در میان انبوه اخبار نامیمون مثل کرونا، زندان و مرگ شاعر و زنجیر و بند که به گوشمان میرسد و تصاویر آن بر چشمانمان مینشیند، شنیدن از تولد میتواند آدمی را برای لحظاتی هرچند کوتاه از این همه مصیبت جدا کند؛ بهخصوص اگر تولد شاعر و ترانهسرایی باشد که یکی از قلههای ترانهسرایی موسیقی پاپ به شمار میرود و در تاریخ ۱۹ دیماه، ۷۵ سالگیاش را پشت سر گذاشته است؛ سنی که کمال پختگی است و در آن، دانش و تجربه در هم میآمیزد و آثاری را میآفریند که میتواند اوج لذت هنری و ادبی را به کام و جان مخاطبان بنشاند. این ترانهسرا نیست کسی جز ایرج جنتی عطایی که بیتردید میتوان او را در زمره جریانسازان اصلی ترانهسرایی نوین ایران قرار داد.
برخی از ترانههای او همچنان ورد زبان جوانان و عشاق قدیم و جدیدند و به جملات قصاری تبدیل شدهاند که حتی این روزها هم در رسانههای اجتماعی دستبهدست میشوند.
۳۳۰ ترانه در پنج دهه
اگرچه جنتی عطایی در زمینه نمایشنامهنویسی، فیلمنامهنویسی و تئاتر هم دستی دارد و تحصیلاتش در این زمینه است، شهرتش به دلیل ترانههایی است که سروده است. او را میتوان یکی از پرکارترین ترانهسرایان تاریخ موسیقی ایران به شمار آورد. در کارنامه کاری او از سالهای میانی دهه ۴۰ تا به امروز، بیش از ۳۳۰ ترانه به چشم میخورد؛ حجمی غبطهبرانگیز که در میان آنها برخی از شنیدنیترین و خاطرهانگیزترین ترانهها برای نسلهای مختلف دوستداران موسیقی ایرانی وجود دارد. ترانههایی که آهنگسازان نامی چون بابک بیات، واروژان، حسن یوسف زمانی، پرویز مقصدی، عطاءالله خرم، حسین واثقی، فریدون شهبازیان، احمد پژمان، منوچهر چشمآذر، فرید زلاند، سیاوش قمیشی و… برایشان آهنگسازی کردند و خوانندگان معروفی چون، الهه، گوگوش، عارف، ویگن، رامش، عهدیه، منوچهر سخایی، فریدون فرخزاد، داریوش، پوران، گیتی، ستار، ابی، لیلا فروهر، سیمین غانم، فرهاد، مازیار و… آنها را خواندهاند.
برخی از این ترانهها و آهنگها اکنون از بهترین ترانههای تاریخ موسیقی پاپ ایران به شمار میروند. برای نمونه میتوان از ترانههایی چون «فریاد زیرآب»، «جنگل» (داریوش- بابک بیات) «گل سرخ» (ویگن- پرویز مقصدی)، «لالایی» (سخایی- مقصدی)، «همخونه، همسفر، وقتشه» (گوگوش- واروژان) «خانهبهدوش» (ستار- بابک بیات) «شرقی غمگین» (فریدون فرخزاد-خشنود)، «بنبست» (داریوش بابک بیات)، «سقف» (فرهاد-اسفندیار منفردزاده)، «خاتون» (ابی- بابک بیات) «کندو، پوست شیر» (ابی-واروژان) و… دهها اثر خاطرهبرانگیز دیگر یاد کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در میان آهنگسازها و تنظیمکنندهها، واروژان با ۴۵ اثر، بابک بیات با ۳۸ اثر و پرویز مقصدی با ۳۲ اثر در صدر همکاران جنتی عطاییاند. در کنار آنها، برخی از چهرههای شناخته شده دیگر نیز آهنگسازی یا تنظیم ترانههای سروده جنتی عطایی را عهدهدار بودند که از جمله آنها میتوان به حسین یوسف زمانی با ترانه «افسانه مگو» (رامش)، فریدون شهبازیان با ترانه «با من بمان» (عارف)، اسفندیار منفردزاده با ترانه «سقف» (فرهاد مهراد)، احمد پژمان با دو ترانه، «خانه سرخ است» و «با من از ایران بگو» و مرتضی حنانه با ترانه «پاییزی» (پری زنگنه) اشاره کرد.
اما در میان خوانندگان، داریوش رکورددار است. او از همان سالهای دهه ۵۰ ترانههای جنتی عطایی را میخواند و در کارنامه کاری این دو، بیش از ۴۰ اثر مشترک دیده میشود. اگرچه جنتی عطایی در گفتوگوی نوامبر ۲۰۱۳ با شبکه فارسی زبان صدای آمریکا، اشاره کرد که عمده سهم آنچه به خلق و تولید این آثار انجامیده، بر عهده آهنگساز و شاعر بوده و خواننده تقریبا وقتی به کار میپیوسته که عملا کار تمام شده بوده و او بهعنوان حلقه نهایی کار، باید در استودیو آن را میخوانده است، در بازار موسیقی این خواننده است که اثری را به شهرت و فراگیری میرساند.
پس از داریوش، ابراهیم حامدی (ابی) با ۳۲ ترانه، گوگوش با ۳۰ اثر، عارف با ۲۵ اثر، رامش با ۱۰ اثر، ویگن با ۸ آهنگ و در سالهای اخیر مهرداد آسمانی، بیژن مرتضوی و مجید کاظمی نیز در زمره خوانندگانیاند که با جنتی عطایی بین هشت تا بیش از ۱۰ اثر مشترک اجرا کردهاند. در این فهرست حتی نام گلشیفته فراهانی نیز به چشم میخورد که شش ترانه از جنتی عطایی را با آهنگسازی فرزین فرهادی خوانده است.
پیشگامان ترانهسرایی نوین موسیقی پاپ
هوشنگ ابتهاج (سایه) در کتاب «پیر پرنیاناندیش» از شهیار قنبری، اردلان سرافراز و ایرج جنتی عطایی بهعنوان پیشگامان ترانهسرایی نوین موسیقی پاپ ایران یاد میکند: «به نظرم اینها پیشگامتر از دیگران بودند؛ حتی از شاعران شعر نو هم پیشگامتر بودند. در ترانههایشان چیزهای خیلی بکر و نویی بود که حتی در شعر نو نبود. خیلی کارهای قشنگ با لحظات شاعرانه خوب دارند.» او اضافه میکند: «اردلان سرافراز آن موقع به نظرم نوتر از قنبری و جنتی عطایی بود.» (ص ۳-۵۹۲)
خود جنتی عطایی در گفتوگو با «صدای آمریکا» از پرویز وکیلی بهعنوان آغازگر ترانهسرایی برای موسیقی پاپ ایران یاد میکند و کسانی چون هوشنگ شهابی و نوذر پرنگ را ادامهدهنده آن راه و خود و دستهای دیگر از شاعران همنسلش را تکمیلکننده آن مسیر لقب میدهد؛ مسیری که به دنبال زبانی سادهتر، روانتر بدون پیچیدگیها و اتوکشیدگی زبانی و بیان شعری ترانهسراهای کلاسیکی چون رهی معیری، نواب صفا، معینی کرمانشاهی، بیژن ترقی و… است؛ زبانی که با موضوعها و پدیدههای روز و دوروبر شهروندان همخوانی دارند؛ موضوعهایی که جوانان آن نسلها با آن روبهرو بودند؛ اما در کنار همان موضوعهای زندگی عادی، اندکاندک پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه نیز دستمایه کار آنها قرار گرفت. برای نمونه ترانه جنگل که با موسیقی بابک بیات و صدای داریوش منتشر شد، با تاثیر از واقعه سیاهکل ساخته شد یا ترانه گل سرخ که گفته میشود با تاثیر از اعدام خسرو گلسرخی نوشته شده است.
به باور شمس لنگرودی در کتاب تاریخ تحلیلی شعر نو، «ترانهسرایی که تا چندی پیش، چیزی جز سرودن اشعاری لطیف، عاشقانه، عارفانه یا بازاری نبود، سمتوسوی سیاسی گرفت و در ترانهها علنا از جنگل و دشنه و تیر و تفنگ صحبت شد و شاعران نوپرداز جوانی چون شهیار قنبری، ایرج جنتی عطایی، عباس صفاری و اردلان سرفراز به ترانهسرایی روی آوردند و برای خوانندگان پاپ ترانههای سیاسی نوشتند و برخی از آنها گاه همراه با آوازخوانان، در زمره هواداران چریکها دستگیر و روانه زندانها شدند.» (جلد سوم- ص۹) از جمله این افراد جنتی عطایی است که به همراه داریوش و برای ترانههای «بنبست»، «خونه» و «جنگل» به زندان افتادند.
از تاثیر پدر و مادر تا تئاتر و نوشتن و غرق شدن در ترانهسرایی
جنتی عطایی در همان گفتوگو با «صدای آمریکا» تاثیر پدر و مادرش بر گرایشش به شعر و موسیقی و هنر را انکارناپذیر توصیف میکند. پدرش یک درجهدار نیروی هوایی و به گفته او «شیفته موسیقی بود و بهصورتی اعجابآور، هر سازی که دست میگرفت، دوستانش از قدرت و مهارت او در یادگیری به شگفت درمیآمدند». همچنان که شیفتگی به کتاب را مادر در جانش نشاند.
به گفته شاهرخ نادری در کتاب خاطراتش، شما و رادیو، «خیلی از همکاران ما مثل ایرج جنتی عطایی هم سروان ارتش بودند و هم در رادیو کار میکردند که عمده برنامهها را در استودیو ارتش در خیابان سوم اسفند- سرگرد سخایی- اجرا میکردند.» (ص ۳۲۸).
بعدها علاقهمندی به هنر سبب شد تا او رشته ادبیات دراماتیک را در دانشگاه انتخاب کند که در خارج از ایران به تحصیل در رشته جامعهشناسی نمایش انجامید. در سال ۱۳۵۷ او به خارج از ایران کوچ کرد و پس از انقلاب نیز به ایران بازنگشت و خود را وقف نوشتن در تئاتر و ترانهسرایی برای خوانندگان خارج از ایران کرد. در کارنامه کاری او نام هشت نمایش ذکر شده که عمده آنها در تورهای اروپا، آمریکا و کانادا برای مخاطبان به نمایش درآمدهاند.
از تجربههای نمایشی او میتوان به نمایشنامه «یک رویای خصوصی» با بازی بهروز وثوقی و گلشیفته فراهانی اشاره کرد که به گفته خود او در گفتوگو با صدای آمریکا، در اجرای کانادای آنها در سال ۲۰۱۳، محمدرضا شجریان نیز به تماشای این تئاتر دعوت شده و از جمله بینندگان آن بوده است.
او در نگارش فیلمنامه هم تجربه دارد که از جمله آن نوشتن برای انستیتو فیلم بریتانیا (BFI) است و نگارش پنج فیلمنامه به نامهای «ترانه ممنوع»، «در قفس کردن باد»، «دژخیم»، «پناه دادن به دشمن» و «اجازه اقامت» را در کارنامه فیلمنامه نویسی او ثبت کرده است. پیش از آن و در سال ۱۳۵۱، او فیلمنامه «فدایی» را برای رضا علامه زاده نوشت که با بازی تقی مختار و داود رشیدی و فرنگیس فروهر در سینماهای ایران اکران شد؛ فیلمنامهای که البته نکته خاص و قابل اعتنایی نداشت.
جنتی عطایی در سن ۷۵ سالگی، در روزهایی که ارتباطات در جهان کرونازده کاستی یافته و همکاری هنرمندان با یکدیگر بسیار کم شده است، همچنان بهعنوان یکی از قلههای ترانهسرایی موسیقی پاپ ایران مطرح است و بیتردید جامعه موسیقی و ترانه ایران همچنان برای شنیدن آثار تازهای از او، شهیار قنبری، اردلان سرفراز لحظهشماری میکنند.