هفت ماه پس از فروپاشی دولت در افغانستان و بازگشت دوباره طالبان به قدرت، افغانستان شاهد شکلگیری حدود هفت جریان نظامی و مدنی در برابر آن گروه است.
«جبهه مقاومت ملی» به رهبری احمد مسعود که همزمان با پیشروی طالبان به سمت مراکز شهرها، در پنجشیر شکل گرفت، در پانزدهم اوت سال گذشته و در پی تصرف کابل به دست طالبان، رسما اعلام موجودیت کرد. اعضای این جبهه بیشتر نظامیانی هستند که در ۲۰ سال گذشته از سوی نیروهای خارجی در افغانستان آموزش دیده بودند و در نهادهای نظامی و امنیتی حکومتهای حامد کرزی و اشرف غنی کار میکردند.
شمار زیادی از این نیروها پس از آن که اشرف غنی با شماری از اعضای کابینه و مسئولان امنیتی از افغانستان گریختند، به ولایت پنجشیر رفتند و با شماری از مجاهدین پیشین و شمار دیگری از شهروندان افغانستان که از قبل در جبهه مقاومت ملی حضور داشتند، بار دیگر آن را تشکیل دادند. جبهه مقاومت ملی به رهبری سیاسی احمد مسعود و رهبری نظامی خالد امیری و صالح محمد ریگستانی، در استانهای پنجشیر و بخشهایی از استانهای بغلان، تخار، و بدخشان پا گرفت.
«جبهه مقاومت» احمدخان سمنگانی در سمنگان، از جبهههای مهم نظامی در برابر طالبان است که از نخستین روزهای ایجاد آن در برابر طالبان رزمیده است و قربانی داده است. این جبهه در هفت ماه گذشته، چندین درگیری نظامی با طالبان داشته است، اما در دو ماه اخیر خبری از فعالیتهای آن به گوش نمیرسد. این جبهه متشکل از مبارزان تاجیک، ازبک، و عرب است و در حومههای کوهستانی شهر ایبک، مرکز سمنگان، حضور دارد.
پس از آن، اوایل فوریه سال جاری میلادی، جبههای با نام «جبهه ملی آزادگان» اعلام موجودیت کرد. این جبهه با پخش نوارهای ویدیویی از چند گروه کوچک که به جنگافزارهایی مجهز ند، اعلام کرد که در استانهای کابل، پروان، کاپیسا، و بدخشان «در برابر ظلم و نابسامانیهای طالبان» میرزمند. گروهی از زنان غیر مسلح نیز در آن نوارهای ویدیویی از مبارزه با طالبان سخن میگویند.
همزمان، در اواسط ماه فوریه «تحریک اسلامی ملی افغانستان» نیز به عنوان یکی دیگر از جنبشهای ضد طالبان، در استان ننگرهار اعلام موجودیت کرد. «جبهه ملی آزادگان» و «تحریک اسلامی ملی افغانستان» ماهیت رهبری آن گروهها را اعلام نکردهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
روز جمعه، ۲۰ اسفند، «جبهه آزادی افغانستان» نیز از آغاز فعالیت خود علیه طالبان خبر داد. این جبهه میگوید که بیشتر اعضای آن نظامیان پیشین افغانستان هستند و با دیگر گروههای ضدطالبان به مبارزات چریکی در برابر آن گروه خواهند پرداخت. با آن که این گروه نیز در باره رهبری خود چیزی نمیگوید، اما گزارشهایی موجود است مبنی بر آن که ژنرال یاسین ضیاء، از نظامیان دولت پیشین افغانستان که مدتی به عنوان رئیس ستاد ارتش و سرپرست وزارت دفاع کار کرد، رهبری آن را بر عهده دارد.
«شورای عالی مقاومت ملی» نیز از دیگر جریانهای سیاسی است که در نوامبر سال گذشته میلادی اعلام موجودیت کرد و هشدار داد که اگر تلاشها از طریق گفتوگو و مذاکره برای ایجاد دولت همهشمول در افغانستان نتیجه ندهد، از هر ابزار ممکن برای رسیدن به آن هدف استفاده خواهد کرد. عبدالرب رسول سیاف، محمد محقق، مارشال عبدالرشید دوستم، عطامحمد نور، و یونس قانونی، از رهبران این جریان هستند.
جنبشهای اعتراضی زنان و «جنبش آزادی و عدالت» نیز از جنبشهای مدنیای هستند که برای مبارزه با گروه طالبان در افغانستان ایجاد شدهاند. شماری از سیاستورزان و بزرگان در استانهای جنوبی نیز از تلاشهایی برای بسیج نیروهای مقاومت در برابر طالبان سخن میگویند.
افرادی در رهبری نظامی «جبهه مقاومت ملی» بر این باورند که اگر نیروهای مقاومت ملی به درستی در برابر طالبان بسیج شوند، نزدیک به بیست هزار تن نیروی نظامی آماده جنگ هستند.
تحلیلگران نظامی، جبهههای شکل گرفته برای مقاومت در برابر طالبان را نیازمند پشتیبانی دولتها، بهویژه قدرتهای بزرگ جهانی میدانند. میرزا محمد یارمند، معاون وزارت کشور در دولت پیشین افغانستان، میگوید که افغانستان در گذشته درگیر جنگهای نیابتی بوده است و مقاومتهای آزادیخواهانهای که در نتیجه عوامل درونی ایجاد شدهاند، همیشه از سوی عوامل بیرونی تقویت و حمایت شدهاند، اما در حال حاضر کشورهای اروپایی، آمریکا، و نیز کشورهای همسایه هیچ برنامهای برای تقویت جبهههای ضدطالبان ندارند. به باور یارمند، این کشورها در چند سال گذشته در خفا تعهداتی به طالبان سپرده بودند تا قدرت سیاسی به طالبان داده شود.
آگاهان سیاسی و نظامی، طالبان را گروهی وامدار و زیر کنترل سازمان استخبارات پاکستان میدانند و بر بسیج تمامی نیروهای مقاومت در برابر طالبان در بخشهای گوناگون افغانستان تاکید میورزند. به گفته تحلیلگران نظامی و سیاسی، مقاومت علیه طالبان، هنگامی گسترده و نیرومند خواهد شد که تمامی قومهای ساکن افغانستان در برابر این گروه همراه و هماهنگ شوند.
پس از حملههای شبکه القاعده در یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی به برجهای تجارت جهانی در ایالات متحده آمریکا، نیروهای ناتو به رهبری آمریکا، برای نابودی القاعده و طالبان به افغانستان رفتند و دولت نخست طالبان را به گونهای برقآسا نابود کردند. اما نیروهای طالبان در سال ۲۰۰۴ دوباره بسیج شدند و فعالیت بر ضد حکومت رسمی افغانستان را آغاز کردند. این گروه سرانجام پس از نزدیک به ۲۰ سال جنگ در برابر نیروهای خارجی و نظامیان حکومتهای حامد کرزی و اشرف غنی، که طولانیترین جنگ در تاریخ ایالات متحده آمریکا دانسته میشود، توانست قدرت سیاسی را دوباره به دست گیرد.
با این حال، انتظار میرود که نیروهای مخالف طالبان، در بهار سال نو حمله بر طالبان را در بخشهایی از افغانستان آغاز کنند؛ جنگی که روشن نیست چگونه پیش خواهد رفت و برای دستیافتن به پیروزی نهایی، چند سال مبارزه را در پی خواهد داشت.