مثل برخی جوان‌های «با غیرت»که خواهران دیگران می‌توانند دوست آن‌ها باشند، اما خواهران خودشان نباید دوست بگیرند.

ارزیابی شهروندان و نظام با دو استاندارد متفاوت

پس از بازداشت توماج صالحی، خواننده رپ، به دست ماموران جمهوری اسلامی ایران، برخی که خود را فعال حقوق بشر و روزنامه‌نگار می‌خوانند، اشعار او را تشویق به خشونت، و بازداشت وی را مشروع خواندند. آن‌ها به گونه‌ای موضع می‌گیرند که گویی مردم ایران در ایالات متحده زندگی می‌کنند و برای توجیه این بازداشت، به قوانین آن کشور ارجاع می‌کنند. مشکلی که این افراد دارند، این است که به تهدیدهای هر روزه مقامات جمهوری اسلامی ایران و خشونت آن‌ها (مثل ترورها و فراهم کردن زمینه مرگ زندانیان سیاسی و غیب شدن افراد) اشاره نمی‌کنند. این‌ها توماج صالحی را می‌بینند، اما یک ماشین سرکوب به وسعت خاورمیانه را نمی‌بینند. ماشین ترور جمهوری اسلامی ایران در ترکیه و عراق به‌شدت فعال است و کردستان عراق مدام زیر بمباران سپاه قرار دارد.

حتی یک غارنشین می‌داند که نمی‌توان مردم ایران را با قوانین امریکا، و حکومت جمهوری اسلامی ایران را با روال‌های حکومت دوران مغول‌ سنجید. نمی‌توان تاثیر خشونت سازمان‌یافته و نهادین نظامی تروریستی را در واکنش مردم نادیده گرفت. در ضمن، «دعوت جنایتکاران به گشتن دنبال سوراخ موش» (در ترانه توماج صالحی)، ضرورتا به معنای تشویق خشونت نیست. افراد از پیگیری قانون نیز می‌توانند به سوراخ موش فرار کنند.

کودکی را با سن و سال اندازه نمی‌گیرند

انسیه خزعلی، معاون ابراهیم رئیسی در امور زنان و خانواده، درباره کودک‌همسری می‌گوید: «شرط سنی ملاک کودک‌همسری نیست و باید مسایلی مانند بلوغ فکری و اجتماعی را هم در نظر بگیریم.» حتی یک غارنشین هم می‌داند که تعابیری مثل کودک، نوجوان، جوان، میانسال و پیر را با یک طیف سنی مشخص می‌کنند. با گذشت سال‌هاست که این مفاهیم معنا پیدا می‌کنند. خزعلی برای توجیه به شوهر دادن دختران ۹ ساله می‌خواهد عنوان کودکی را از آن‌ها بردارد. این خانم که سال‌هاست عضو شوراهای مختلف در جمهوری اسلامی ایران بوده است، هنوز از استادانش یاد نگرفته که بگوید «شرط بلوغ جنسی سن نیست، چون افراد در سنین مختلف بلوغ جنسی پیدا می‌کنند»، و این قیف را وارونه می‌کند که «سن، ملاک بلوغ (برای شوهر دادن کودکان) نیست»، چون مقامات می‌خواهند کودکان را شوهر بدهند. این میزان درک را باید به دولت رئیسی و ولی فقیه آن تبریک گفت. 

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه