ادیان سه کارکرد عمده دارند: معنی دادن به زندگی افراد با متصل کردن آنها به یک منبع قدسی، پاسخ دادن به نیاز به اجتماعی شدن با مراسم مذهبی، و التیام یا کاهش رنج و نگرانی با نذر و زیارت و دعا و شفاعتخواهی و انجام دیگر دستورات دینی. همه اینها در سطح فردی و گروهی تعریف شده است و برای دولت، هیچ دخالتی در آنها در نظر گرفته نشده است.
هنر اسلام سیاسی و اسلامگرایی، آن بوده که این کارکردها را به دستورالعمل و ماموریتهای دولت تبدیل کرده است. برای آن که چنین امری محقق شود، باید همه مراسم عرفی، مسافرتها، و رفع نیازهای مردم را اسلامی کرد. اسلامیسازی طب و التیامیابی در شرایط بلایای طبیعی در حوزه عمومی و ارجاع دادن مردم به قناعت و صبر در شرایطی که حاکمان منابع عمومی را به تاراج میبرند، بخشی از داستان حکمروایی دینی است.
«طب اسلامی»
علم معجزه نمیکند و راهحلهای آن نیز یکشبه پیدا نمیشود. در دورههایی که راهحلهای علمی و عرفی برای برخی مشکلات حاد مثل بیماری همهگیر پیدا نشده است، اسلامگرایان و دیگر ایدئولوگها موقعیت را برای ارائه راهحلهای قدسی و ایدئولوژیک خود مناسب میبینند. در دوران همهگیری کرونا، تا زمانی که دارو و واکسن موثر آن پیدا نشده و برای همگان تولید نشده است، عرصه برای جولان راهحلهای قدسی و مبتنی بر ایدئولوژی باز بوده است. از همین رو، در این دوره در ایران دوباره ادعاهای طب اسلامی که همانا روایات توصیه کننده برخی دستورالعملها در بحارالانوار برای مصرف برخی گیاهان است، اوج گرفت. این اوجگیری در طرح مجلس یازدهم برای تشکیل سازمان طب اسلامی منعکس شده است.
تمامیتخواهان شیعه که معتقدند قرآن و حدیث همه نیازهای بشریت را پاسخ میدهد و پروژه اسلامی کردن را تا آخر ادامه خواهند داد، به دنبال «طب اسلامی» هستند و مدعیاند که این طب همه بیماریها را درمان میکند. برای آنها، شصت درصد صندلیهای رشته پزشکی دانشگاهها (سهمیهای) کافی نیست تا امور پزشکی کشور را در اختیار داشته باشند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در این حال، پزشکانی که با روایات مربوط به جوشاندهها یا دعای خاص به درمان بیماریها میپردازند، اولا نیازی به سالها مرارت در گذراندن دورههای عمومی و تخصصی و بالینی نخواهند داشت، ثانیا در برابر اشتباهات خود مسئولیتی ندارند، چون سخن ائمه را انتقال دادهاند و همانند روحانیون در مقام الهی روایتگری مینشینند و جایگاه قدسی در جامعه پیدا میکنند، و ثالثا، روحانیون و طلابی که در مقام پزشک خواهند نشست، غیر از روح و روان مردم، جان و جسم آنها را نیز در اختیار خود خواهند گرفت.
نماز آیات و دعای سیل و زلزله
در رخدادهای طبیعی بیخطر مثل خسوف و کسوف که بشر دوران گذشته به علت جهل از علت آن احساس ناامنی میکرد، و نیز در بلایای طبیعی نوعی پیشبینیناپذیری وجود دارد و علم هنوز نتوانسته است این پیشبینیناپذیری را به صفر برساند. این پیشبینیناپذیری، منشا نگرانی است. همینجا است که پای راهحلهای قدسی پیدا میشود. نماز آیات برای همین منظور ساخته شده است تا افراد با پناه آوردن به نماز، آرامش پیدا کنند. در شرایط بلایای طبیعی، با توجه به شکست مکرر حکومت دینی در رسیدگی به بلادیدگان، دعای زلزله و سیل توصیه شده است تا بلادیدگان آرامش پیدا کنند. پس از چند روز اول نیز بلادیدگان معمولا در کانکسها یا چادرها به حال خود رها میشوند.
قناعت و صبر
توصیه روحانیون حکومتی (ائمه جمعه، مراجع قم، مدرسین حوزه، و روحانیون صاحبمقام دولتی) به مردمی که توان خرید مایحتاج روزانه خود را ندارند، قناعت و زهد و صبر است تا حکومت دینی به جهان گستریاش بپردازد و حاکمان تا صدها نسل بعد از خود را تامین کنند. البته خود آنها و اعضای خانوادههاشان این گونه زندگی نمیکنند. در کشوری که بیست میلیون حاشیهنشین و شش میلیون بیکار (به روایت نهادهای رسمی حکومت) وجود دارد، حتی یک روحانی بیکار یا بیخانمان وجود ندارد.
آنها میتوانند صدها روایت و داستان از ائمه شیعه در این مورد برای مردم نقل کنند. روحانیون شیعه که اکنون منابع کشور را در اختیار دارند و در سیاستگذاریها و تصمیمگیریها دخیل هستند، هنگامی که در برابر شکایات مردم از وضعیت خود قرار میگیرند، آنها را به زندگی حداقلی و شرایط شعب ابیطالب دعوت میکنند. هنگامی کههاشمی رفسنجانی پس از پایان جنگ مردم را به زندگی بهتر دعوت میکرد و ائمه شیعه را افرادی بیخانمان و زاهد معرفی نمیکرد، او را به مانور تجمل متهم میکردند.
شفاعت
مسلمانان اهل سنت هیچ کس و هیچ چیز را واسطه میان خود و خدا نمیدانند و با ساختن مقبره و بارگاه و ضریح برای مقدسان شیعه در جامعه خود مخالفت میکنند. اما برخی شیعیان ائمه خود و نایبان امام دوازدهم (فقهای شیعه) را علاوه بر مقابر آنها، واسطه شفاعت میدانند. به همین دلیل زمینهای اطراف مقابر مقدسان شیعه حکم طلا را دارد، چون برخی شیعیان میخواهند با نزدیک بودن قبرشان به جسد ائمه، بخشی از گناهانشان بخشیده شود.
روحانیت شیعه این نگرانی را با شفاعت رفع کرده است. کارکرد شفاعت، دادن راهحل برای رهایی از دغدغه مجازات و احساس گناه در صورت گرفتار نیامدن به عواقب دنیوی است. مومنان هر دین معمولا برای اطمینان از بخشودگی با تمسک به مقدسان، پرداخت هزینه مالی را به درخواست از واسطهها اضافه میکنند (مثل پرداخت برای گناه توسط مسیحیان کاتولیک).
البته برخی شیعیان هم مانند مسیحیان چهرهای خلق کردهاند که قرار است خون او فدیه گناهان آنها شود. رونق عزاداری امام سوم شیعیان در محرم و صفر و روضهخوانی در ایام سال، به همین رفع نگرانی از رفتن به دوزخ با تمسک به او مربوط میشود. شیعیان در امام سوم شیعیان، کارکرد مسیح را جستوجو میکنند.
روشهای ابطالناپذیر و تحقیقناپذیر
روحانیت شیعه برای مدیریت رنج و نگرانی آدمیان به سراغ این گونه توصیهها میرود، چون نه مومنان و نه غیرمومنان میتوانند بیفایده بودن یا مضر بودن آنها را با ضرس قاطع اثبات کنند. قناعت و صبر و شفاعت و توصیههای عرفی برای استفاده از خوراکیها برای درمان افراد، اگر به روشی برای دوشیدن افراد تبدیل نشود، ضرری برای عموم ندارد. اما قناعت و صبر و شفاعت و دستورالعملهای نامضر به بدن افراد، نمیتواند سیاستهای یک حکومت با مسئولیت فراهم آوردن آرامش روانی برای افراد باشد.
این روشها مبتنی بر ایدههایی مثل بهشت و رستاخیز و فرشتگان و دوزخ و وجود خداوند است که در سطح فردی نه میتوان آنها را با علم و دانش رد کرد و نه اثبات (تحقیقناپذیر و ابطالناپذیرند) مگر مشخصا به بدن و روان افراد آسیب برسانند. تنها باور است که در این حوزه تعیین کننده است؛ که افرادی دارند و افرادی ندارند. اگر صدها بار در جیب بازیکنان یا تیر دروازه زمین فوتبال دعا بگذارند، یا نماز باران و آیات یا دعای سیل و زلزله خوانده شود، یا به یک روایت برای بهبود بیماری عمل شود، و نتیجهای گرفته نشود، باز مومنان دست از این کارها برنمیدارند، چون روشهای متعددی برای توجیه نتیجه نگرفتن وجود دارد. اما وقتی این امور به سیاست و روش حکومتی و رفتار مقامات تبدیل شود، نشان دادن پیامدهای آنها ممکن است، و قابل ارزیابی میشوند.