کنکور یا آزمون سراسری سال ۱۴۰۱ از صبح چهارشنبه، هشتم تیر، با رقابت گروه آزمایشی هنر در شهرهای مختلف ایران آغاز شد و روز شنبه ۱۱ تیر، با برگزاری کنکور رشتههای زبانهای خارجی پایان مییابد. در این آزمون که پنجاهوچهارمین دوره برگزاری کنکور سراسری است، یک میلیون و ۴۸۹ هزار و ۲۲۰ داوطلب شرکت میکنند که از این میان، ۳۹ درصد مرد و ۶۱ درصد زناند.
بر اساس اعلام عبدالرسول پورعباس، رئیس سازمان سنجش، حدود ۳۰ درصد داوطلبان کنکور سراسری به دانشگاهها راه مییابند و این به معنای آن است که ۷۰ درصد داوطلبان از ورود به دانشگاه بازمیمانند و احتمالا باید پیامدهای ناشی از این ناکامی را تا سال آینده به دوش بکشند. نکته مهمتر اینکه درصد قابلتوجهی از همان تعداد اندک پذیرفتهشدگان نیز به داوطلبان سهمیهای مثل فعالان در بسیج اختصاص مییابد و داوطلبان مستعد در رقابتی ناعادلانه، مجبورند صندلی دانشگاه را به آنان واگذار کنند.
کشورهایی که هنوز کنکور دارند
کنکور سراسری یا آزمون ورودی دانشگاهها در کشورهایی برگزار میشود که ظرفیت آنها برای پذیرش دانشجو اندک است؛ ترکیه، چین، ژاپن، کره جنوبی و ایران از جمله کشورهاییاند که همچنان برای ورود به دانشگاهه آزمون برگزار میکنند.
در ترکیه، علاقهمندان ورود به دانشگاه باید در آزمون «یوس» شرکت کنند. آزمون ورودی دانشگاههای کره جنوبی هم «سونن» نام دارد که بسیار شبیه کنکور سراسری ایران است. متقاضیان تحصیل در دانشگاههای برتر ژاپن نیز باید در آزمون ورودی قبول شوند. آزمون سراسری برای ورود به دانشگاههای چین هم «گائوکائو» نام دارد که هر سال تا ۹ میلیون نفر در آن شرکت میکنند.
برخلاف کشورهایی که هنوز قبولی در کنکور سراسری شرط ورود به دانشگاهها است، در بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکا آزمون ورودی وجود ندارد و در برخی از این کشورها مثل آلمان، معدل دیپلم متقاضیان برای ورود آنان به دانشگاه تعیینکننده است.
کنکور سراسری در ایران
اولین آزمون سراسری ورود به دانشگاه در ایران سال ۱۳۴۸ برگزار شد و ۴۷ هزار و ۷۰۳ داوطلب در آن شرکت کردند. تاکنون، ۵۳ کنکور سراسری در ایران برگزار شده و در حال حاضر نیز پنجاهوچهارمین دوره آن در حال برگزاری است. طی این سالها، شمار داوطلبان کنکور همواره افزایش یافت تا آنجا که در سال ۱۳۹۷، برای نخستین بار از مرز یک میلیون نفر عبور کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نگاهی به آمار شرکتکنندگان کنکور سراسری در هشت سال اخیر افزایش تعداد شرکتکنندگان را نشان میدهد. در سال ۱۳۹۴، تعداد کسانی که در کنکور سراسری شرکت کردند، ۸۸۰ هزار و ۷۵۶ نفر بود. این تعداد در سال ۱۳۹۵ اندکی کاهش یافت و به ۸۶۰ هزار و ۱۰۹ هزار نفر رسید. در سال ۱۳۹۶، آمار داوطلبان باز هم زیاد شد و از مرز ۹۲۹ هزار نفر گذشت. از سال ۱۳۹۷، هم شمار داوطلبان از یک میلیون نفر بیشتر شد.
بیشترین آمار داوطلبان کنکور سراسری سالهای اخیر مربوط به سال ۱۴۰۱ است که بالغ بر یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر در آن شرکت خواهند کرد.
سنبه پرزور مافیای کنکور
در سالهای گذشته، موضوع حذف کنکور سراسری یا ایجاد تغییرات اساسی در آن بارها مطرح شد و برخی نمایندگان مجلس و وزرا حذف و کوتاه کردن دست مافیای کنکور را وعده دادند، اما همه قولها خیلی زود فراموش شدند و آنچه در عمل اتفاق افتاد این بود که متقاضیان ورود به دانشگاه همچنان باید در آزمون سراسری شرکت کنند و فشارهای روحی ناشی از آن را تحمل کنند.
مخالفان حذف کنکور سراسری ادعا میکنند که در ایران زیرساختهای حذف کنکور فراهم نیست اما آمارهایی که از گردش مالی مافیای کنکور منتشر میشود، حقایق دیگری را افشا میکند.
خبرگزاری خانه ملت در گزارشی که اسفند ۱۳۹۹ منتشر شد، با استناد به تورم ۹۰ درصدی همان سال، گردش مالی کنکور را ۸۲ هزار میلیارد تومان اعلام کرد. سید محمد بطحایی، وزیر سابق آموزشوپرورش، نیز در سال ۱۳۹۷، رقم گردش مالی کنکور را ۴۰ هزار میلیارد تومان برآورد کرد و گفت که این رقم آنقدر قابلتوجه است که مافیای کنکور اجازه حذف آن را نمیدهند «تا دکانشان تخته نشود».
او در سال ۱۳۹۹ نیز اگرچه از وزارت آموزشوپرورش رفته بود، در یک برنامه تلویزیونی بهصراحت گفت که آموزشوپرورش توان زورآزمایی با مافیای کنکور را ندارد و خانوادهها برای اینکه بتوانند فرزندشان را به آموزشگاههای کنکور بفرستند، گاهی مجبور میشوند فرش زیر پای خود را بفروشند.
در سالهای گذشته، بارها خبرهایی مبنی بر نفوذ مافیای کنکور در سازمان سنجش کشور مطرح شد. اگرچه مسئولان حکومتی همواره این موضوع را رد کردهاند، سید مجید حسینی، کارشناس آموزش، پیشتر با انتقاد از عملکرد سیستم دولتی ایران که به موسسات و مافیای کنکور اجازه فعالیت میدهد، گفته بود: «وقتی با اخذ مجوز، ارائه کاغذ و فعالیتهای مختلف از این افراد و گروهها حمایت میشود، این موضوع نشانگر آن است گروههای مذکور در سیستم آموزشی کشور نفوذ کردهاند.»
در همین زمینه، مجید متینی، کارشناس آموزش، نیز به خبرآنلاین گفت: «بهطور ساده، کسی که مسئول برگزاری بزرگترین آزمون کشور است، مغازهای به اسم تعاونی سنجش ساخته است و هیچ نهاد دولتی هم با آن مخالفت نمیکند.»
گفته میشود درآمد سازمان سنجش و آموزش ایران از محل برگزاری آزمون سراسری حداقل ۱۰۰ میلیارد تومان است.
آغاز جوانی با طعم تلخ اضطراب
در ایران و کشورهایی که آزمون ورودی دانشگاه همچنان برگزار میشود، علاقهمندان تحصیل در دانشگاه که بیشتر آنان دختران و پسران زیر ۲۰ سالاند، برای موفقیت در این آزمون، رنج و اضطراب فزایندهای را متحمل میشوند. اگر از این رقابت سخت و ناعادلانه پیروز بیرون بیایند، به دانشگاه میروند و اگر قبول نشوند، آسیبهای ناشی از آن زندگی فردی و اجتماعی آنان را متاثر میکند.
داوطلبان کنکور ممکن است از ماهها قبل از برگزاری آن، به اضطرابها و اختلالهایی دچار شوند که متخصصان آن را «اضطراب آزمون» نامیدهاند. بالا رفتن ضربان قلب و نبض، عرق سرد در دست و پا، کاهش تمرکز، سردرد، سرگیجه، نگرانی زیاد، خشم، احساس دستپاچگی و ترشح هورمون آدرنالین برخی از علائم اضطراب آزموناند که بسیاری از داوطلبان با آنها مواجه میشوند.
محمد بطحایی پیشتر با استناد به «بولتنهای محرمانه»، از اخبار مربوط به خودکشی دهها نفر از داوطلبان کنکور پرده برداشته و گفته بود که برخی داوطلبان به خاطر شکست در کنکور، با آیندهای دردناک مواجه میشوند.
فریبرز درتاج، رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران، نیز با اشاره به زمان اندک استراحت داوطلبان کنکور در ماههای متوالی گفته بود: «با توجه به اینکه آنها بیشتر وقت خود را برای کنکور صرف میکنند، ناکامی میتواند آثار روحی و روانی نامطلوبی برای آنها داشته باشد.»
افسردگی، انزوا و ناامیدی تنها برخی از پیامدهای روحی قبول نشدن در کنکور سراسری برای جوانها به شمار میروند. در این میان، پسران جوان باید با اضطراب اعزام به سربازی اجباری نیز دستوپنجه نرم کنند؛ زیرا فقط در صورت قبولی در کنکور، میتوانند خدمت اجباری سربازی را دستکم تا چند سال به تعویق بیندازند. هرچند وضعیت برخی دختران جوان هم بهتر از پسران نیست و بسیاری از آنان در پی ناکامی در ورود به دانشگاه، خانهنشین و حتی قربانی ازدواجهای اجباری میشوند.
در این میان، آن دسته از داوطلبان هم که در کنکور قبول میشوند، با خطرهایی همچون ناامیدی و افت تحصیلی مواجهاند؛ زیرا به گفته رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران، بیش از ۶۰ درصد راهیافتگان به دانشگاه در ایران، از رشته خود شناخت جامع و درستی ندارند و به دلیل فشار خانواده، ارزشهای اجتماعی و فرار از سربازی ناگزیر رشتهای مغایر با علایق و تواناییهای خود انتخاب میکنند و این مسئله در طولانیمدت، منشا بسیاری از مشکلات روانی برای فرد و خانواده او میشود.
سهم نهاد زیرمجموعه خامنهای از تجارت کنکور
ناشران کتابهای کمکآموزشی و موسسههای آموزشی بخش بزرگی از مافیای کنکور را تشکیل میدهند. این را همه ما کموبیش میدانیم؛ اما شاید کمتر کسی اطلاع داشته باشد که صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران یکی از ستونهای اصلی مافیای کنکور در ایران است و از محل تجارت آن، پول هنگفتی به جیب میزند.
صداوسیما از سالهای میانی دهه ۱۳۸۰ تبلیغ گسترده ناشران کتابهای کمکآموزشی و موسسات کنکور را آغاز کرد. در این روند که نوعی بازی دوسربرد برای دو طرف بود، متولیان کنکور فربه، مشهور و قدرتمند شدند و صداوسیما هم سهم میلیاردی خود را برداشت کرد.
خبرآنلاین در گزارشی که آبان ۱۳۹۷ منتشر شد، افشا کرد که صداوسیما از ۱۳ برنامه یکساعته، نزدیک به ۵۷۷ میلیارد تومان درآمد کسب کرد. بر اساس این گزارش، تعرفه ماهانه برنامههای مشارکتی رادیو و تلویزیون با موضوع کنکور نیز حدود شش هزار میلیارد تومان بود.
صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران برای تبلیغات از طریق پخش پیامهای بازرگانی، برنامههای مشارکتی و تبلیغ غیرمستقیم در برنامههای منظم و دورهای، از موسسات و ناشران کنکوری پول دریافت میکند و درآمدهایش را در سالهای اخیر نیز افزایش داده است. با این حال، از آنجا که این نهاد زیر نظر مستقیم علی خامنهای است، امکان بررسی عملکرد مالی آن وجود ندارد.
نیمقرن فرازونشیب کنکور
مسئله حذف کنکور حالا دیگر برای کارشناسان آموزش و جوانها به رویا تبدیل شده است؛ زیرا هیچیک از وعدههای مسئولان در سالهای گذشته اجرایی نشدند. در سال ۱۳۸۶ که موضوع حذف تدریجی کنکور در مجلس شورای اسلامی مطرح شد، قرار بود کنکور تا سال ۱۳۹۰ بهطور کامل حذف شود؛ اما اکنون در سال ۱۴۰۱، مسئولان دولت سیزدهم میگویند نهتنها امکان حذف کنکور وجود ندارد بلکه طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، از سال ۱۴۰۲، دومرحلهای هم خواهد شد.
بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، هرگونه قانونگذاری باید در مجلس شورای اسلامی انجام شود. با این حال، شورای عالی انقلاب فرهنگی در تیرماه ۱۴۰۰ برخلاف ماهیت وجودیاش، قانونی را تصویب کرد که به موجب آن، از سال آینده کنکور دو بار در سال برگزار میشود؛ آزمون اول مربوط به دروس عمومی است و آزمون دوم، دروس تخصصی را شامل میشود. سازمان سنجش آموزش کشور هم میگوید که با تغییرات جدید، سهم پیشینه تحصیلی دانشآموزان ۶۰ درصد خواهد بود.
با تصویب این قانون، برخی نمایندگان مجلس مثل احمد نادری به مخالفت با آن برخاستند و اعلام کردند که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی طبقاتی شدن آموزش در ایران را بیشتر میکند اما منصور کبکانیان، قائممقام ستاد راهبردی اجرای نقشه جامع علمی کشور، در زمستان ۱۴۰۰، مخالفان را تهدید کرد و گفت که دومرحلهای شدن کنکور از سال ۱۴۰۲ «قطعی» و «لازمالاجرا» است و هرگونه مخالفت با آن کار را به سازمان بازرسی کل کشور میکشاند.
کنکور حذفشدنی نیست
جمهوری اسلامی ایران کنکور را به ابزاری برای بیعدالتی و ضربه زدن به متقاضیان ورود به دانشگاه تبدیل کرده است؛ حالا دیگر نه تنها از حذف کنکور صحبتی نمیشود بلکه با طرحهایی مثل دومرحلهای شدن، داوطلبان باید اضطراب شرکت در آزمون را دو بار در سال تحمل کنند.
محمدعلی زلفیگل، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، شامگاه چهارشنبه ۸ تیرماه، در یک برنامه تلویزیونی، آب پاکی را روی دست مخالفان کنکور ریخت و گفت: «چون هنوز برای همه رشتهها آینده شغلی یکسانی دیده نمیشود، ناچار باید از طریق کنکور بهترینها را گزینش کرد.»
توزیع نامناسب امکانات آموزشی و فرصتهای شغلی در مناطق مختلف ایران موجب شده است که بسیاری از جوانها تنها راه موفقیت خود را تحصیل در دانشگاه بدانند. آنها تصور میکنند در صورت تحصیل در دانشگاه، حتی اگر امکان دستیابی به شغل مناسب در داخل کشور برایشان مهیا نباشد، میتوانند مهاجرت کنند؛ در حالی که تحصیل در دانشگاه سادهترین حق شهروندی است که از جوانان مستعد ایرانی گرفته میشود و شمار جوانهای ناامید در ایران روزبهروز بیشتر شود.