پس از تلف شدن تولههای یوزپلنگ ایرانی و کشته شدن یک پلنگ و یک قلاده خرس قهوهای در قائمشهر و اردبیل، این بار ضربه ناکارآمدی حکومت در محافظت از حیاتوحش ایران به جان دو خرس قهوهای در استان فارس خورد؛ یکی از آنها پس از شکار و دیگری در اثر تصادف تلف شدند. خبر تلف شدن دو خرس قهوهای در استان فارس را لیلا جولایی، رئیس اداره حفاظت و مدیریت حیاتوحش استان فارس، اعلام کرد و گفت ماموران محیط زیست مرودشت لاشه یک خرس قهوهای حدودا ۱.۵ ساله را در حوالی سیوند در جاده شیرازـاصفهان پیدا کردند که مشخص بود در اثر برخورد با خودروها کشته شده است. به گفته او، یک خرس قهوهای دیگر هم در اقلید قربانی شکار شد.
لیلا جولایی با بیان اینکه لاشه خرس دوم، که بالغ هم بود، در حوالی روستای بکان در منطقه شکار ممنوع کوه خرسی گزارش شد، افزود: «پس از حضور ماموران در محل، شکار غیرمجاز این خرس تایید و پرونده بهمنظور پیگیری به مراجع قضایی ارجاع شد.» به گفته این مقام سازمان حفاظت محیط زیست، خشکسالی، تخریب زیستگاه، برداشت محصولات جنگلی و آتشسوزیها در استان فارس از عواملیاند که موجب میشوند خرسها به جادهها و مناطق مسکونی نزدیک شوند. او همچنین اشاره کرد مرگومیر خرسها در اثر شکار و تصادف میتواند به تهدیدی علیه جمعیت آنها منجر شود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نگرانی درباره سرنوشت حیاتوحش ایران در سایه ناکارآمدی جمهوری اسلامی ایران برای حفاظت از گونههای جانوری، این روزها افزایش یافته است، بهخصوص اینکه خبرهای زیادی از بیماری و مرگومیر گونههای کمیاب منتشر میشود.
اوایل اردیبهشتماه امسال بود که خبر رسید یک پلنگ سرگردان در شهرستان قائمشهر در اثر تیراندازی کشته شد. مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست در همان زمان گفتند که بهدلیل دیر رسیدن اسلحه بیهوشی، مجبور شدند حیوان را بکشند. همزمان با اوج انتقادها به این اقدام، رسانهها خبر دادند اهالی روستایی در اردبیل یک قلاده خرس قهوهای را با استفاده از لودر و تراکتور کشتهاند. اندکی پس از این ماجرا هم مرگ تولههای «ایران» نگرانیهای کنشگران و دوستداران حیاتوحش را بیشتر کرد.
«ایران» یکی از آخرین بازماندههای جمعیت یوزهای ایران است که در معرض خطر انقراض قرار دارند. او و یوز نر به نام «فیروز» بهمن ۱۴۰۰ در پارک ملی توران جفتگیری کردند. «ایران» روز ۱۱ اردیبهشت در اقدامی شتابزده سزارین شد و سه توله به دنیا آورد، اما از آنجا که تولههایش با دست انسان لمس شده بودند آنها را پس زد. دو توله «ایران» در نتیجه سزارین غیرضروری و مصرف شیر بیکیفیت تلف شدند و توله سوم نیز حال مساعدی ندارد. گفته میشود که شرایط یوز مادر نیز خوب نیست و احتمال دارد دیگر هرگز باردار نشود.
همزمان با موج نگرانیها درباره «ایران» و تولههایش، پرویز قندالی، مدیر باغوحش ارم اعلام کرد حال شیر سه ساله آفریقایی در باغوحش ارم هم خوب نیست و او برای خلاص شدن از درد بسیار در ناحیه کمر در یک قدمی «مرگ آرام» قرار دارد.
در سالهای گذشته نیز خبرهای بسیاری از مرگومیر گونههای جانوری مثل گورخرها و شیرها منتشر شد؛ هرکدام از این خبرها بهتنهایی آشکار میکند که نبود مدیریت موثر در حفاظت از حیاتوحش، گونههای جانوری را در ایران با خطر مرگ و انقراض مواجه کرده است، بهخصوص اینکه وضعیت حیوانات در باغوحشها نیز مناسب نیست و بارها کنشگران حیاتوحش هشدار دادهاند که باغوحشها به قربانگاه حیوانات تبدیل شدهاند.
دخالتهای انسانی در زیستگاه حیوانات، ساختوسازهای جادهای و کارخانهای، نبود فرهنگسازی و آموزش جوامع محلی و آتشسوزیهای جنگلها و مراتع از جمله عواملیاند که مرگومیر گونههای حیاتوحش را در ایران افزایش دادهاند. کنشگران میگویند کمترین کاری که سازمان حفاظت محیطزیست میتواند انجام دهد این است که روشهای صحیح مواجهه با گونههای حیاتوحش را به ساکنان محلی آموزش دهد و از شکار حیوانات در محدودههای حفاظتشده جلوگیری کند.