اصغرفرهادی که سابقه برنده شدن جایزه اسکار را در کارنامه خود دارد، همچنان مورد توجه رسانههای خارجی است. روزنامه گاردین در گفتگو با او، به بررسی وضعیت سینمای ایران و حواشیای که پیرامون آن شکل گرفته، پرداخته است.
کنار گذاشتن فیلم از اسکار، برای اکثر کارگردانان خودکشی شغلی محسوب میشود، اما اصغر فرهادی دقیقاً این کار را انجام داده است. در مدت کوتاهی پس از آن که «هیئت فیلم» تحت کنترل دولت ایران فیلم «قهرمان» را به اسکار معرفی کرد، فرهادی بیانیهای در اینستاگرام منتشر کرد و گفت که از انتقادات رسانههای تندرو نزدیک به حکومت در مورد خود، خسته شده است.
او در این باره نوشت: «اگر معرفی فیلم من برای اسکار شما را به این نتیجه رسانده است که من بدهکار هستم، اکنون به صراحت اعلام میکنم که با لغو این تصمیم مشکلی ندارم.»
فرهادی میتواند چنین اقدامی را انجام دهد. او پیش از این برنده دو جایزه بینالمللی اسکار برای «جدایی» در سال ۲۰۱۱۲ و «فروشنده» در سال ۲۰۱۷، و نیز جوایز دیگری (مانند فیلم «قهرمان» که سال گذشته جایزه جشنواره کن را دریافت کرد) شده است.
چنین دستاوردهایی نشاندهنده جایگاه او است. در عین حال، به نظر میرسد که او خط مشی مشخصی را در مورد رژیم سرکوبگر کشورش زیر پا گذاشته است. دیگر فیلمسازان ایرانی، مانند جعفر پناهی و محمد رسولاف، با احکامی از قبیل حبس و ممنوعالخروجیو حتی ممنونعیت از فیلمسازی، بهای سنگینی برای انتقاد خود از برخی مشکلات جامعه ایران پرداختهاند.فرهادی تا کنون از چنان برخوردهایی در امان مانده است، و از این رو اتهاماتی مبنی بر «حمایت حکومت» علیه او مطرح میشود.
فرهادی در بیانیه خود به شدت با این اتهام مخالف است. او میگوید: «چگونه کسی میتواند مرا با دولتی مرتبط کند که رسانههای افراطی آن از هیچ تلاشی برای تخریب، به حاشیه راندن، و انگ زدن به من دریغ نکرده اند؟»
او نوشته است که چگونه گذرنامهاش را ضبط کردهاند و در فرودگاه از او بازجویی کردهاند، به او گفتهاند که به ایران برنگرد، و او در مقابل فعلا از پاسخ به «اتهامات و نام بردن از دولت» خودداری کرده است.
فرهادی که از پاریس با ما از طریق مترجم صحبت میکند، قصد ندارد وارد جزئیات بیشتر شود. او میگوید: «این یک مورد بسیار پیچیده بود. من مطمئن نیستم که کدام ترجمه را خواندهاید. برای افرادی که با کشور من آشنایی ندارند، ممکن است باعث سوءتفاهم شود، اما مردم ایران به وضوح آن را درک کردند. این فقط برای مقاصد داخلی بود.»
در لحن فرهادی نوعی بیحوصلگی حس میشود. به نظر میرسد که او از این واقعیت که همیشه باید به اندازه کار واقعی خود، درباره وضعیت خود به عنوان یک فیلمساز ایرانی صحبت کند، دلسرد شده است. اما همچنین، شاید آگاهی به این که هر چیزی که میگوید، میتواند علیه او در کشورش استفاده شود، نیز موثر باشد.
او میگوید که وجهه بینالمللی مانند چاقوی دولبه است؛ به نوعی از شخص محافظت میکند، اما [مقامات ایران] را حساستر میکند. هر چه میگویید، هر کاری که انجام میدهید، بیشتر در کانون توجه است.
از قضا، «قهرمان» فیلمی درباره نقش رسانه در ساختن و نابود کردن قهرمانان است. موضوع آن زندگی «رحیم» (امیر جدیدی) است؛ پدری مطلقه با لبخندی برنده. رحیم و نامزدش پس از آزادی از زندان، یک کیفدستی حاوی سکههای طلا پیدا میکنند. ابتدا سعی میکنند آنها را بفروشند، اما بعد رحیم تصمیم میگیرد صاحب کیف را پیدا کند و آن را برگرداند. داستان از اینجا شروع میشود و رحیم به عنوان یک «قهرمان» مورد ستایش قرار میگیرد. یک گروه تلویزیونی میآیند تا در زندان درباره او داستان بسازند و یک موسسه خیریه محلی برای کمک به پرداخت بدهی او، کمک مالی جمعآوری میکند.
اما پس از آن، مجموعهای از حقایق در مورد این حادثه تبدیل به شبکه درهمتنیدهای از فریب میشود که همه افراد خود را در آن گرفتار مییابند.
فرهادی میگوید: «واقعاً آنچه در دل فیلم بود، فراز و فرود ناگهانی یک فرد بود و این چیزی است که ما این روزها اغلب در جامعه خود مشاهده میکنیم: افرادی که خیلی سریع در کانون توجه قرار میگیرند و به همان سرعت از آن خارج میشوند.»
فیلمهای فرهادی مهارتی دارند که زندگی معمولی را به یک فیلم هیجانانگیز شبیه میکنند. آنقدر واقعگرا هستند که میتوانند درام مستند باشند، اما پر از تنش، شگفتی و رمز وراز هستند. موفقیت او در فیلم «درباره الی»، در پیوند با ناپدید شدن غیرقابل توضیح یک زن از میان گروهی از دوستانش در یک تعطیلات است. «فروشنده» بر مبنای داستان تجاوز جنسی به یک زن از سوی یک مجرم ناشناس است. به همین ترتیب، در فیلم «قهرمان»، رحیم باید به دنبال زن اسرارآمیزی باشد که کیفدستی گم شده را به دست آورده است، تا بتواند روایت خود را تأیید کند (او راهحلی پیدا میکند که او را در دردسر بیشتری قرار میدهد).
فرهادی توضیح میدهد: «آنچه واقعاً به آن علاقه دارم و میخواهم با آن سر و کار داشته باشم، زندگی عادی و روزمره است. این برای من ارزشمند است. اما خطر خستهکننده بودن و جزئیات تکراری را هم میدانم. هیچکس نمیخواهد روی این مسایل تمرکز کند. بنابراین باید واقعی باشد، اما با عنصری از تعلیق که مخاطب را مجذوب خود میکند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
طبق روال معمول در آثار فرهادی، در «قهرمان» هیچ چیز سیاه و سفید نیست. هیچ شخصیت بدون ابهام «خوب» یا «بد» وجود ندارد.
فرهادی میگوید: «من به عنوان یک فیلمساز شخصیتها را قضاوت نمیکنم. این طور نیست که فکر میکنم نباید آنها را قضاوت کرد. کاملا برعکس، این دعوتی است برای قضاوت. اما آن را برای مخاطب باز میگذارم. نمیخواهم دیدگاه خودم را تحمیل کنم.»
فرهادی اذعان میکند که فیلمهای او کمتر از کارهای برخی از همتایانش سیاسی هستند. در «هیچ شیطانی وجود ندارد» رسولاف، موضوعاتی نظیر مجازات اعدام و خدمت سربازی اجباری مورد توجه قرار گرفته بود. رسول اف که در سال ۲۰۲۰ از ساخت فیلم منع و به یک سال زندان محکوم شد، در حین فیلمبرداری در مناطق دورافتاده روستایی مجبور به استفاده از تاکتیکهای چریکی، با استفاده از نامها و فیلمنامههای جعلی بود.
در مقابل، فرهادی اکنون یک چهره جهانی است. او همچنین فیلمهایی در فرانسه («گذشته») و اسپانیا («همه میدانند») با بازی بازیگرانی مانند پنهلوپه کروز و طاهر رحیم ساخته است.
او توضیح میدهد که در ایران بستگی دارد چه فیلمی بسازی. «اگر موضوع یا شیوه داستانگویی آدم به طور مستقیم اجتماعی یا سیاسی نباشد، مشکل کمتری دارد، تا جایی که میتواند با محدودیتها کار کند. اما به این هم بستگی دارد که بخواهد فیلمهایش در ایران اکران شود یا خیر. این همیشه اولویت من بوده است.»
او علاوه بر آن که به دلیل اتهام «حامی دولت» بودنش مورد انتقاد قرار میگیرد، مدام به دلیل «مخالف بودن» هم مورد انتقاد هم قرار میگیرد، که همیشه از جانب تندروها و رسانههای آنها است: «من به دلیل ارائه «تصویر غیرواقعی» از کشور مورد انتقاد قرار گرفتهام. و واقعا موافق نیستم. بهرغم موقعیتهای پیچیدهای که در فیلمهایم توصیف میکنم، همیشه تصویر بسیار نجیبی از مردم، شخصیتها، و روابط وجود دارد. نمیدانم آنها درباره چه «تصویر غیرواقعی» حرف میزنند.»
در زندگی عمومی، فرهادی صراحتا علیه عناصر تندرو ایران بوده است. او یکی از چندین فیلمسازی بود که رسولاف را در دادگاه تجدیدنظر همراهی کرد و از طریق اینستاگرام، نظرات خود را در مورد همه چیز، از سرنگونی تصادفی هواپیمای مسافربری اوکراینی در ژانویه ۲۰۲۰ گرفته تا تبعیض ظالمانه علیه زنان و دختران، و روشهایی که اجازه داده است تا ویروس کرونا مردم را سلاخی کند، در برابر حکومت سخن گفته است.
فرهادی بر همین اساس در برابر افراطگرایی غربی نیز موضع گرفته است. او در اعتراض به فرمان جنجالی ممنوعیت سفر دولت ترامپ علیه هفت کشور مسلمان، از جمله ایران، از شرکت در مراسم اسکار ۲۰۱۷ خودداری کرد و به جای او، سخنرانیاش را انوشه انصاری ایرانی-آمریکایی قرائت کرد. او نوشت که «تقسیم جهان به دو دسته «ما» و «دشمنان ما» ترس ایجاد میکند، و توجیهی فریبکارانه برای تجاوز و جنگ است؛ هرچند، میتوانست در مورد آمریکا یا ایران صحبت کند.
او میگوید: «شباهت زیادی بین انواع افراطگرایی وجود دارد. آنها کم و بیش یکسان هستند.»
فرهادی معتقد است که فرهنگ میتواند سلاحی در مقابل آن باشد. فیلمها او، صرفنظر از آن که روایت آنها کجا رخ میدهد، به ویژگیها و ضعفهای جهانی انسانی میپردازند. به گفته او، بین «ما» و «آنها» همدلی ایجاد میکنند. این همیشه رسالت او بوده است. آیا او احساس میکند که فرهنگ در آن نبرد پیروز شده است؟ «نمیدانم، اما فکر میکنم عنصر زمان مطرح است. فکر میکنم تأثیر هنر و ادبیات و سینما تأثیری بلندمدت است».
به نظر میرسد که او از این نبرد خاص جان سالم به در برده است: «قهرمان» همچنان فیلم اسکار بینالمللی ایران است. برخلاف رحیم، شخصیت اصلی فیلم «قهرمان»، داستان خود اصغر فرهادی نه از نظر اخلاقی مبهم است و نه فرازوفرودی سریع دارد. آیا او خود را قهرمان میداند؟ او میگوید: «به هیچوجه. من همیشه گفتهام که چیزی جز یک فیلمساز نیستم.نمیخواهم چیز دیگری باشم.»