کوچ کارگران ایرانی به عراق، مدتی است که مورد توجه قرار گرفته است. این بار خبر دستفروشی ایرانیها در کشورهای همسایه، توجهها را به خود جلب کرد. همین موضوع من را بر آن داشت تا در مورد آن بیشتر تحقیق کنم. بر اساس این خبر بسیاری از ایرانیها با خودروی شخصی به عراق میروند، در آنجا دستفروشی میکنند و شب را نیز در اتومبیل خود میخوابند. اگرچه خبر کوچ کارگران ساختمانی سابقا مورد توجه واقع شده بود، اما دستفروشی، آنهم به این شکل، موضوعی نگران کننده است. با شنیدن این خبر برآن شدم تا با یکی از دوستانم که در کردستان ایران و عراق فعالیت اقتصادی دارد تماس بگیرم و در مورد شرایط و مشکلات کار، مسئله دستفروشی و دلایل استقبال ایرانیان از کار در عراق اطلاعات کسب کنم.
دلایل دستفروشی
از او در مورد صحت این خبر پرسیدم. پاسخ داد که خبر صحیح است و البته خبر جدیدی نیست. پس از آنکه کارگران ایرانی برای کار ساختمانی به عراق کوچ کردند، به علت پارهای از مشکلات، بسیاری از آنها مجبور شدند به دست فروشی روی بیاورند. از او در مورد دلیل دستفروشی کارگران پرسیدم. او گفت: دلایل مختلفی وجود دارد. بسیاری از ایرانیها از قوانین کار در عراق اطلاع ندارند و به همین علت قراردادهایی با بندهایی یک طرفه را امضا میکنند. برخی دیگر نیز وقتی یک کارشان تمام میشود، تا یافتن کار بعدی به دستفروشی روی میآورند تا روزگار بگذرانند. البته پس از اینکه طعم درآمد دستفروشی زیر دندان آنها رفت، ترجیح میدهند کار یدی را با دستفروشی معاوضه کنند. خبر درآمد دستفروشی در سلیمانیه و نجف، سایر کارگران را نیز به سمت این کار تشویق کرده است. پیش از این نیز در دوران اربعین، بسیاری از ایرانیها در مسیر حرکت زوار به کربلا، دستفروشی میکردند که البته این کار وجهه خوبی از ایرانیها در این کشور نشان نمیداد. موضوع دیگری که کردهای ایران را به سمت دستفروشی در عراق سوق داده، بسته شدن راههای کولبری است. از وقتی که نیروهای مرزبانی ایران به سمت کولبران شلیک کردهاند و ناامنی مسیرهای کولبری بیشتر شده، آنها ترجیح دادهاند تا به جای کولبری، در خیابانهای عراق به دستفروشی روی بیاورند.
مهارت پایین کارگران ساده
معضل بعدی عدم آموزش کافی کارگر ایرانی است. اکثر کارگران کشورهای دیگر، به وسیله شرکتهای کاریابی برای کار به محلهای گوناگون مانند هتلها، رستورانها، ساختمان سازی و ... معرفی میشوند. این شرکتها برای کارگران خدمات آموزشی دارند و آنها را به لحاظ مهارت شغلی و فرهنگی تا سطح مطلوبی ارتقا میدهند. اما اکثر ایرانیها به شکل فردی یا تنها با یک تلفن از یکی از نزدیکانش به کار در عراق ترغیب شده است. کارفرمای عراقی نیز ترجیح میدهد از محلی مطمئن مانند شرکتهای کاریابی نیروی کارگر ماهر خود را تامین کند. همین موضوع کار پیدا کردن را برای کارگر ساده ایرانی مشکل کرده است. نهایتا دستفروشی آخرین راه حل آنهاست.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حداقل دستمزد کارگران ساختمانی
در میان کسانی که برای کارگری ساختمانی به عراق رفتهاند، تعداد زیادی از افراد تحصیل کرده و حتی مهندسان ایرانی نیز به چشم میخورند. بیکاری شدید در ایران و دستمزدهای خوب در عراق، حتی مهندسان را نیز راضی به کارهای ساده کرده است. اختلاف زیاد ارزش دلار و ریال ایران، باعث میشود تا حتی حداقل دستمزد در آنجا برای ایرانیها به صرفه باشد. برای مثال دستمزد یک گچ کار حرفهای ایرانی در عراق حداقل روزی بیست و پنج هزار دینار است. که با قیمت فعلی حدودا روزی دویست و پنجاه تا سیصد هزار تومان می شود. کسب این رقم در ایران برای چنین فردی، تقریبا غیر ممکن است.
شرایط بهداشتی برای کارگران در عراق
اکثر کارگران ایرانی در عراق از بیمه درمانی برخوردار نیستند. آنها در صورت بیماری یا آسیب دیدگی میبایست از جیب خود تمام هزینههای درمانی را پرداخت کنند. مضاف بر آن روزهایی که سر کار نمیروند نیز از حقوق آنها کسر میشود. غذای روزانه نیز از حداقل کیفیت برخوردار است. با این حال کارگران ایرانی به خاطر بی کاری شدید در کشور خود به هر شرایطی تن میدهند. آنها برای شستشوی خود باید منتظر تانکر آب بمانند. در شهرهای مذهبی، به حمامهای عمومی نزدیک حرم میروند.
رفتار کارفرمای عراقی
سوال بعدی من در مورد رفتار کارفرمای عراقی با کارگر ایرانی بود. او گفت، شرایط نسبت به قبل بدتر شده است. اوایل عراقیها با کارگر ایرانی رفتار خوب و انسانی داشتند. اما امروزه یا با سوء استفاده از عقاید مذهبی حقوق کمتری پیشنهاد میدهند، یا اینکه دیگر حاضر به پرداخت حقوق به دلار نیستند. آنها کارگران ایرانی را مجبور میکنند به ریال دستمزد خود را دریافت کنند. از سوی دیگر با هجوم افراد تحصیلکردهای که حاضر به انجام کارهای ساده هستند، یافتن کار برای کارگران ساده ایرانی نسبت به قبل مشکلتر شده است. افراد تحصیلکرده سریعتر و راحتتر با زبان و فرهنگ جدید تطابق پیدا میکنند و این برای کارفرمای عراقی انگیزه بیشتری را برای استخدام آنها ایجاد میکند.
عدم حمایت دولت ایران از نیروی کار ایرانی در عراق
اما یکی از بزرگترین مشکلات کارگران ایرانی در عراق، عدم حمایت دولت جمهوری اسلامی از آنهاست. در حالیکه کارگران دیگر ملیتها، از حمایت کنسولی و مشاورهای دولتهای متبوع خود برخوردارند، دولت ایران، اتباع خود را بدون حمایت رها کرده است. طبیعتا شغلهای بهتر و با در آمد بالاتر، نیاز به معرف یا ضامن دارد که برای یک غریبه در خارج از ایران، معرفی چنین ضامنی امکان پذیر نیست. اینجاست که آنها نیاز به حمایت بیشتری پیدا میکنند. به همین دلیل در بسیاری موارد کارفرمای عراقی پاسپورت فرد را به عنوان ضمانت نگه میدارد. در مواردی نیز فرد بهرغم انقضای ویزا و پاسپورتش در عراق باقی مانده و به کارهای سیاه روی آورده است. این افراد در صورت شناسایی توسط پلیس عراق با زندان یا دیپورت مواجه خواهند شد. با اینحال، برخی از کارفرمایان عراقی با پیشنهادات مالی خوب کارگران را وسوسه میکنند تا پس از اتمام ویزا نیز در عراق بمانند. اما پس از چند ماه، به ناگاه دستمزد را کاهش می دهند و چون کارگر به لحاظ قانونی دستش به جایی بند نیست، نمیتواند شکایت و پیگیری کند.
حضور زنان ایرانی در بازار کار عراق
البته حضور ایرانیها در بازار عراق تنها محدود به کارگری نیست. بسیاری از زنان کرد توانستهاند در شرکت های تجارتی بهعنوان کارمند استخدام شوند. این زنان به علت آشنایی بازبان و فرهنگ کردی، ترجیح می دهند در شرکتهای تجاری کرد به عنوان کارمند دفتری مشغول به کار شوند. وجود فضای باز اجتماعی منطقه کردستان عراق نیز دلیل دیگری است که جذابیت زندگی و کار را برای زنان ایرانی ایجاد کرده است. البته اشتغال زنان ایرانی در مناطق دیگر عراق مثل نجف و جنوب عراق نیز جریان دارد.
به نظر میرسد با توجه به روابط گسترده ایران و عراق، همچنین حضور پررنگ نیروی کار ایرانی در این کشور، دولت میبایستی مسئولیت بیشتری در مورد اتباع خود در آنجا بر عهده بگیرد و با سازماندهی نیروی کار ایرانی، از سوءاستفاده کارفرمایان جلوگیری کند.