فضای مجازی به گونهای است که میشود در هر موضوعی ساعتها غرق شد. نمادها، عکسها و نظرات وسوسهانگیز کاربران چناناند که ممکن است نظرمان را حتی به موضوعی جلب کنند که معمولاً در حیطه علاقهمندیهای ما نیست. با وجود این همه فضای گفتگوی مجازی و تارنماهایی که به حیطههای ویژهای اختصاص دارند، جای تعجب نیست که جامعه جذاب معنوی و واسطهها حضوری چنین پررنگ در این فضا دارند.
جلسههای کسانی که به آنها واسطه میگویند معمولاً در گروههای عمومی به اشتراک گذاشته میشود. گروههای معنوی از بینندگان خود میخواهند آنها را در فضاهای عمومی معرفی کنند و اغلب به آنها قول میدهند یک نفر از میانشان برندهی فرصت غیبگویی به صورت برخط و زنده باشد.
این جلسات زنده اغلب در فیسبوک برگزار میشود و معمولاً شامل «ارتباط» با روح عزیزی از دست رفته یا پیشبینی وقایع آینده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
واسطهها معمولاً از بینندگانشان میخواهند عددی بین صفر تا ۱۰۰ انتخاب کنند و آن را زیر آن ویدیو زنده درج کنند. بینندگان پای آن تماس زنده تصویری بیوقفه عدد منتخبشان را وارد میکنند، به این امید که واسطه آن را ببیند و انتخابشان کند و بتوانند از واسطهگری زنده او بهرهمند شوند. وقتی واسطه «احساس کرد اتصالش با شمارهای برقرار شده» شروع به غیبگویی میکند.
در بسیاری از مراسم زنده غیبگویی، واسطه سئوالهای زیادی از از بیننده میپرسد مثلاً این که «آیا رنگ آبی برایت چیز خاصی را تداعی میکند؟» و گاهی با راهنماییهایی مانند این که «کسی که حرف اول اسماش ج است میخواهد از طریق من با تو صحبت کند» بیننده را وادار به جواب دادن به سئوالهایشان میکنند
اما آیا فعالیت این واسطههای فضای مجازی درست و معقول است یا صرفاً دارند از افراد آسیبپذیر سواستفاده میکنند؟
کارا آنت، که از انجمن جهانی فراروانشناسی و انجمن جهانی درمانهای کلنگر مجوز دارد و یک واسطه تماموقت است ، اعتقاد دارد بسیاری از واسطههای مجازی معتبر نیستند. او که خودش یک واسطه مجازی است، گفت: «من از روی شماره یکی از بینندگان را انتخاب نمیکنم، بلکه به بخش نظرات ویدیوی زندهام میروم و هرکسی را که اول ببینم انتخاب میکنم. من از راه انرژی و هرچه از طریق آن به سویم بیاید مانند بو، تصویر، نام، صدا، مزه، احساسات و کلمات راهم را به سوی شخص پیدا میکنم وبه او وصل میشوم».
مشتری نباید اطلاعات زیادی در مورد زندگی خصوصیاش به من بدهد، چون این میتواند تصویر ذهنیام را مخدوش کند. واسطههایی که اعتبار کمتری دارند با این کار میتوانند از افراد آسیبپذیر سو استفاده کنند».
چه نوع افرادی این ویدیوهای زنده را تماشا میکنند؟
پژوهش مؤسسه تحقیقاتی بارنا نشان میدهد زنان به خاطر احساس ملال و تنهایی وقت بسیاری را پای رسانههای اجتماعی میگذرانند و احساس نیازشان به ایجاد تغییر در زندگی انگیزه این کار است. جای تعجب ندارد که مشاهدههای شخصی نشان میدهد بیشتر بینندگان این ویدیوهای زنده زنان میانسالی هستند که میخواهند در شبکههای اجتماعی دنیای مجازی و خارج از حیطه دوستان خود با جهان ارتباط برقرار کنند.
این پژوهش همچنین نشان میدهد افرادی که تازه عزیزی را از دست دادهاند و نیاز به تسلای خاطری برای غمشان دارند جذب وعدههای واسطههایی میشوند که انگار فرصتی طلایی در اختیارشان میگذارند تا با عزیزشان –که شاید ناگهانی و بدون خداحافظی از دستش دادهاند- ارتباط برقرار کرده یا حرف بزنند.
آماندا برَندوم برای روشنبینی خودش به صورت شخصی تمرین واسطهگری میکند و معتقد است معمولاً جامعه واسطهها، کسانی را که به این عنوان در فضای مجازی جلسهی زنده برگزار میکنند معتبر نمیدانند. او گفت: «معنای دقیق واسطهگری این نیست که پیام مردهها را به زندهها برسانیم. اینها فقط کار شیادانی است که در تارنماهای ارتباطی جلسههای زنده برگزار میکنند».
«همیشه به هرکس به واسطهگری علاقه دارد میگویم برود سری به کلیسای معنوی محلهشان بزند و در یکی از جلسههای آنجا شرکت کند. چنین جاییها مکانهایی روحانیاند. واسطههایی که در اینگونه محلهای اجتماعی هستند جزو مشاهیری نیستند که فقط مردم را دور خودشان جمع میکنند، بلکه بیشترشان بیش از ۳۰ سال است که این کار را انجام میدهند و در ازای چند پوندی که آن هم به جیب کلیسا میرود|، ذهن یا آینده را میخوانند».
شکی نیست که رسانههای اجتماعی برای افرادی که احساس تنهایی یا ملال دارند به محل خیلی خوبی تبدیل شده که بتوانند با جامعهی وسیعتری با علایق و فعالیتهای مشترک ارتباط برقرار کنند. اما گاهی به سادگی ممکن است گیر آدمهایی بیفتند که لزوماً صادق نیستند و گولشان را بخورند.
مثلاً اخبار پر است از ماجرای زنان تنهایی که هزاران پوند پول از دست دادهاند، چون گول کاربرانی را خوردهاند که وانمود میکردهاند از انجمن یا «عاشق» دلخسته آناناند و در خانهشان در خارج از کشور نشسته بودهاند و از آنان پول خواستهاند.
واسطههایی که من با آنان گفتگو کردم نیت خیر داشتند، اما جلسههای واسطهگری مَجازی دارند آشکارا تبدیل به دردسری بزرگ میشوند. با در نظر داشتن حساسیتهای پیشگفته، تعجبی ندارد کسانی که ضربه عاطفی خوردهاند خیلی راحت این قبیل کارها را باور میکنند. پیشنهاد ارتباط با دنیای دیگر در فضای مجازی پیشنهادی بسیار وسوسهانگیز است، مخصوصاً با توجه به این که این کار «استعدادی» میخواهد که بسیاری از آنان ندارند و اغلب هم به دنبال کسب آن نیستند.
به هر حال بهتر است افراد به جای آن که بروند پای ویدیوهای زندهای که نه خصوصی و نه شخصیاند و جواب کسانی را بدهند که احتمال شیاد بودنشان هم هست، کمی بیشتر در این مورد تأمل و پرس و جو کنند. بدین ترتیب ممکن است دچار غصهی از دست رفتن پولشان نشوند و مجبور نباشد غم این را هم تحمل کنند که بفهمند با عزیزشان هم در دنیای دیگر ارتباط برقرار نکرده بودهاند.
بی تردید به جای این کارها بهتر است از شبکههای مجازی برای گفتگو با زندگان استفاده کنیم و قدر حضورشان را بدانیم. با این حال اگر علاقهمندان به معنویت باز هم اصرار داشته باشند با عزیزان از دست رفتهشان گفتگو کنند، شاید باید حضوری به واسطههای معتبر مراجعه کنند (در صورتی که اینطور ترجیح میدهند) یا حتی منتظر بمانند تا مهلت زندگی خودشان به سر آید. شاید اینها راههای مطمئنتری باشند که پاسخهای امیدوارکنندهتری هم به همراه داشته باشند.
این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.
© The Independent