قوانین نانوشته «حکومت خودمختار احمد علمالهدی» در خراسان، این روزها نماد تحقیر و سرکوب مردم در نظام جمهوری اسلامی است. بیش از یک دهه است خراسان رضوی و مشهد قلمرو حکمرانی مردی خودرای و مستبد شده است که حالا رویای رهبری دامادش را هم در سر دارد.
روحانی ۷۷ ساله پر حاشیهای که این روزها فریاد برخی نیروهای جناح همسوی خویش را نیز درآورده است و زمانی گفته بود رویارویی با رهبری مصداق دشمنی با پیامبر است، روز دیگر حامیانش در صف نخست حمله به سفارت عربستان سعودی قرار گرفتند و حالا گفته میشود پشت پرده حمله به زنان و ممانعت از ورودشان به ورزشگاه امام رضا مشهد هم او بوده است.
به این ترتیب نزدیک به یک دهه است احمد علمالهدی دیگر تنها امامجمعه مشهد نیست و عملکرد او و دایره وابستگانش سبب شده است رفتاری همانند حاکم خراسان داشته باشد. رفتاری که این روزها حتی میان اصولگرایان خراسان باعث انشقاق شده است.
علمالهدی از مؤسسان و عضو هیئتامنای دانشگاه امام صادق است. فردی بسیار نزدیک به تفکرات حلقه مصباح یزدی که در سال ۱۳۸۴ و پس از فوت سید مهدی عبادی، امامجمعه میانهروی مشهد، بر مسند امامت جمعه این شهر نشست. شهری که بهدلیل وجود حرم «امام رضا» برای حکومت ایران اهمیتی نمادین دارد.
حضور یکی از قدرتمندترین نهادهای حاکمیتی و دینی به نام آستان قدس رضوی که ثروتی در سطح یک کشور کوچک دارد، از مشهد شمایلی همچون پایتخت معنوی ساخته است. شهری که رهبر فعلی جمهوری اسلامی نیز خود را برآمده از مکتب فقهی آن میداند.
اگرچه علمالهدی از همان سال ۸۴ و آغاز دوران امامت جمعه مشهد با سخنان و اظهار نظرهای جنجالیاش بهسرعت بدل به چهرهای پرسروصدا شد، ولی تا سال ۹۴ که عباس واعظ طبسی، روحانی پرنفوذ و یکی از چهرههای شاخص پشت پرده جمهوری اسلامی، بر مقام تولیت استان قدس رضوی نشسته بود دایره اختیارات چندانی نداشت.
البته آن زمان هم اظهارات علمالهدی جنجالی بود، نظرهایی مانند مرتد، بزغاله و گوساله خواندن معترضان انتخابات ۸۸، تاکید بر فسادزا بودن کلاسهای مختلط دانشگاه، حرام خواندن دوچرخهسواری زنان، حمله به زبان انگلیسی و زبان جهل و مکر خواندن آن و جمله عجیب خطاب به کسانی که معترض به لغو کنسرتهای موسیقی به دستور او در مشهد بودند.
او همچنین در سال ۹۱ و در پاسخ به کسانی که اظهارات او را منجر به بستهشدن فضای مشهد میدانستند گفته بود: «بنا نیست زندگی شما هر جور که قبلا میگذشته الان هم همانطور باشد.»
در سال ۹۴، همزمان با فوت واعظ طبسی و حضور داماد علمالهدی، ابراهیم رئیسی، بر مسند ریاست آستان قدس رضوی، تاختوتاز علمالهدی در مسائل اجرایی شهر مشهد آغاز شد، تاحدی که بارها مقامات دولتی از اینکه علمالهدی مشهد را شهری خودمختار کرده است هشدار دادند.
علمالهدی اما در پاسخ به اعتراضها صراحتا پاسخ داد: «از آن جایی که رهبری امام است، ائمه جمعه هر شهر امامزاده زنده آن شهر است و بقعه و بارگاه هم همان دستگاه نمازجمعه است، بنابراین شما باید از امامجمعه شهرتان محافظت کنید. مردم نباید بیدر و دروازه امامجمعه را نقد کنند و این کار اشکال شرعی دارد.»
حالا دیگر کار به جایی رسیده است که هیچکس حتی امکان گرفتن تایید صلاحیت برای شرکت در رقابتهای سیاسی را بدون رخصت نماینده ولیفقیه در استان خراسان رضوی پیدا نمیکند و کسی بر صندلی مدیریت نمینشیند مگر اینکه نشان تبعیت از احمد علمالهدی را همراه داشته باشد.
با جانشینی ابراهیم رئیسی بهجای واعظ طبسی، دایره اختیارات علمالهدی نیز وسیعتر شد. او به پشتگرمی دامادش، حاضر به پذیرش مجوزهای صادر شده دولت روحانی در امور مختلف بهویژه فرهنگی، نبود. لغو اکران برخی فیلمها و دستور لغو کنسرتهای مجوز گرفته از وزارت ارشاد تنها گوشهای از اقدامهای او بود.
او حتی خواستار گرفتن مسئولیت شورای فرهنگی استان از استاندار شده بود که طبق قانون هیچ ارتباطی به حوزه فعالیت امامان جماعت ندارد.
علمالهدی از اوایل دهه ۹۰، تلاش کرد با کمک جبهه پایداری و شاگردان مصباح یزدی حلقهای تندرو در مشهد بسازد که نقش گروه فشار را برای او بازی کنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پس از شکست ابراهیم رئیسی در انتخابات ۹۶، این علمالهدی بود که بر تنور مخالفت با دولت روحانی دمید، تا جایی که در وقایع دیماه ۹۶ که از اعتراضهای مشهد آغاز شد، حسن روحانی و مدیران دولت بهصراحت آغاز کنندگان اعتراضات به وضع اقتصادی را حلقه یاران علمالهدی خواندند و معتقد بودند این گروه بنا داشت از وقایع دیماه ۹۶ برای سقوط دولت استفاده کند.
گسترده شدن وقایع ۹۶ و خارجشدن کنترل آن و بدل شدنش به یکی از بزرگترین اعتراضهای مردمی علیه نظام تا حد زیادی موجب عقبنشینی علمالهدی شد.
اصولگرایان نیز معتقد بودند عملکرد او در مشهد هزینههای فراوانی برای نظام تولید میکند. بهطور نمونه او در زمان دستگیری چند ساعته سفیر انگلیس در تجمعهای آبان ۹۸ تهران در اظهاراتی آتشین گفته بود: «باید سفیر انگلیس را تکهتکه کنند.»
۱۹ بهمن ۹۷، دیدار همافران نیروهای هوایی با علمالهدی و سلام نظامی برابر او و بازنمایی تصویر مشهور بیعت همافران با روحالله خمینی در روزهای انقلاب جنجال دیگری بود که حتی برخی از نیروهای نزدیکش را نیز متعجب کرد. اظهارات او در مورد لزوم درگیری فیزیکی در زمان امر به معروف و نهی از منکر نیز از دیگر سخنان تنشزای پدر همسر ابراهیم رئیسی است.
با پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، حالا علمالهدی خود را نهتنها نماینده ولیفقیه در خراسان که در جایگاهی فراتر میبیند.
برای علمالهدی ابراهیم رئیسی شانس اول رهبری آینده حکومت است و شاید بههمین خاطر طی یک سال گذشته نه تنها اظهارات او تندتر شده است بلکه حلقه یارانش برای او جایگاهی نزدیک به مرجعیت قائلاند.
در روزهای اخیر و پس از آنکه یکی از نزدیکترین یارانش به نام خلیل موحدی، بعد از اختلافهای فیمابین در جلسه دیدار با ابراهیم رئیسی، علمالهدی را عامل بستهشدن فضای مشهد و مخالف جمهوریت نظام خواند، حامیان علمالهدی موجی از اعتراض به راه انداختند.
این گروه بهطور رسمی در ویدیوها و نوشتههایشان موحدی را تهدید کرده و به او هشدار دادهاند یا عذرخواهی کند و یا پیش از آنکه آنها تکلیفش را روشن کنند خودش از مشهد برود.
جلسه دیدار گروهی که خود را حامیان علمالهدی خوانده بودند با او نیز پرحاشیه شد، سر دادن شعارهایی که معمولا برای چهرهای چون رهبر ایران گفته میشود نشان دیگری از رویاهای علمالهدی است.
روحانی عضو مجلس خبرگان رهبری که در روزهای ریاستش بر کمیته انقلاب منطقه ۱۰ تهران، گمان هم نمیکرد روزی چنین قدرتی داشته باشد، حالا در معرض تندترین حملات قرار گرفته است تا حدی که نمایندگان مجلس نیز در حمایت از او دست به نامهنگاری میزنند.
برخی نیروهای اصولگرا معتقدند این قدرت بیحدوحصر در مشهد شاید سبب شود او نهتنها خودش که آینده دامادش را نیز به خطر بیندازد، چرا که در تاریخ جمهوری اسلامی این امری اثبات شده است که رهبران حکومت به هرگونه قدرت خارج از نظارت خود حساسیت نشان میدهند.
هرچند تملق افراطی علمالهدی در ستایش علی خامنهای تا امروز سپر محافظتی برای او ساخته است اما حوادث یک سال اخیر و اقدام حامیانش به قدسیسازی از او چیزی نیست که از چشم رهبر کنونی جمهوری اسلامی دور مانده باشد.