زمانیکه داعش در افغانستان در اواخر سال ۲۰۱۴ ظهور کرد، طالبان تا مدتها در مقابل آن سکوت اختیار نمود. اوایل گزارشهایی از همکاری میان شبکههای محلی داعش و طالبان نیز منتشر شد، اما این همکاری بسیار اندک بود و سریع به تقابل و درگیری منجر شد.
در ماه ژوئن ۲۰۱۶، ملا اختر منصور، رهبر سابق طالبان، با ارسال نامهای به ابوبکر بغدادی با ستایش از کارنامه ابومصعب زرقاوی، اسامه بنلادن و عبدالله عزام مودبانه از او تقاضا کرد که از ایجاد جبهه جدید جنگ در افغانستان خودداری کند. ملا اختر منصور خواست که جنگجویان تازه پیوسته به داعش، به فعالیت زیر پرچم طالبان تشویق شوند. اختر منصور در نامه مذکور از ابوبکر بغدادی خواهش کرد تا از پراکنده شدن جنگ در افغانستان و شکلگیری چندین جبهه تحت عنوان جهاد خودداری شود. اختر منصور گفته بود که با وجود «امارت اسلامی» نیازی به ایجاد جبهه جدید در افغانستان احساس نمیشود. ملا اختر منصور در همان زمان احساس کرده بود که داعش پدیده خطرناکی است و میتواند برای طالبان به یک چالش بزرگ تبدیل شود.
در همان روزهایی که اختر منصور منتظر پاسخ رهبر داعش بود، منصور دادالله از مخالفان سرسخت او و از چهرههای پرنفوذ طالبان در جنوب افغانستان، با صدها مرد مسلح با داعش بیعت کرد. منصور دادالله صدها تروریست ازبکستانی، چچنی، تاجیکستانی و پاکستانی را نیز با خود همراه ساخت و جبههای را در استان زابل افغانستان ایجاد کرد.
پس از آن درگیریهای شدید میان داعش و طالبان در شرق، جنوب و شمال افغانستان آغاز شد. همزمان با طالبان، نیروهای دولت پیشین افغانستان و نیروهای ناتو نیز جنگ علیه داعش را آغاز کردند. در سال ۲۰۱۶ و همزمان با قدرتگیری داعش، صدها تن از افراد ناراضی در میان گروههای تروریستی فعال در افغانستان و پاکستان، ازجمله اعضای طالبان افغانستان، طالبان پاکستان، لشکر جیش محمد، لشکر طبیه، جماعت انصارالله و شبکههای فعال در منطقه که خودشان را همنوا با داعش میدیدند، برای یکی شدن با داعش به سمت این گروه شتافتند.
در اوایل ۲۰۱۹، حکومت پیشین افغانستان ادعا کرد که داعش هیچ جغرافیایی را در افغانستان در اختیار ندارد و همه جبهههای این گروه در جنوب و شرق افغانستان سرکوب شده است. طالبان نیز در آنزمان اعلام کرد که هیچ جبههای بهنام داعش در افغانستان فعالیت ندارد و همه بهتصرف طالبان درآمده است.
ادعای حکومت پیشین افغانستان و طالبان که داعش جغرافیای خود را در افغانستان در سال ۲۰۱۹ از دست داده است حقیقت داشت، اما این گروه به کوهستانهای سرحد میان افغانستان و پاکستان فرار کرده بودند. آنها منتظر فرصتی دیگر برای سازماندهی و جنگ بودند. از اوایل ۲۰۱۹ تا اوت ۲۰۲۱ میزان حملات انتحاری داعش در گردهماییهای شیعیان، مراکز دولتی و سنگرهای طالبان بسیار اندک گزارش شده است. به نظر میرسد داعش در این برههی زمانی درحال تجدیدقوا، برنامهریزی و ایجاد راهکارهای جدید برای آغاز جنگ در افغانستان بوده است.
همزمان با مسلط شدن طالبان بر افغانستان، حملات داعش از شرق افغانستان که پایگاه سنتی این گروه است آغاز شد. ننگرهار پایگاه سنتی داعش است و نخستین سنگرهای نظامی این گروه در شهرستانهای شینوار و اچین ایجاد شدند. در ابتدای شکلگیری داعش در افغانستان نیز، نخستین تصویر از گردنزدن آدمها، نشاندن اسیران روی مین و منفجر ساختن آنها، ایجاد مراکز آموزش کودکان برای جنگ نیز در شهرستانهای اچین و شینوار استان ننگرهار آغاز شده بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
طالبان با مسلط شدن بر کابل در روز ۱۵ اوت، بدون اتلاف وقت، ابوعمر خراسانی رهبر پیشین داعش در افغانستان را با چندتن از همراهانش تیرباران کردند. دست طالبان به عبدالله اورکزی (مشهور به اسلم فاروقی) از دیگر رهبران داعش در افغانستان و پاکستان که در زندان امنیت ملی افغانستان بود، نرسید. عبدالله اورکزی در میان هیاهوی ورود طالبان به کابل، از زندان امنیت ملی افغانستان فرار کرد و همراه با او صدها جنگجوی داخلی و خارجی داعش که در زندانهای افغانستان بودند نیز فرار کردند.
دو هفته پس از آزادی صدها زندانی داعش از زندانهای افغانستان، دو تن ازآنها در روز ۲۶ اوت، میان هزاران تن که تلاش داشتند از افغانستان خارج شوند خود را منفجر کردند. در این حمله ۱۳ سرباز آمریکایی و ۱۶۹ افغان کشته شدند. مقامهای آمریکایی به شبکه سیانان گفتند که عاملان حمله، از اعضای داعش بودند که در روز ۱۵ اوت و همزمان با ورود طالبان به کابل از زندان آزاد شده بودند. به نظر میرسد حملههای مرگبار اخیر در شهرهای قندوز، قندهار، کابل و جلالآباد نیز توسط افراد گریخته از زندان انجام شده باشند.
در دو ماه اخیر، افغانستان از محوریترین بحثها در مجله النباء است. این مجله را داعش بهصورت هفتگی منتشر میکند و نویسندگان آن ضمن ارائه گزارش از حملههای این گروه در کشورهای مختلف، اوضاع جنگ و ایدههایشان را برای حملههای بعدی مطرح میکنند.
حمله مرگبار داعش به طالبان در جلالآباد، حملات انتحاری در اماکن مذهبی شیعیان و آخرین حمله پنج مهاجم انتحاری داعش در بیمارستان نظامی سردار داوود خان در کابل نشان میدهند، باوجودی که داعش جغرافیای مشخص و آشکاری در افغانستان ندارد، اما از قدرت عملیاتی این گروه کاسته نشده است.
با فروپاشی دولت پیشین افغانستان و متلاشی شدن ارتش، چالش اصلی مردم افغانستان این است که نیروی مشروعی وجود ندارد تا در برابر موج جدید تروریسم و شیوهی جدید جنگ که داعش آغاز کرده است بایستد. طالبان که خودشان را که حاکم بلامنازعه افغانستان میدانند، در سه ماه اخیر، حتی یک حمله داعش را نتوانسته است خنثی کند. داعش اکنون از همان شیوههایی در برابر طالبان استفاده میکند که تا سه ماه قبل طالبان از آن شیوهها در برابر دولت پیشین افغانستان استفاده میکرد.
حمله انتحاری مهمترین ابزار طالبان در جنگ ۲۰ سال گذشته بود. اکنون انتحاری از ابزارهای مهم داعش در برابر طالبان است. کارگذاری مین در جاده، حمله چریکی به شهرها، گردن زدن مخالفان، کشتار افراد بهعنوان جاسوس، حمله گروهی به مراکز درمانی، آموزشی و فرهنگی، قتلعام نمازگزاران در اماکن مذهبی و سربازگیری از روستاهای دور افتاده و فقیرنشین ابزارهای جنگ طالبان در ۲۰ سال اخیر بودند. داعش، اکنون دقیقاً از همین روش علیه طالبان استفاده میکند.
سخنگویان طالبان تلاش میکنند داعش را ناچیز و بیاهمیت جلوه دهند. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان روز دوم نوامبر و پس از حمله مهاجمان داعش به بیمارستان سردار داوودخان، با انتشار اعلامیه ادعا کرد که حمله در ۱۵ دقیقه دفع گردید، درحالیکه شاهدان رویداد گفتند حدود سه ساعت میان مهاجمان داعش و افراد طالبان درگیری جریان داشت.
مولوی حمدالله مخلص، از فرماندهان شبکه حقانی که مسئولیت مهمترین نهاد نظامی در کابل را به عهده داشت، در جنگ با داعش در بیمارستان سردار داوود خان کشته شد. مولوی مخلص، پیش از مسلط شدن طالبان بر افغانستان، فرماندهی یکی از واحدهای لشکر منصوری را به عهده داشت. افراد لشکر منصوری، از اعضای گردان انتحاری طالبان است. سخنگویان طالبان در ادامهی تلاششان برای ناچیز جلوه دادن داعش، در مورد مرگ مولوی حمدالله مخلص نیز سکوت کردهاند.
برخی از سران طالبان تلاش میکنند که نشان دهند که آنان از مرحله یک گروه تروریستی به یک دولت گذار کردهاند، اما هیچ نشانهای از این تغییر دیده نمیشود. نهادهای امنیتی طالبان ادعا میکنند که در افغانستان جنگ تمامشده است و داعش تهدیدی جدی نیست. درحالیکه وزیر کشور در کابینه طالبان یک تروریست تحت تعقیب پلیس فدرال آمریکا است، به بازماندگان عاملان انتحاری در ۲۰ سال گذشته جایزه میدهد و انتحاریها را «قهرمانان اسلام و افغانستان» مینامد. جایزهدهنده حملههای انتحاری، چگونه میتواند در برابر موج جدید جنگ مهاجمان انتحاری ایستادگی کند؟
درحالیکه سران دولت طالبان از تفکر انتحاری حمایت میکنند و پیروزیشان را مدیون انتحاریها میدانند، چگونه میتوانند مانع حملات انتحاری داعش به شیعیان شوند؟ هماکنون مرکزیترین نیروی نظامی گروه طالبان، لشکر منصوری است که بیشترین اعضای آن انتحاریهای آموزش دیده در قرارگاههای نظامی شبکه حقانی است.
سران طالبان در جنگ با داعش، بیشتر بر این مسئله متکیاند که قدرتشان را در شکست دولت پیشین افغانستان و مسلط شدن بر آن کشور ثابت ساختهاند و به همین دلیل، داعش نمیتواند تهدیدی جدی برای این گروه که جنگافزارهای نظامی باارزش میلیاردها دلار در اختیار دارد باشد.
باوجود اینکه طالبان مجهزترین گروه شبهنظامی در جهان است، اما در نبود یک دولت مشروع و درحالیکه افغانستان به دلیل جنگ طولانی به انبار اسلحه تبدیل شده است؛ این کشور مساعد آغاز یک جنگ ویرانگر دیگر و افتادن به گردابی از خونریزیهای جدید است. جنگی که برای دموکراسی و حقوق بشر نیست و دو طرف در آن برای اندازهگیری میزان مسلمان بودن یکدیگر به قتل و کشتار میپردازند.