فالگیری پدیدهای فرهنگی-اجتماعی است با قدمتی طولانی که خاص کشور ایران هم نیست و مردم کشورهای دیگر نیز با آن سر و کار دارند. تعبیر و تفسیر فال نیز با توجه به فرهنگ، عادتها، باورها و اعتقادات هر قوم و ملتی متفاوت است. آگاهی و دانستن درباره آینده اصولا موضوع جذابی برای افراد است. بهویژه اگر این آگاهی درباره زندگی شخصی و آینده افراد باشد که عموم آنها کنجکاو شنیدن و دانستن درباره آن هستند. در گذشته علاوه بر فالگیری از روشهای دیگری هم استفاده میکردند از جمله روش تعبیر رفتار حیوانات، شماره شناسی، خواندن فال تاروت، تعبیر خواب که در این بخش مکاتب مختلف روانشناسی نیز به آن پرداختهاند. یکی از روشهای رایج پیشگویی در ایران فال قهوه و فال حافظ است که چاپ و نشر آن هم بازاری پرمشتری دارد و بر سر هر چهارراه یا ایستگاههای مترو، میتوان دید افرادی را که فال حافظ به دست آن را میفروشند. البته حافظ خوانی و نقش حافظ در ادبیات و جایگاه آن در فرهنگ ایرانیان موضوع دیگری است.
اما امروزه شکل و شیوه فالگیری تقریبا از حالت سنتی خود خارج و به تجارتی پرسود برای برخی به خصوص در تهران و شهرهای بزرگ تبدیل شده است. به نحوی که فرد فالگیر برای خود دفتر و منشی دارد و مراجعان باید از چند هفته قبل نوبت بگیرند.
نکته جالب این که در شکل مدرن فالگیری، جنبههای روانکاوانه هم اضافه شده است. فرد فالگیر با مشاهده چهره مشتری، حالتها و احساسات غمگنانه و شاد او میتواند حدس بزند مشتری چه انتظاری از فالگیر دارد و بر همان اساس به تشریح اوضاع روحی او میپردازد و سعی هم میکند فالاش را با فضای روحی مراجع تنظیم کند، چیزی که معمولا افراد از آن به عنوان «حس ششم» یاد میکنند.
چرا افراد به فالگیر مراجعه میکنند؟
معمولا افراد به صورت آگاهانه تصمیم میگیرند به فالگیر مراجعه کنند. اما علت اصلی مراجعه افراد میتواند انگیزههای مختلفی باشد که فرد از آنها آگاهی ندارد. علتهایی که در ناخودآگاه فرد وجود دارد. افراد باورمند به فال و فالگیری، احتمالا به تواناییهای خود برای تغییر زندگیشان اعتمادی ندارند. گاهی اوقات این حس ناتوانی به حدی در فرد قوی است که تسلیم مشکلات میشود و تلاشی برای حل آن نمیکند. احتمالا این نوع افراد تصور میکنند همه چیز در این دنیا از پیش ساخته شده و خود فرد، نقشی در ساختن آیندهاش ندارد. با چنین ذهنیتی است که برای دانستن آینده کنجکاو میشوند. از طرف دیگر به اتفاقاتی که در زندگیشان میافتد، اطمینانی ندارند و تلاش میکنند از طریق مراجعه به فالگیر عدم اطمینانشان را از بین ببرند که همین امر به کاهش استرسشان منجر میشود. اگر چه همین افراد هراسانند که چیزهای نگرانکنندهای درباره زندگی خود بشنوند.
تحقیقات جهانی
نتایج تحقیقات بینگهام (۲۰۰۵) نشان میدهد که با افزایش سن گرایش به باورهای خرافی افزایش مییابد.
برخی مطالعات نیز نشان میدهند وقتی میزان ناامیدی در جامعه بالا باشد، افراد برای کاهش تنش، اضطراب و ناامیدی سعی میکنند محیط اطرافشان را کنترل کنند و برای این کار از روشهای مختلفی چون فالگیری استفاده میکنند. از جمله این مطالعات میتوان به نتایج تحقیق هامرمان (۲۰۱۰) و مک گریکور (۲۰۰۸) اشاره کرد که نشان میدهد هر چه محیط جامعه قابل پیشبینیتر باشد به همان اندازه افراد آن جامعه تمایل کمتری به خرافات دارند.
از آنجایی که محور گزارش تمرکز بر جمعیت ایرانی است در اینجا به نتایج چند پژوهش در ایران نیز اشاره میکنیم. مطالعات جانعلیزاده و همکارانش (۱۳۸۸) نشان میدهد میزان خرافهپرستی در زنان بالاتر مردان است که البته مطالعات خارج از ایران نیز موید نتایج این تحقیق است که میزان تمایل به باورهای خرافی در زنان بیشر از مردان است.
تحقیقات فاضلی (۱۳۸۷) نشان میدهد که فالگیری نه تنها در خانوادههای سنتی رایج است بلکه قشر مدرن را هم درگیر کرده است.
نگرشهای روانشناسانه و اجتماعی
از جمله کارکردهای فالگیری تبدیل آن به پاتوقهای گروهی است که حتی کارکرد تفریحی نیز پیدا کرده است. نوعی تفریح فرهنگی که برخی افراد آن را در زمره تفریحات منظم خود قرار دادهاند. فال قهوه در این زمینه دست بالاتری دارد، چرا که به دلیل خصلت رمزآلودی که فالگیر با تماشا در قهوه و نقش و نگارهای آن به فرد متقاضی فال میگوید، فضایی از انتظار و اشتیاق را در افراد دامن میزند و به نوعی کنجکاوی فرد را درباره آینده نیز ارضاء میکند. این فالها عموما باورهای مثبتنگر را به فرد تزریق میکنند که به آرامش روحی و احساس امنیت روانی موقتشان میانجامد.
اما گاهی اوقات برخی از افراد باورمند جدی فالگیری هستند و بر اساس اظهارات فالگیر برنامه زندگیشان را تنظیم و یا بر آن اساس تصمیمگیری میکنند. معمولا افرادی که به شکل افراطی به دنبال فال و فالگیری هستند، احساس میکنند از درون کنترلی بر زندگی خود ندارند و همین نقطه ضعف میتواند منبع و انگیزهای قوی باشد که فرد را وادار کند تا به فال و یا شانس باور داشته باشد. افرادی با چنین ویژگیهایی از فال و یا فالگیر به عنوان نیروی بیرونی و غیر استفاده میکنند که میتواند به آنها در کنترل زندگی و آنچه که آرزو دارند کمک کند.
ادوارد هانیز (روانشناس) معتقد است افرادی که به فال تمایل دارند و به فالگیر رجوع میکنند از نظر احساسی و هیجانی افرادی ضعیفاند و به تواناییهاشان اعتمادی ندارند و در ترس و نگرانی زندگی میکنند. این مسئله سبب میشود که به تصمیمات خود شک کنند و فالگیر در اینجا نقشی را ایفا میکند که راحتتر شک و تردیدشان را بر طرف کنند.
آنتونی گیدنز (جامعه شناس معروف) نیز معتقد است زمانی که فرد از درون احساس امنیت روانی نداشته باشد، دچار ترس و اضطراب میشود می ترسد و احساس میکند که در مشکلاتش غرق شده و به آن تجربه فردی «مرگ درونی» نام میدهد. گیدنز میگوید: در این مواقع فرد تصمیمات شتابزده میگیرد و سادهترین و سریعترین راه برای بدست آوردن آرامش موقتی انتخاب میکند.
چرا افراد به جای فالگیر به روانشناس مراجعه نمیکنند؟
یکی از دلایل عدم مراجعه به روانشناس به فقدان درک و آگاهی کافی درباره اختلالات روحی و روانی است. این عدم آگاهی و شناخت از اختلالات روانی سبب میشود که فرد مشکلات شایعی چون استرس و افسردگی را به عنوان مشکلی عمومی چون ضعف بدن تفسیر کند.
علت دیگر میتواند احساس ننگ و شرم (استیگما) باشد که در کشورهای خاورمیانه، به خصوص در ایران، این حساس نسبت به اختلالات روحی و روانی وجود دارد و افراد از اینکه به آنها برچسب مشکل روحی و روانی بخورد، به روانشناس مراجعه نمیکنند.
از طرفی دیگر فرد با مراجعه به روانشناس با دردهای روحی، درونی و تعارضاتش مواجه میشود و با کمک روانشناس به سمتی میرود که افکار و عقاید نامعقول را تغییر دهد. اما از آنجایی که برخی از افراد توان روبرویی با مشکلات درونیشان و از آن مهمتر اعتمادی به توان خود ندارند، ترجیح میدهند به فالگیر مراجعه کنند.
علت دیگر این است که جایگاه روانشناس و روانپزشک هنوز در جامعه به درستی پذیرفته نشده است و حتی برخی از افراد تفاوت بین روانشناس، مشاور و روانپزشک را نمیدانند.
در مقابل فالگیری در فرهنگ ایران قدمتی چند صد ساله دارد و در فرهنگ ایران جا افتاده و رایج هم است و افراد بدون نگرانی از برچسب به فالگیر مراجعه میکنند.
در نهایت با توجه به نتایج تحقیقات انجام شده میتوان دلایل اصلی مراجعه به فالگیر و تمایل به فال را در موارد زیر خلاصه کرد:«فشار اجتماعی، فقدان حمایت اجتماعی، کلیشههای جنسیتی، احساس روزمرگی، ناامیدی اجتماعی، تمایل به آیندهنگری، مشکلگشایی، تفریح». این موارد گاه بهصورت توامان و گاه در قالب تک عامل بسترهایی را فراهم میکنند که موجب مراجعه و یا بهرهگیری فرد از فال میشود.