یکی از واضحترین خاطرات کودکی اَوی لوب، نشستن با خانواده دور میز شام در مزرعه خانوادگی خود در اسرائیل و پرسیدن سوالهای «سخت» در مورد اسرار جهان است.
آن طور که به خاطر میآورد، بزرگترها یا وانمود میکردند که جواب سوال را میدانند یا وقتی که نمیدانستند، از پاسخ طفره میرفتند.
او حالا ۶۰ ساله و صاحب طولانیترین کرسی گروه نجوم دانشگاه هاروارد است و به ایندیپندنت میگوید که فساد فکری عمیقی در دانشگاهها به وجود آمده که باعث شده است خیلی از همدورهایهای او مثل همان همهچیزدانهای بی چون و چرایی رفتار کنند که در کودکی او، سعی میکردند ساکتش کنند.
«فکر میکردم با دانشمند شدن، همفکرانی دور مرا میگیرند که میخواهند پاسخ سوالهایی را که باید برایشان مدرک جمع کرد و سعی کرد تا مانند کارآگاهها از آنها سر درآورد، بیابند و متاسفانه حالا واقعیت چنین نیست.»
پروفسور لوب نویسندهای پرکار است و مدتها است در مورد ایدههای نظری در فیزیک تئوریک - موضوعهایی مانند سیاهچالهها و امکان انتقال زندگی از یک سیاره به سیاره دیگر، عقاید محکمی دارد.
اما صرفا هنگامی که تمرکز خود را بر تحقیق در مورد وجود زندگی فرازمینی معطوف کرد، حسابی جنجالی شد. برای او همیشه مثل روز روشن بود که نه تنها موجودات فرازمینی وجود دارند، بلکه قبلا به زمین آمدهاند؛ غیر از این فکر کردن، نشاندهنده اوج نخوت انسان است.
او چنین توضیح میدهد: «ما میدانیم که کره زمین منحصر به فرد نیست؛ این کاملا معلوم است و حدود نیمی از ستارگان شبه خورشید سیارهای به اندازه کره زمین دارند که تقریبا به همان فاصله از آنها قرار دارد و بیشتر ستارگان از میلیاردها سال قبل از خورشید وجود داشتهاند. به این ترتیب کل حرف من این است که فقط کافی است از عقل سلیم استفاده کنید. خب؟ میدانید که شرایط حاضر در روی کره زمین بازتولید شده است؛ دهها میلیارد بار فقط در کهکشان راه شیری و تریلیون (بینهایت) منظومه دیگر شبیه آن در جهان، پس اگر همسایهتان در خیلی از جاهای دیگر بازتولید شده باشد، چطور میتوانید ادعا کنید که این امتیاز از آن شما است؟»
انتشار کتاب پرفروشش در سال ۲۰۲۱ با عنوان «فرازمینیها: اولین نشانه حیات هوشمند در ورای زمین» او را با اصول علمی در تضاد قرار داد.
ادعای اصلی در مورد فرازمینیها این است که یک سنگ فضایی شبیه پنکیک با اندازهای حدود زمین فوتبال به نام «اوموآموآ» (Oumuamua) که در زبان هاوایی به معنی جاسوس است و فقط ۱۱ روز در سال ۲۰۱۷ برای دانشمندان قابل مشاهده بود، یک فناوری میانستارهای بوده است که فرازمینیها آن را ساخته بودند.
منشا اوموآموآ موضوع به شدت بحثانگیزی میان دانشمندان است؛ بعضی از آنها چنین نتیجه میگیرند که ممکن است از هیدروژن جامد به وجود آمده باشد و بعضی معتقدند شهاب سنگی بوده که از منظومه خورشیدی بومی خود به بیرون رانده شده است؛ ابری از ذرات غبار آزادانه به هم چسبیده یا یک کوه یخی ساخته شده از نیتروژن.
مطالعات پروفسور لوب به این نتیجه رسید که این یک شهابسنگ یا سیارک نیست؛ آنقدر به سرعت دور مداری عجیب چرخید که به جای تاب خوردن، ناگهان افتاد و هیچ اثری از گاز یا زباله از خود باقی نگذاشت.
ابعاد کامل اوموآموآ (۴۰۰ متر طول و احتمالا عرضی ۱۰ برابر بیشتر) روشنایی خیرهکننده، حرکات بادبادنی مانند و شتاب شگرف آن که تا ۱۹۶.۰۰۰ مایل در ساعت (۸۷ کیلومتر در ثانیه) میرسد در زمان ترک منظومه شمسی پروفسور لوب را متقاعد کرد که این اولین مشاهده تایید شده بشر از حیات فرازمینی هوشمند است.
او مدتها اعتقاد داشت فقط زمان لازم است تا ما با فرازمینیها روبهرو شویم؛ بنابراین چرا این شیئی ناشناس را [به عنوان نشانه] قبول نکنیم؟
پروفسور لوب از اتفاق نظر جامعه علمی که میگویند ما احتمالا هرگز نخواهیم دانست که این شیئی چه بوده است، بهشدت انتقاد میکند.
او همکاران ستارهشناسش را اینطور توصیف میکند که تلاش میکنند اوموآموآ را طوری توضیح دهند گویی مردی غارنشین تلفن هوشمند پیدا کرده است. اگر یک نئاندرتال آیفون ۱۳ پیدا کرده بود، احتمالا باور میکرد که سنگی عجیب است.
«اما معلوم است که برای فهمیدنش راهی وجود دارد. غارنشین میتواند چند تا دکمه را فشار دهد و بفهمد که این شیئی صدا را ضبط میکند و اینکه یک سنگ نیست و چیز دیگری است.»
«اما برای این منظور لازم است ذهنی باز داشته باشید؛ باید مشتاق جمع کردن شواهدی باشید که احتمالا شما را غافلگیر خواهد کرد. من شخصا ناراحت نمیشوم که به من حمله کنند؛ فقط برای اینکه مردم دلشان نمیخواهد میزبان آن باشند.»
[کتاب] فرازمینیها در رسانهها خبر داغ شد و پروفسور لوب میگوید بیش از ۳۰ فیلمساز با او تماس گرفتند تا کتاب را به فیلم تبدیل کنند. او در حال حاضر مشغول کار کردن روی فیلم مستندی با تهیهکنندگان فیلم «ورود» (Arival) در سال ۲۰۱۶ است.
پروفسور لوب تخمین میزند که در سال گذشته بیش از دو هزار مصاحبه انجام داده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
او ارتباط با مردم عادی را مهمتر از بحث کردن در مورد ایدهها در دنیای علمی بسته میداند و میگوید باید «زره آهنی» بپوشد تا از دست انتقادها در امان باشد.
او اغلب داستان گالیلئو گالیله را تعریف میکند که چهار قرن پیش، پس از کشف اینکه زمین دور خورشید میگردد، ۱۰ سال از زندگی خود را در حصر خانگی گذراند.
پروفسور لوب به ایندیپندنت میگوید: «اگر امروز بود، او را از رسانههای اجتماعی بیرون میکردند.» و میافزاید که خودش در رسانههای اجتماعی هیچ حسابی ندارد.
علاقه شدید به این کتاب و شیفتگی بیپایان در مورد پدیدههای هوایی ناشناس باعث شد که او پس از سه دوره، از ریاست نجوم دانشگاه هاروارد کنارهگیری کند و در جستوجو برای حیات فرازمینی، تلاش جدیدی به نام پروژه گالیله را آغاز کند.
پروفسور لوب میگوید، هدف این پروژه ساختن مجموعهای از تلسکوپهایی است که از دوربینهای نور مرئی و مادون قرمز و حسگرهای رادیویی و صوتی استفاده میکنند تا آسمان شب را برای یافتن اشیایی که طبیعی یا ساخت بشر نیستند، به وضوح دنبال و از هوش مصنوعی برای تحلیل آنها استفاده کند.
اولین تلسکوپ این مجموعه روی بام رصدخانه کالج هاروارد در حال ساخت است و پروفسور لوب امیدوار است که این تلسکوپ سرانجام راه ارتباطی با خیلی از آنهایی باشد که در سراسر جهاناند.
بر خلاف اطلاعاتی که دولت ایالات متحده در مورد پدیدههای هوایی ناشناس (UAPs) نگه داشته است، همه دادههای جمعآوری شده از این پروژه با عموم مردم به اشتراک گذاشته خواهد شد.
سال گذشته جامعه اطلاعاتی ایالات متحده از آنچه در مورد یک سری اشیای مرموز پرنده میدانست که در حال حرکت در محدوده هوایی منطقه ممنوعه نظامی در چند دهه اخیر دیده شده بودند، گزارشی منتشر کرد که مدتها بود همه منتظرش بودند.
نتایج ناامیدکننده بودند: دولت اعتراف کرد که در این مورد بسیار کم میداند و هیچ یک از مشاهدات توضیح داده نشده را به عنوان موجودات فرازمینی تایید نکرد.
گروه هماهنگسازی مدیریت و شناسایی اشیای هوابرد (the Airborne Object Identification and Management Synchronization Group) در حال تاسیس دفتر جدیدی است تا گزارشهای مربوط به مشاهده اشیای ناشناس- پدیدههای هوایی ناشناس یا یوایپیها (UAPs) را به طور عمده از طرف خلبانهای نظامی ثبت و تحلیل کند.
پروفسور لوب هیچ یک از اطلاعات محرمانه مقامات ایالات متحده را ندیده و نمیخواهد ببیند؛ زیرا ممکن است جلو توانایی او را در به اشتراک گذاشتن آنچه آزادانه کشف میکند، بگیرد.
«میدانید، خوب میشود اگر بفهمیم همه این اشیای ناشناس توضیحی پیشپا افتاده دارند؛ به طور مثال پرنده یا پهپاد، بالنهای هواشناسی، هواپیما یا ماهوارهاند.»
«به نظر من به جامعه هم خدمت مهمی کردهایم؛ زیرا روشن میکنیم که پس از بررسی دقیق، هیچچیز غیرطبیعی یافت نشده است.»
راز و رمز مربوط به آنچه دولت ایالات متحده میداند، چنین است که نمیتوان آن را به درستی تحلیل یا دقیق بازبینی کرد.
«به این ترتیب این شبهه وجود دارد که شاید دولت ایالات متحده بیشتر از این میداند. و من در این مورد هیچ نظری ندارم. اما بعد عموم مردم گمانهزنی میکنند و جامعه علمی موضوع را به سخره میگیرد. این وضعیت سالمی نیست.»
پروفسور لوب از طرف گروه خیریهای از طرفداران خود دو میلیون دلار بودجه تایید شده دارد و میگوید که به ۱۰۰ میلیون دلار احتیاج دارد تا رویای خود را به طور کامل محقق کند.
این رقم تنها دو درصد از پنج میلیارد دلار بودجه برخورددهنده عظیم هاردن (Large Hardon Collider) و بخش کوچکی از پروژه اسپیس اکس (Space X) ایلان ماسک است که حدود ۱۰۰ میلیارد دلار ارزش دارد.
او به ایندیپندنت میگوید که محدودیتهای مالی که مانع تحقیق در مورد فرازمینیها میشود، حتی کمتر از فقدان پیشرفت در تغییرات اقلیمی توجیهپذیر است.
«ما در مورد تغییرات اقلیمی درک میکنیم که صنایع سوخت فسیلی درگیر در سیاست از حرکت ما در مسیر درست و با سرعت کافی مانع میشوند.»
«اما در زمینه فرازمینیها این طور نیست که دلیلش نبود سود مالی باشد؛ تا آنجا که من میدانم، هیچ دلیل سیاسی وجود ندارد که بخواهد دانش ما را سرکوب کند.»
«من فکر میکنم بیشتر دلیلش این است که انسانها به طور ذاتی ترجیح میدهند نفس خود را بهتر از آنچه هست نشان دهند. ما ترجیح میدهیم باور کنیم که مرکز جهانایم و باهوشترینایم و چیزی غیر از این نیست.»
«میدانید، این واقعا احمقانه است.»
اوی لوب در بیت حنا، مرکز اسرائیل این طور بزرگ شد که تخممرغ جمع میکرد، تراکتور میراند و در تپههای اطراف مزرعه خانوادگی خود کتابهای فلسفه میخواند.
او که ۱۴ سال پس از تشکیل دولت یهود به دنیا آمده است، در نیروی دفاعی اسراییل به خدمت نظام وظیفه رفت و به اولین برنامه دانشگاه عالی آن پیوست و در سن ۲۴ سالگی از دانشگاه عبری در اورشلیم مدرک دکتری در رشته فیزیک پلاسما دریافت کرد.
او اذعان میکند که اگر به دلیل پیشنهاد ابتکار دفاع راهبردی (Strategic Defence Initiative) رونالد ریگان در سال ۱۹۸۳ نبود -که عموما به آن برنامه جنگ ستارگان میگویند- به مزرعه خانوادگیاش بازگشته بود؛ سیستم دفاعی موشکی که برای حفاظت از ایالات متحده در برابر حمله هستهای طراحی شده بود.
او سپس به دانشگاه پرینستون پیوست و در رشته فیزیک کیهانی نظری مشغول به کار شد و در سال ۱۹۹۳ به هاروارد رفت؛ جایی که ۲۵ سال گذشته در آن استخدام رسمی بود.
او با همسرش آفریت لیویاتان و دخترانش لوتم و کلیل در لگزینگتون ماساچوست زندگی میکند.
او میگوید در هاروارد با نشانهای از نخبهگرایی در دانشجویان مواجه شده است که در دنیای علم دیده میشود.
«در کلاس درسم در هاروارد، به دانشجویان میگویم که نیمی از شما از میانگین کلاس پایینترید. میدانید میانگین را این طور تعریف میکنند که نیمی از کلاس در هر کلاس درسی زیر میانگین قرار دارد.»
«و البته برایشان سخت است که این را بپذیرند. ما انسانها تمایل داریم که فکر کنیم خاص، منحصر به فرد، ممتاز و امثال آنایم. میدانید، خیلی از کارهایی که در زندگی انجام میدهیم، به دلیل نفسمان است، سعی میکنیم که ثابت کنیم ما بهتر از دیگرانایم، ما برتریم.»
پروفسور لوب متوجه این موضوع است که در حالی که او در تلاش است با موجودات میانسیارهای ارتباط برقرار کند، همینجا روی کره زمین، انسانها سخت میتوانند با یکدیگر ارتباط بگیرند.
«تاریخ بشر را اغلب گروهی از مردم رقم میزنند که نسبت به گروه دیگر از انسانها احساس برتری میکنند. اگر ما ببینیم که در این بلوک کیهانی آن بچه باهوش نیستیم، دیدگاه دیگری پیدا میکنیم. آن وقت تمام تفاوتهای میان انسانها بیربط خواهد شد.»
پروفسور لوب باور دارد که در طول عمرش مدرکی از حیات فرازمینی پیدا خواهد کرد.
«دلیل اینکه در کیهان به دنبال هوش میگردم، این است که پیدا کردنش روی زمین سخت است.»
© The Independent