سالیان درازی است که مراسم عاشورا از چهارچوب زیارتگاهها و مساجد و مراکز علمیه اهل تشیع به خیابانها و کوچهها و مکانهای روباز در افغانستان قدم گذاشته است. مذهب رسمی در افغانستان، سنت حنفی است و به این دلیل، اهل تشیع در آن کشور به عنوان اقلیت مذهبی محسوب میشوند. اگرچه مراسم عاشورا توسط اهل تسنن نیز برگزار میشود، ولی شیوههای برگزاری آن با اهل تشیع تفاوت دارد. به همین دلیل تا سقوط حکومت دکتر نجیبالله، مراسم تاسوعا و عاشورا در افغانستان در تکیهخانهها (در افغانستان به حسینهها و حتی مساجد اهل تشیع را «تکیهخانه» مینامند) برگزار میشد. پس از آن که مجاهدین در افغانستان قدرت را در دست گرفتند، به دلیل آن که تعدادی از گروههای جهادی، مانند حزب وحدت اسلامی و حرکت انقلاب اسلامی، از باورمندان به تشیع بودند، مراسم عاشورا تا حدی رنگ و روی بیشتر گرفت و از حسینیهها به داخل کوچهها (البته بیشتر در مناطق شیعه نشین) راه یافت. اما با سلطه جبارانه طالبان بر بیشتر نقاط افغانستان، از جمله مناطق شیعهنشین، مراسم عاشورا بار دیگر وادار به عقبنشینی شد و حتی در حسینیهها نیز در خفا انجام میگرفت. طالبان که پیرو مکتب بهشدت رادیکال «دیوبندیه»اند، با آیین تشیع در عناد علنی هستند، و به همین علت نیز تا سقوط طالبان، مراسم عاشورا به صورت رسمی توسط نهاد دولت برگزار میشد و به یک گردهمایی چند سخنرانی محدود میشد. پس از شکلگیری حکومتی مبتنی بر پایههای دموکراتیک، آزادیهای مذهبی به عنوان یک حق مسلم برای باورمندان به تمام مذاهب موجود در افغانستان به رسمیت شناخته شد و از همان آغاز سالهای اول دهه هشتاد شمسی، مراسم گسترده و باشکوهی در بیشتر مناطق افغانستان، بهخصوص شهرهای شیعهنشین یا شهرهایی که اهل تشیع در آن حضور داشتند، به آن مناسبت برگزار شد. البته برگزاری این مراسم گاهی به دلیل برخوردهای نیروهای افراطی مذهبی با چالشهایی نیز روبهرو میشد. برای مثال، در عاشورای سال ۱۳۸۴ شمسی درگیریهای خونینی میان پیروان اهل تسنن و تشیع در روز دهم محرم در شهر هرات رخ داد که در اثر آن، تعدادی از پیروان هر دو مذهب کشته و زخمی شدند. با این حال، مراسم عاشورا همچنان و با همان شور و حال همیشگی در گوشهوکنار افغانستان برگزار میشد، تا آن که تروریستها آن مراسم را نیز جزو هدفهای خود قرار دادند.
در پانزدهم آذر۱۳۹۰ شمسی خونینترین حملات انتحاری در سه شهر بزرگ کابل، مزارشریف و قندهار به وقوع پیوست. حمله انتحاری کابل در آن سال، یکی از خونینترین حملات در افغانستان بر مراسم مذهبی بود. در آن حادثه که در وسط دسته عزاداری رخ داد، بیش از ۶۰ تن کشته و نزدیک به ۱۰۰ تن دیگر مجروح شدند. در سه حمله انتحاری در عاشورای آن سال، در مجموع نزدیک به ۱۰۰ تن کشته و نزدیک به ۲۰۰ تن دیگر زخمی شدند. تدابیر امنیتیای که از آن پس برای پیشگیری از احتمال وقوع چنان حملاتی بهکار گرفته شد، محدودیتهایی را نیز به تبع خود ایجاد کرده است. دستههای عزاداری مانند گذشته نمیتوانند در خیابانها و جادهها حرکت کنند. در مناطقی که دستههای عزاداری ایجاد میشود، مقررات محدودیت تردد اجرا میشود و همه کسانی که به محل دستهها میروند، بهشدت بازرسی میشوند.
از زمانی که پای داعش به افغانستان باز شد، مراسم مذهبی اهل تشیع یک هدف بالقوه برای آن گروه بوده است، زیرا داعش همواره در پی دامن زدن به نفرت مذهبی در میان فرقههای اسلامی مختلف برای بهرهبرداری به سود خود است. به همین دلیل، سطح تهدیدهای امنیتی علیه مراسم عزاداری در روزهای آغازین دهه محرم اوج میگیرد. امسال نیز تهدیدهای امنیتی علیه مراسم عاشورا بالا بود و شاید همین دلیل باعث شد که مراسم عاشورای امسال به کمرنگترین شکل خود برگزار شود. حتی مراسم تاسوعا نیز که در سالهای قبل مانند روز عاشورا گسترده برگزار میشد، امسال بسیار آرام و خلاصه برگزار شد.
ورود عنصر سیاسی به مراسم مذهبی
از قرنها پیش، عاشورا بهعنوان یادگار نبرد کربلا و با محتوای گرامیداشت رشادت امام حسین، نوه پیامبر، در مواجهه با لشکر بیشمار یزید، بخشی از جدیترین و عمیقترین باورهای شیعیان بوده است. در کنار آن، برگزاری مراسم عاشورا و تاسوعا به نحوی به یک حس سیال نوستالژیک در تاریخ شیعه بدل شده است و مردمان آن را به عنوان یک اصل مسلم تاریخی پذیرفتهاند. اما با ورود روحانیان اهل تشیع به عرصههای سیاسی در چند سال اخیر، عاشورا نیز به تربیونی برای رهبران مذهبی و سیاسی اهل تشیع در افغانستان بدل شده است تا آن را سکوی پرش آمال سیاسی خویش سازند. در گذشته، حضورعنصر خودجوش مردمی در آراستن مراسم عاشورا و تاسوعا به شدت احساس میشد، ولی اکنون جریانهای سیاسی عاشورا را برگزار میکنند. نگاهی اجمالی به مکانها یا ایستگاههای «صلواتی» که دستههای عزاداری در آن شکل میگیرند، به خوبی این امر را آشکار میکند. در شهر هرات که مراسم عاشورا معمولا گستردهتر برگزار میشود، گروههای سیاسی اهل تشیع که از قضا با خود نیز در رقابت یا حتی خصومت هستند، مناطقی را برای خود و پیروان خود اختصاص میدهند و با شیوههای مختلف میکوشند تا مردم را به آن سو بکشانند. طبیعی است که آن بخش از مردم که نمیخواهند عنصر سیاست با باورهای آنان، بهویژه مراسم عزاداری عاشورا، عجین شود، در چنان مراسمی شرکت نمیکنند و به جای آن، مراسم خود را بیشتر در گروههای کوچک، در مساجد و حسینیههای محلات برگزار میکنند. گذشته از تهدیدات بالقوه از جانب افراطگرایان یا نیروهای وابسته به داعش، این امر نیز به کمرنگ شدن مراسم رسمی عاشورا، بهویژه در شبهای تاسوعا و عاشورا، انجامیده است.