«مهم حفظ این سنتها است؛ حالا چه با آجیل و انار، چه با تخمه و لبو!» خانم میانسالی با گفتن این جمله، به بحث میان یک مشتری دیگر با میوهفروش درباره گرانی میوههای مناسب شب یلدا وارد شد و گفت: «نباید به دلیل گرانی خودمان را از سنتهایمان جدا کنیم؛ چون حکومت قصدش از بین بردن همین سنتها است.»
این صحبتها نشان میدهد که سیاست تا چه حد بر زندگی روزمره ایرانیان تاثیر گذاشته و کار به جایی رسیده است که با وجود گرانیهای کمرشکن، برپایی سنتهای باستانی هم برای ایرانیان به نوعی مقاومت تبدیل شده است. در این روزها و شبها، شهرهای ایران حالوهوای یلدایی گرفتهاند و میوهفروشیها و آجیلفروشیها در تلاشاند کسادی ماههای گذشته را با فروش شب یلدا جبران کنند اما گرانی میوه و خشکبار به خانوادههای ایرانی اجازه نمیدهد به سبک سالهای قبل خرید کنند.
یکی از میوهفروشان مرکز شهر تهران میگوید: «سال گذشته، افت شدید فروش یلدا را به کرونا نسبت دادیم اما امسال مشخص است که مسئله اصلی گرانی است. همین که مردم از خرید کیلویی میوه به خرید دانهای رسیدهاند، یعنی توان اقتصادی مردم در حدی نیست که مثل قدیم خرید کنند.»
مسئله کاهش چشمگیر خرید میوه و تغییر سبک خرید مردم البته با استقبال کارشناسان محیط زیست مواجه شده است، چرا که آنها بر این باورند که ایران همچنان در تولید زباله و دورریز خوراکیهای اضافه رتبهای نگرانکننده دارد؛ اما باید بپذیریم که بین تغییر مختارانه ذائقه خرید یا عوض کردن آن از سر ناچاری و ناتوانی اقتصادی، تفاوت زیادی وجود دارد؛ چرا که در دومی مسئله نگرانکننده دیگر حذف تدریجی میوه از سبد غذایی خانوادههای ایرانی است. یکی از میوهفروشان تهران میگوید: «به نسبت سه سال قبل، خرید مردم به وضوح کم شده، تا حدی که من خودم میزان تامین میوهام از ترهبار یک پنجم کاهش یافته است.»
با نگاهی به قیمت میوههای رایج شب یلدا، دشواری تدارک یک بساط یلدایی برای بخش زیادی از جامعه محسوستر میشود؛ زیرا به عنوان مثال، انار، یکی از نمادهای شب یلدا، این روزها در نقاط مختلف تهران از کیلویی ۱۶ هزار تومان تا ۳۰ هزار تومان فروخته میشود. برای یک کاسه انار دان شده، بهطور معمول، دو انار متوسط با وزن ۴۰۰ تا ۳۵۰ تا گرم نیاز است؛ چرا در حدود نیمی از وزن هر انار فقط پوست آن است. اگر قیمت انار در تهران را ۲۰ هزار تومان در نظر بگیریم و فرض را بر این بگذاریم که هر سه انار یک کیلو وزن داشته باشد، یعنی هر انار حدود هفت هزار تومان در میآید. حال اگر خانوادهای چهار نفره بخواهد با دعوت از یک خانواده چهار نفره دیگر، مهمانی یلدایی کوچکی برگزار کند که در آن هر فرد یک کاسه متوسط انار دان شده داشته باشد، یعنی به حدود ۱۵ انار نیاز دارد که قیمت آن حدود ۱۰۰ هزار تومان خواهد شد.
شاید به همین دلیل است که این روزها جدا از صفحات مختلف مجازی، خیلی از فروشگاههای زنجیرهای و حتی برخی میوهفروشیهای تهران هم به فروش انار دان شده در ظرفهایی با وزنهای مختلف روی آوردهاند. یکی از میوهفروشیهایی که انار دان شده میفروشد، میگوید: «انار دان شده حدود کیلویی ۸۰ تا ۱۰۰ هزار تومان است. که هر کیلو برای حدود پنج کاسه کوچک کفایت میکند»؛ یعنی با خرید یک و نیم کیلو انار دان شده، میهمانی هشت نفره یلدایی ما اناردار میشود که بازهم ۱۲۰ تا ۱۴۰ هزار تومان هزینه خواهد داشت.
با توجه به اینکه در میهمانی ایرانیها معمولا سبد میوه یکی از اجزای اصلی است، اگر به ازای هر دو نفر یک سیب، یک موز، یک خیار و یک پرتقال یا نارنگی هم در نظر بگیریم، به خرید چهار موز با قیمت متوسط ۲۵ هزار تومان، چهار سیب با قیمت متوسط ۱۵ هزار تومان، چهار خیار با قیمت متوسط هشت هزار تومان و چهار پرتقال با قیمت متوسط ۱۲ هزار تومان نیاز داریم که قیمت همین سبد محدود ۶۰ هزار تومان میشود.
برای رعایت سنت یلدا، اگر یک هندوانه متوسط با وزن چهار کیلو هم در نظر بگیریم، باید حدود ۲۰ هزار تومان هم برای هندوانه پرداخت کنیم که مجموع تمام اینها به نزدیک ۲۰۰ هزار تومان میرسد.
اما یلدا آجیل هم میخواهد. قیمت انواع خشکبار در ایران این روزها به شدت افزایش داشته است. از پسته کیلویی ۴۰۰ تا ۵۹۰ هزار تومانی تا تخمه آفتابگردان ۱۰۰ هزار تومانی، بادام هندی ۶۷۰ هزار تومانی، بادام زمینی ۱۸۰ هزار تومانی و بادام شور ۶۲۰ هزار تومانی که نشان میدهد خرید یک کیلو آجیل یلدایی دستکم ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان تمام میشود.
به گفته یکی از خشکبارفروشان تهرانی، بازار فروش آجیل نیز بسیار بحرانی است چرا که مردم توان خرید آن را ندارند.
از نکات جالبی که خود نشانگر وضعیت گرانی خشکبار است، میتوان به پوشاندن روی ظروف ارائه خشکبار در مغازهها اشاره کرد. همه به یاد داریم که در زمان خرید آجیل، امتحان کردن و خوردن انواع خشکبار جزئی از خرید بود اما این روزها مغازههای خشکبار یا ظروف شیشهای در بسته دارند یا روی آجیلها را با سلفون پوشاندهاند.
یکی از خشکبارفروشها میگوید: «اگر ضرب و تقسیم کنید، متوجه میشوید که امروز یه مشت کوچک پسته که قبلا اصلا به چشم نمیآمد، نزدیک ۱۰ هزار تومان قیمت دارد. حالا شما تصور کن در طول روز ۳۰ نفر هم بخواهند یک مشت از آجیلها را امتحان کنند. روزانه فقط ۳۰۰ هزار تومان ضرر است. آنهم در شرایطی که میزان فروش ما در طول روز گاهی به یک میلیون تومان هم نمیرسد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
البته این روزها کمتر کسی اقلام آجیل را جداگانه میخرد. آجیل شب یلدا معمولا آجیلی چندمغز و شیرین است که کشمش و توت خشک دارد و در کنار آن شیرینیهایی مثل باسلوق قرار میگیرد. به همین دلیل، برای بالا بردن امکان خرید مشتریها، مغازههای خشکبار تلاش کنند با ترکیبهای مختلف و کم و زیاد کردن مغزهای گرانقیمت و توت خشک با کشمش و نخودچی، از نظر قیمتی، بستههای متنوعی فراهم کنند. هرچند بازهم وقتی به این نمونهها نگاه میکنیم، قیمت آجیل شب یلدا از ۲۵۰ هزار تومان کمتر نمیشود و بهای نمونههای اعلا و پرمغز هم که تا ۴۲۰ هزار تومان میرسد.
به گفته یکی از فروشندگان خشکبار در تهران، این روزها مردم تلاش میکنند با جایگزین کردن تنقلاتی مثل برنجک و گندم شاهدانه تا حد زیادی از میزان خرید آجیل یلدا بکاهند. این کاسب بازار خشکبار میگوید: «امسال میزان فروش بستههای ترکیبی مشهور به برنجک و گندمک چند برابر شده است؛ بستههای ۱۰۰ گرمی که قیمتشان بهمراتب کمتر از آجیل است. با این حال مردم هنوز ولو در حد خرید نخودچی و کشمش هم که شده، میکوشند آجیل را از سفره یلدا کنار نگذارند.»
اما نکته دیگر در خصوص آجیل ایرانی در سالهای اخیر این است که نخودچی شور که روزگاری خانوادهها وجود آن در آجیل را بهسادگی نمیپذیرفتند، این روزها حدود کیلویی ۷۰ هزار تومان شده است. خانواده مدنظر ما اگر بخواهد برای مهمانی هشت نفره خود آجیلی با مقدار متوسطی از مغزها انتخاب کند، باید دستکم نیم کیلو آجیل بخرد تا به هر نفر یک کاسه کوچک برسد. با احتساب قیمتهایی که گفتیم، این میزان آجیل نیز به ۱۵۰ هزار تومان پول نیاز دارد. یعنی با میوه خریداری شده، حالا منهای شام، ۳۵۰ هزار تومان هزینه سفره یلدا شده است.
اگر فرض کنیم این خانواده بخواهد غذایی در حد یک چلوخورشت مهیا کند، با احتساب برنج کیلویی ۵۵ تا ۷۰ هزار تومان و گوشت کیلویی ۱۲۰ هزار تومانی و حبوباتی که انواع آن از کیلویی۵۰ هزار تومان کمتر نیست، با اضافه کردن مخلفاتی مثل ماست و نوشیدنی، در خوشبینانهترین حالت به ازای هر نفر۴۰ هزار تومان هزینه میشود که حاصل جمع ۳۲۰ هزار تومان است و با قرار گرفتن در کنار خریدهای قبلی میبینیم که یک دورهمی ساده این دو خانواده چهار نفره چیزی در حدود ۷۰۰ هزار تومان هزینه خواهد داشت.
با این قیمتها و درآمد این روزهای خانوادههای ایرانی و فقر فراگیر، دیگر از سفرههای بلندبالا و رنگارنگ یلدایی در ایران خبری نیست. هرچند در همین روزگار، خانوادههایی هم هستند که تنها ظروف و تزیینات سفره یلدایی آنها بیش از اینها تمام میشود و در سفرههایی که به زودی در اینستاگرام به اشتراک گذاشته میشوند، انواع میوههای لوکس و آجیلهای پرمغز به نمایش درخواهند آمد و همین تفاوت است که سرخوردگی، خشم و ناامیدی در جامعه را افزایش داده است.
به گفته یکی از مدیران فروشگاههای زنجیرهای تهران، این روزها در برخی از مناطق شمال شهر سفارش سبدهای میوهآرایی با رقمهایی چند میلیون تومانی هم ثبت شده است. با شنیدن این حرف یاد سخنان آن خانم میانسالی افتادم که اول گزارش به آن اشاره کردم که گفته بود: «مهم حفظ این سنتها است حالا چه با آجیل و انار، چه با تخمه و لبو!» میزان اختلاف طبقاتی در ایران به سمتی میرود که حتی حفظ کهنترین رسوم و سنن ایرانی هم برای برخیها به مبارزه بدل شده و برای بعضی دیگر، این سنتها تنها فرصتی برای به نمایش گذاشتن خود در صفحات مجازیاند؛ بیآنکه به آن باور یا علاقهای داشته باشند. همین است که یک روز یلدا را به نمایش ثروت بدل میکنند و روز دیگر با کاج کریسمس تم مهمانیهای خود را از ننه سرما به بابا نوئل تغییر میدهند.