تولید سریالی به نام «ترور» در صداوسیمای جمهوری اسلامی درباره قاسم سلیمانی هرچند اولین گام در ساخت اثری نمایشی درباره فرمانده مقتول سپاه قدس به شمار میرود، میتوان آن را ادامه روندی تلقی کرد که تلویزیون طی چند دهه در زمینه پروپاگاندا و ارائه روایت خاص حکومتی از رخدادهای سیاسی، امنیتی و تاریخی در قالب داستانی انجام داده است.
نکته قابل تامل آنکه کارگردانی این مجموعه تلویزیونی به سیروس مقدم سپرده شده است که در تولید آثار عامهپسند تلویزیونی سابقهای طولانی دارد؛ از کمدیهای «پایتخت» و «علیالبدل» گرفته تا سریالهایی با موضوعهای ماورایی مانند «اغما» تا ملودرام پرتماشاگر «نرگس». او البته در ساخت فصل پنجم «پایتخت» از کمک قاسم سلیمانی هم بهرهمند شد و به نوشته خبرگزاری تسنیم، گفت که ساخت آن را «مدیون» سلیمانی است.
تهیه سریال «ترور» به حامد عنقا سپرده شد که در سالهای اخیر در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی، بهعنوان نویسنده و تهیهکننده فعال است و آخرین کارش تهیه سریال «آقازاده» برای سازمان هنری-رسانهای اوج وابسته به سپاه پاسداران بود که با حضور بازیگرانی مشهور، در شبکه نمایش خانگی عرضه شد. عنقا قرار است مجموعه تلویزیونی درباره قاسم سلیمانی را به سفارش موسسه اندیشه شهید آوینی تولید کند؛ همان ارگانی که دو فصل از سریال جاسوسی-امنیتی «گاندو» را تهیه کرد و قرار است فصل سوم را هم بسازد.
ساخت سریال با موضوعهای سیاسی از اواخر دهه ۱۳۵۰ در تلویزیون ایران سابقه دارد. حتی «هزاردستان» علی حاتمی را هم میتوان از این زاویه بررسی کرد و آن را درباره یک جوخه ترور در اواخر دوران قاجار دانست. هرچند حاتمی بیشتر دلبسته نمایش برشهایی از تاریخ بود و با نگاه شاعرانه و انسانی خود میکوشید حتی ماجرای کمیته مجازات را هم از زاویه دید تاثیر آن بر شخصیتهای داستانی روایت کند.
ایده ساخت «هزاردستان» از قبل از انقلاب شکل گرفته بود و سفارش جمهوری اسلامی در ساخت آن نقشی نداشت. برعکس، این سریال ماندگار قربانی سانسور ناشی از روی کار آمدن حکومتی ایدئولوژیک شد.
در دهه ۱۳۶۰، سریال «کوچک جنگلی» هم علاوه بر ارائه روایتی تاریخی درباره میرزا کوچک خان جنگلی، ناگزیر بخشی از ایدئولوژی این شخصیت و بعد «انقلابی» او را هم به تصویر میکشید. ابتدا قرار بود ناصر تقوایی این مجموعه تلویزیونی را بسازد، اما طولانی شدن مرحله پیشتولید و البته اختلاف نظر مسئولان تلویزیون با تقوایی سر منابع تاریخی برای روایت داستان زندگی میرزا کوچک خان، باعث شد او کنار گذاشته شود و بهروز افخمی، مدیر وقت شبکه ۲، خودش با تغییر کامل فیلمنامه، کارگردانی را بر عهده بگیرد.
در آن دهه، سینما بار اصلی روایت سیاسی موردنظر نظام را بر دوش میکشید. از «بایکوت» محسن مخملباف درباره شک و تردید عضو یک گروه سیاسی مارکسیستی گرفته تا «تیرباران» ساخته علیاصغر شادروان درباره مبارزه علی اندرزگو، عضو هیئت موتلفه با حکومت پهلوی، «دستنوشتهها» به کارگردانی مهرزاد مینویی درباره سازمانهای بهاصطلاح «ضدانقلاب» و نقش توابین در مبارزه با آنها، «تشریفات» به کارگردانی مهدی فخیمزاده درباره نقشه ساواک برای جا زدن یک دزد با یک روحانی در دوران پیش از انقلاب و موارد بسیار دیگر.
فیلمسازان در آن دهه، از طیفهای متفاوت و با پسزمینههای حرفهای گوناگون، آثاری را کارگردانی میکردند که در راستای اهداف سیاسی جمهوری اسلامی در سالهای اولیه استقرار بود و به همین دلیل شخصیتهای منفی عموما به نظام سیاسی سابق یا گروههای سیاسی مخالف تعلق داشتند.
ورود نهادهای امنیتی به تولید فیلم و سریال
با آغاز دهه ۱۳۷۰، بهتدریج پای نهادهای امنیتی بهعنوان سفارشدهنده به سینما باز شد و فیلمهایی مانند «روز شیطان» ساخته بهروز افخمی و «ویرانگر» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی مقابل دوربین رفتند که با ترکیب سینمای حادثهای و هیجانانگیز، پروندههای خیالی جاسوسی را مطرح میکردند.
از همین دهه بود که بهتدریج تلویزیون هم ساخت سریال با چنین موضوعهایی را آغاز کرد. «دومین انفجار» به کارگردانی نادر مقدس و «بهشت گمشده» به کارگردانی کامران قدکچیان (هر دو محصول ۱۳۷۵) از اولین تلاشها در این دوره برای ساخت سریالهایی بودند که مسائل امنیتی را پیش میکشیدند. سریال دوم برای اولین بار درباره سازمان انرژی اتمی بود که در آن زمان مردم و رسانهها حساسیت خاصی به آن نداشتند؛ چون ابعاد برنامه هستهای جمهوری اسلامی هنوز فاش نشده بود.
اما روند تولید چنین مجموعههایی در سیمای جمهوری اسلامی متوقف شد؛ احتمالا به دلیل تغییر دولت و تفاوت نگاه به مقوله امنیت. فاش شدن قتلهای زنجیرهای در ابتدای دولت محمد خاتمی هم موضع وزارت اطلاعات را تضعیف کرد. مدیریت صداوسیما در آن دوره بیشتر درگیر کشمکشهای سیاسی رسانهای با دولت اصلاحطلبان بود و اطلاعات موازی مانند دهههای بعد، به عرصه فرهنگ وارد نشده بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
افزایش تولید سریالهای امنیتی بعد از یک دهه
اما از میانه دهه ۱۳۸۰، یعنی بعد از روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد، تولید سریالهای سیاسی و جاسوسی بار دیگر آغاز شد و در دهه ۹۰ به اوج رسید. در نوروز ۱۳۸۵، سریالی به نام «وفا» پخش شد که داستانی عاشقانه را با ماجرایی امنیتی تلفیق کرده بود. محمدحسین لطیفی کارگردانی آن را بر عهده داشت و هانیه توسلی و پوریا پورسرخ بازیگران اصلی بودند. در این سریال، یک مامور موساد میخواست با همکاری یک جوان ایرانی که به دلیل جاسوسی سابقه زندانی شدن داشت، در مراسم عاشورا بمبگذاری کند و در نهایت نیروهای امنیتی ایران این نقشه را خنثی میکردند.
دو سال بعد، سریال «آینههای نشکن» با حضور بازیگرانی مانند سعید نیکپور و آزیتا حاجیان و ساخته جواد اردکانی، مسئله جاسوسی از پایگاههای هستهای ایران را مطرح کرد. محمدرضا آهنج هم در سال ۱۹۹۱، سریال «راستش را بگو» را ساخت که در آن نیروهای امنیتی با مجموعهای از اقدامهای «خرابکارانه» مبارزه میکردند. او سه سال بعد سریال «آسمان من» را درباره نیروهای حفاظت از پرواز ساخت که بازیگران سرشناسی چون حسن پورشیرازی، آتیلا پسیانی و امین حیایی در آن بازی میکردند.
«پیدا و پنهان» ساخته شهرام شاهحسینی در سال ۱۳۹۲ پخش شد و در هر قسمت، داستانی مجزا از اقدامهای نیروهای امنیتی را روایت میکرد. اما مهمترین سریال جاسوسی نیمه اول دهه ۹۰ را فریدون جیرانی کارگردان و فیلمنامهنویس سینما ساخت؛ «تعبیر وارونه یک رویا» درباره «ترور دانشمندان هستهای ایران» که تقابل نیروهای امنیتی ایران با اسرائیل را به نمایش میگذاشت.
در نیمه دوم این دهه، احمد معظمی چند سریال با موضوع جدالهای امنیتی ساخت؛ «سارق روح» در سال ۱۳۹۶، «ترور خاموش» در سال ۱۳۹۸، «خانه امن» در سال ۱۳۹۹ و «سرجوخه» که در سال ۱۴۰۰ تولید و پخش شد.
گاندو، تقابل علنی سپاه و دولت
نقطه عطف چنین تولیداتی در تلویزیون در سال ۱۳۹۸، با پخش سریال «گاندو» رقم خورد. اتفاق بیسابقه درباره این مجموعه تلویزیونی آن بود که علاوه بر اشاره به یک ماجرای واقعی، مقامهای بلندپایه دولت حسن روحانی- از جمله محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت- را آشکارا به وادادگی و نفوذپذیری در برابر جاسوسان خارجی متهم میکرد.
«گاندو» به تهیهکنندگی مجتبی امینی تولید موسسه اندیشه شهید آوینی- موسسه شهید آوینی سابق- بود که طی دو دهه گذشته با بودجه نهادهایی مانند سپاه پاسداران و سازمان بسیج فعالیت میکند. روایتی که سازندگان سریال مطرح میکردند، به آنچه افراد و نهادها و رسانههای نزدیک به سازمان اطلاعات سپاه درباره دولت حسن روحانی میگفتند و بهخصوص طی مذاکرات برجام مطرح میشد، شباهت داشت و به همین دلیل ساخت این سریال را میتوان نه فقط مخالفت علنی صداوسیمای زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی با دولت مستقر، بلکه تقابل شدید و علنی سپاه با آن دولت تلقی کرد.
واکنش منفی مقامهای دولت سابق به این سریال هم بیسابقه بود و در رسانهها بازتاب مییافت و گاهی این اعتراضها و فشارها بهحدی بالا میگرفت که مسئولان تلویزیون مجبور میشدند صحنههایی را حذف کنند.
وقتی فصل دوم «گاندو» هم ساخته شد و به پخش رسید، دیگر مشخص بود که صداوسیما در این زمینه تصمیمگیرنده نیست. بهخصوص وقتی با تصمیم مدیران تلویزیون، پخش فصل دوم مدتی متوقف ماند و تهیهکننده آنها را به عقبنشینی متهم کرد. «گاندو ۲» سریال نوروزی شبکه ۳ در ایام نوروز ۱۴۰۰ بود. توقف پخش آن تا بعد از انتخابات ریاستجمهوری ادامه یافت و وقتی ابراهیم رئیسی پیروز انتخابات معرفی شد، قسمتهای باقیمانده از اواخر تیر ۱۴۰۰ روی آنتن رفت.
مجتبی امینی، تهیهکننده این سریال جنجالی، چند ماه بعد مزد خود را از دولت رئیسی دریافت کرد و در حالی که سابقه مدیریتی یا سینمایی چندانی نداشت، از محمد خزاعی برای دبیری چهلویکمین جشنواره فیلم فجر حکم گرفت. اما تغییر دولت هم باعث نشد که همفکران او نشان «گاندو» را رها کنند و مهدی نقویان، مدیرعامل موسسه اندیشه شهید آوینی، خبر داد که علاوه بر ساخت فصل سوم این سریال، قرار است انیمیشن و بازی «گاندو» هم تولید شود.
تولید سریال «ترور» درباره قاسم سلیمانی میتواند آغاز فاز جدید فعالیت گاندوسازان و البته دوران جدیدی در ساخت سریالهای امنیتی-جاسوسی برای صداوسیمای جمهوری اسلامی تلقی شود. نهادهای امنیتی و نظامی از وزارت اطلاعات گرفته تا سپاه پاسداران هم در دهه ۱۳۹۰ در حوزه تولید فیلم سینمایی فعالتر از گذشته شدهاند و ادامه حضور پررنگ آنها در تلویزیون نقشه آنها برای تسلط بر حوزه سرگرمیسازی بصری را کامل میکند.