بیست و هشتمین دوره جایزه ادبی-تاریخی بنیاد دکتر محمود افشار، به ایرانشناس برجسته و نامبردار بلژیکی، پروفسور پیر لکوک اهدا شد. مراسم اهدای این جایزه، روز جمعه ۲۶ شهریور ماه، در منزل دکتر لکوک در حومه پاریس برگزار شد. شاید این نخستین بار باشد که مراسم اهدای جایزه در خارج از ایران برگزار میشود، اما شرایط کرونایی و البته بیماری دکتر لکوک، دست به دست هم دادند تا دستاندرکاران این جایزه ترجیح دهند فرش زیبای دستبافت نائين را که به نام آقای لکوک زینت یافته و یکی از جوایز جداییناپذیر این مراسم است، این بار در کشوری دیگر به یک ایرانشناس اهدا کنند.
بر اساس گزارشی که تارنمای بنیاد دکتر محمود افشار منتشر کرده است، دکتر ژاله آموزگار به نمایندگی از هیئت گزینش کتاب و جایزه این بنیاد، و دکتر احمد پاکتچی، سفیر ایران در یونسکو و معاونش (دکتر حمیصی)، دکتر ساسان افشار، فرزند واقف، آرش افشار، عضو شورای تولیت و بازرس بنیاد، و نیز دکتر رحیم شایگان، از شاگردان پیشین پروفسور لکوک، در آن مراسم حضور داشتند.
تلاشهای ۵۰ ساله در شناسایی فرهنگ ایران باستان
در آغاز مراسم، دکتر ژاله آموزگار ضمن اشاره به گوشهای از فعالیتهای بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و از جمله اعطای این جایزه سالانه، به کوششهای دکتر ایرج افشار (ایرانشناس نامی) در عرصه ایرانشناسی تاکید کرد و سپس شرحی از فعالیتهای سترگ پروفسور لکوک را برشمرد و ضمن سپاس از همه تلاشهای درازدامن او در مسیر ایرانشناسی، او را از هر نظر شایسته دریافت این جایزه خواند و به او تبریک گفت.
دکتر احمد پاکتچی که خود در زمینه تاریخ و ایرانشناسی دستی چیره دارد، با قرائت متن تقدیرنامه بنیاد، به جزئیاتی از تلاشهای ارزنده دکتر لکوک اشاره کرد و گفت: «از جمله دلایل انتخاب ایشانرا باید مطالعه مستمر، تحقیق جدی و انتشار آثار فاخر در دورهای بیش از پنجاه سال در زمینههای گوناگون ایرانشناسی، بهویژه فقهاللغه و فرهنگ ایرانی و ترجمه آثار مهمی همچون اوستا و شاهنامه خواند.»
در ادامه، دکتر رحیم شایگان به بیان خاطراتی از دکتر لکوک پرداخت، و در پایان مراسم نیز دکتر لکوک با بیان خاطراتی از دوران اقامت خود در ایران، فرهنگ و تمدن ایرانی را از غنیترین فرهنگهای جهان توصیف کرد و پژوهشها و آثار متعددش را در برابر آن بسیار ناچیز خواند. پروفسور لکوک اظهار امیدواری کرد که مطالعات ایرانی بیش از پیش در جایجای جهان ادامه یابد تا کرسیهای دانشگاهی و پژوهشی بتوانند در ادامه تحقیقات قبلی، هرچه بیشتر به شناساندن این فرهنگ و تمدن گرانسنگ بپردازند.
در لوح تقدیری هم که از سوی دکتر مصطفی محققداماد، ریاست شورای تولیت بنیاد، به پروفسور لکوک اهدا شده است، ضمن تاکید بر وجوه گوناگون فعالیتهای او در زمینه شناخت ومعرفی ایران باستان و نیز شاهنامه فردوسی، بر پژوهشهای لغتشناسی و گویشورانه او تاکید شده است که او موضوع دکترای خود را نیز به گویش مردمان روستایی در فارس اختصاص داده بود.
دو کتاب ارزنده در ترجمه متون هخامنشی و متون اوستا
پیر لکوک را باید در دو حوزه صاحب تخصص و فن به شمار آورد: نخست، ترجمه متون کهن هخامنشی و زرتشتی، و دیگر، برگردان منظوم او از شاهنامه فردوسی که یک و نیم سال پیش منتشر شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در جزوهمانندی ۵۰ صفحهای که به همین مناسبت منتشر شده است، خانم آموزگار به دو کتاب آقای لکوک اشاره کرد؛ نخست کتاب «کتیبههای هخامنشی» که سال ۸۶ و زیر نظر خانم آموزگار، با برگردان فارسی نازیلا خلخالی، از سوی نشر فرزان منتشر شد، و دوم، ترجمه کتابهای اوستا که در حجمی نزدیک به ۱۴۰۰ صفحه، در سال ۲۰۱۶ در فرانسه منتشر شد.
پیش از این، خانم آموزگار در مقالهای بلند که در صفحات ۵۵۱ تا ۵۶۷ نشریه اردیبهشت ۸۰ فرهنگستان منتشر شده بود، به اهمیت کتاب «کتبیههای هخامنشی» پرداخته و کار جالبتوجه پروفسور لکوک را ارتباط ریزهکاریهای خوانش سنگنوشتهها، با فصول مرتبط با هر موضوع، تحلیلهای منطقی با زبانی ساده، روان، اما پرمحتوا، توصیف کرده بود.
این کتاب در دو بخش ارائه شده است و علاوه بر رمزگشایی از الفبای خطوط میخی، نشانههای اختصاصی، طرز تلفظ حروف فارسی باستان، و جدول تبارشناسی سلسله هخامنشی را نیز در خود دارد.
کتاب دوم اما مهمتر از کتاب نخست است که متاسفانه هنوز به زبان فارسی ترجمه نشده است.
به نوشته خانم آموزگار، «این کتاب ۱۳۶۶ صفحهای مفید و پرمحتوا و به همان سبک کتاب قبلی ترجمه کتابهای اوستا را به همراه یادداشتهای بسیار مفید در بر دارد و اثری است کاربردی و شامل اطلاعات مفید، لازم و کافی درباره تاریخچه زبان اوستا، مطالب اساطیری و فرهنگی، و تاریخیِ برکشیده از متون، در کنار ترجمه همه بخشهای اوستا.»(ویژهنامه لکوک-ص۱۳)
دکتر تورج دریایی نیز در نوشته خود درباره لکوک با اشاره به پیشینه ترجمه متون اوستایی در غرب و ایران، مقدمه ۳۰۰ صفحهای لکوک بر ترجمه اوستا را کمنظیر و درخشان توصیف کرده و نوشته است: «پیشگفتار لکوک درباره تاریخچه مطالعات اوستا، خدایان، دیوان، و قهرمانان ایرانی، به همراه نکات مهمی درباره شخص اشو زرتشت، پیامبر ایرانی، و جهانبینی ایرانی، مراسم مذهبی زرتشتی، و همچنین مقدمه و مرور او بر هر قسمت اوستا، کاری است درخشان و در خور ستایش.» (ویژهنامه لکوک-ص۱۹)
وجه مهم کار لکوک، همانا غرقشدن در تاریخ و فرهنگ ایران و مطالعه پیوسته و گسترده تاریخ آن از دوران باستان تا به امروز بوده است که نمود آن را میتوان در برگردان دو متن اوستا و نیز شاهنامه در گذشته و ایران میانه، و نیز اعتنای او به گویشها و زبانهای زنده ایرانی همانند زبان کردی و ردگیری تبارشناسانه آنها جستوجو کرد.
کتاب لکوک در بررسی هشت گویش مناطق کوهستانی کرکس و حاشیه کویر، نمونهای از پژوهشهای او در فرهنگ امروزین مردمان این منطقه است که به نوشته حبیب برجیان، «مواد گویشی این اثر بزرگ را از قهرود و ابیانه و ابوزیدآباد و طار( از توابع کاشان)، و اردستان و نائین و انارک در حاشیه کویر، و ورزنه در نزدیکی باتلاق گاوخونی در طی پژوهشهای میدانی سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴ گرد آورد» (ویژهنامه لکوک-ص۱۶)، و سبب شد تا «شناخت او از زبانهای زنده فلات ایران از یک سو و زبانهای تاریخی ایران زمین در دیگر سو، درکی تبارشناسانه و تطبیقی به او ببخشد.»
شاهنامهای که پیرلکوک به فرانسه برگرداند، خود حکایتی دیگر دارد و از ظرفیتهای او در شناخت دو زبان مبداء و مقصد خبر میدهد. این که فردی بتواند همان نظمی را در برگردان یک اثر رعایت کند که شاعر اصلی به کار برده است، از جمله شگفتیهای عرصههای زبانی است و نشان میدهد که او تا چه اندازه در این کار غرق شده بود.
غور و تامل او در شاهنامه به اندازهای بود که سلین ردار، از محققان فرانسوی، کارش را همانند پیشهای مقدس توصیف کرده و به نقل از او آورده است: «من آن قدر در فردوسی غرق شدهام که انگار یک زندگی بندیکتی (از قدیسان مسیحی) را میگذرانم.» (ویژهنامه لکوک-ص ۲۱)
شاهنامه برگردان او که در هزار و هفتصد و چهل صفحه در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، به باور دکتر تورج دریایی «همانند کارهای قبلی این استاد بزرگ، نه تنها ترجمه، بلکه متن پیشگفتار او بر شاهنامه فردوسی، حاوی نکات مهمی است برای آنانی که در فرنگ میخواهند درباره حماسه ملی ایرانشهر(از جیحون تا فرات) اطلاع یافته و با جهانبینی ما آشنا شوند. به راستی چه کسی در این دوران قادر است که به این دقت و زیبایی… متن شاهنامه را از فارسی به زبان دیگری ترجمه کند؟»(ویژهنامه لکوک-ص۱۹)
کتاب شاهنامه تنها در ترجمه نیست که به ظرافت وزیبایی آمیخته شده است، بلکه ناشر فرانسوی ذوق و سلیقه به خرج داده است و کتاب را با برخی از معروفترین مینیاتورها و نقاشیهای مرتبط با شاهنامه آذین کرده است تا در کنار ترجمه منظوم و زیبای آن، اثری شکیل و هنری در کتابآرایی نیز به مخاطبان عرضه شود.
جایزه سالانه بنیاد محمود افشار از سال ۱۳۶۸ آغاز شد، اما روند اعطای آن ثابت نبوده است؛ چنان که در برخی از سالها گاه دو بار این جایزه اعطا شده است و در برخی از دورهها تاخیری ۶ ساله در اهدای جایزه ایجاد شد، که از جمله آنها میتوان به دوره سال ۷۱ اشاره کرد که تا سال ۷۷ این جایزه به کسی اهدا نشد. اما از آن سال و تا به امروز، گاه به صورت سالانه و گاه دو سال یکبار، جایزه به یکی از چهرههای برجسته ایرانشناسی در داخل یا خارج از ایران اهدا میشود.
از جمله چهرههای معروفی که این جایزه را دریافت کردهاند، میتوان به نذیر احمد، ریچارد نلسون فرای، هانری دوفوشه کور، ژیلبر لازار، و کمالالدین عینی، و نیز ایرانیانی چون غلامحسین یوسفی، منوچهر ستوده، فریدون مشیری، عبدالحسین زرینکوب، محمدعلی موحد، هوشنگ ابتهاج (سایه)، و علیاشرف صادقی اشاره کرد. دور قبل این جایزه به دکتر محمدرضا باطنی تعلق گرفته بود.