سران گروه ۷ در نشست اخیر خود تصمیم گرفتند با هدف سرمایهگذاری در زیرساختهای کشورهای درحالتوسعه و مقابله با «ابتکار کمربند و جاده چین»، ۶۰۰ میلیارد دلار اختصاص دهند. جو بایدن، رئیسجمهوری ایالات متحده، گفت که هدف این برنامه «نشان دادن مزیتهای همکاری با کشورهای دموکراتیک» است.
رهبران کشورهای آلمان، فرانسه، کانادا، بریتانیا، ایتالیا، ژاپن و ایالات متحده این برنامه را در نشست گروه ۷ در آلمان مطرح کردند. هدف این طرح افزایش پایدار سطح کیفیت زندگی مردم در نقاط مختلف دنیا از طریق سرمایهگذاری در زیرساختها اعلام شد.
اهمیت این طرح در این است که آمریکا و اکثر اعضای گروه ۷ همزمان در ناتو نیز عضوند. سران ناتو هم بهمنظور بررسی راههای مقابله با تهدیدهای چین، در نشست خود در اسپانیا، رهبران چهار کشور ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و نیوزیلند را هم دعوت کرده بودند. بنابراین به نظر میرسد رویکرد اقتصادی گروه ۷ برای مقابله با چین با یک رویکرد دفاعی-امنیتی نیز همراه است.
طرح ابتکار کمربند و جاده چین که گروه ۷ از آن ابراز نگرانی کرد، مجموعهای از پروژههای اقتصادی و زیرساختی در نقاط مختلف جهان را دربرمیگیرد. ابتکار کمربند و جاده شامل زنجیرهای از راههای دریایی و زمینی است که چین را بهعنوان بزرگترین صادرکننده جهان به مقاصد و بازارهای متنوعی در قارههای مختلف متصل میکند.هند که خود یک قدرت نوظهور است، حضور تجاری و نظامی چین در اقیانوس هند را تهدیدی علیه خود میبیند.
چین از طریق ابتکار کمربند و جاده به بزرگترین وامدهنده جهان تبدیل شده است. ۱۶۵ کشور در چارچوب این طرح، ۳۸۵ میلیارد دلار به چین بدهکارند. بسیاری از این کشورها کمدرآمدند و قادر نیستند وامها و بدهیهای خود را پس دهند. وقتی این کشورها نمیتوانند بدهی خود را بپردازند، چین از این شرایط برای باجگیری اقتصادی و سیاسی و حتی مصادره داراییهای آنها استفاده میکند. این وضعیت به «دیپلماسی بدهی و تله» چین معروف است. سریلانکا، مونتهنگرو و قرقیزستان سه نمونه از این کشورها به شمار میروند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
سریلانکا هماکنون در بحران شدید مالی دست و پا میزند. بخشی از این بحران ناشی از نتایج مخرب پروژههای مختلف با چین است. چین پروژههایی در زمینه توسعه فرودگاه، بزرگراه و نیروگاه و بندرها با سوخت زغالسنگ در سریلانکا اجرا و در آنها سرمایهگذاری کرد. این پروژهها اقتصاد سریلانکا را بهشدت به چین وابسته و بدهکار کرد. برای رهایی از این بدهی، سریلانکا مجبور شد بندر هامبانتوتا را به مدت ۹۹ سال به چین اجاره بدهد. اجاره این بندر قرار است برای تسویه هشت میلیارد دلار بدهی سریلانکا به چین استفاده شود.
مونتهنگرو کشور دیگری است که در دیپلماسی بدهی و تله چین گرفتار شده است. مونتهنگرو برای بازپرداخت بدهی به چین از اتحادیه اروپا یک میلیارد دلار کمک خواست. این بدهی حاصل پروژه واگذارشده به چین برای احداث یک بزرگراه در مونتهنگرو است. وزیر پیشین عدالت مونتهنگرو در انتقاد از این پروژه نام آن را «بزرگراه از هیچجا به هیچجا» گذاشته بود.
نه فقط در مونتهنگرو، بلکه در برخی کشورهای دیگر نیز منتقدان پروژههای همکاری با چین معتقدند که این پروژهها بیش از آنکه به توسعه کشور میزبان کمک کنند، برای آن مشکلات مالی ایجاد میکنند. پدیدهای که از آن بهعنوان «فیل سفید» یاد میشود. فیل سفید اشاره به هدیه دادن فیل در قرنهای گذشته است؛ هدیهای که گرچه در ظاهر بزرگ و باشکوه بود، هزینه نگهداری آن بهحدی سنگین بود که برای دریافتکننده مشکلات بسیاری ایجاد میکرد. در پی ساخت این بزرگراه با کمک چین، بدهی مونتهنگرو به رقمی معادل ۱۰۰ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور رسید.
قرقیزستان سومین نمونه دیپلماسی بدهی و تله چین است. ۴۰ درصد بدهیهای خارجی قرقیزستان به بانک صادرات و واردات چین است. این بدهی یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلاری قرقیزستان طی یک دهه و حاصل اجرای چندین پروژه زیرساختی در چارچوب ابتکار کمربند و جاده چین در این کشور است. صدر جباروف، رئیسجمهوری قرقیزستان، در این باره گفت که اگر این بدهی بهموقع پرداخت نشود، «ما مقدار زیادی از داراییهای خود را از دست میدهیم».
چین میگوید پروژههای ابتکار کمربند و جاده تا سال ۲۰۴۰، در مجموع بیش از هفت تریلیون دلار تولید ناخالص جهان را افزایش میدهند. این کشور همچنین مدعی است که ابتکار کمربند و جاده در کشورهایی که چین در آنها سرمایهگذاری کرده، ۲۴۴ هزار شغل ایجاد کرده است. اما اغلب پروژههای ابتکار کمربند و جاده به استفاده از شرکتها و نیروی کار چینی نیاز دارند. به همین دلیل، بیشتر به رشد تولید ناخالص ملی چین منجر میشوند تا رشد تولید ناخالص ملی کشور میزبان. همچنین در این پروژهها، اغلب موارد ملاحظات زیست محیطی رعایت نمیشود.
چین در خاورمیانه و شمال آفریقا، از طریق اجرای پروژههای ابتکار کمربند و جاده به بزرگترین سرمایهگذار و شریک تجاری ۱۸ کشور این منطقه تبدیل شد. بر اساس گزارش موسسه بروکینگز، نقش چین در خاورمیانه بهعنوان یک ابرقدرت در حال ظهور با منافع ایالات متحده بهویژه در سه حوزه امنیت انرژی، مسئله اسرائیل و ایران در تقابل مستقیم است.
ایالات متحده در حال کاهش حضور خود در خاورمیانه و توجه بیشتر به آسیا-پاسیفیک است که این موضوع به چین برای توسعه نفوذ خود در منطقه فرصت لازم را میدهد. این نفوذ حول محور تامین پایدار انرژی و اجرای طرحهای ابتکار کمربند و جاده است. چین در همین چارچوب، روابط دیپلماتیک نیرومندی با کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا ایجاد کرد. مهمترین این کشورها مصر، ایران، عربستان سعودی، عمان، امارت متحده عربی و جیبوتیاند.
آمریکا چین را در دهههای آینده بهعنوان رقیب خود در معادلات جهانی در نظر میگیرد و برای مقابله با تهدیدهای چین در حال اولویت دادن به حضور خود در منطقه آسیا-پاسیفیک است. حضور بیشتر آمریکا در این منطقه چین را نیز نگران کرده؛ اما آمریکا در حال اجرای مجموعهای از اقدامهای سیاسی، اقتصادی و نظامی برای مهار چین است؛ افزایش همکاریهای امنیتی و نظامی از جمله رزمایشهای مشترک با ژاپن و کره جنوبی در شمال شرقی آسیا، افزایش مراودات دیپلماتیک و همکاریهای نظامی با تایوان و نیز توسعه همکاریهای دفاعی-امنیتی با کشورهای آ.سه.آن، استرالیا و نیوزیلند در این چارچوب است.
هماکنون طرح ۶۰۰ میلیارد دلاری سران گروه ۷ برای مقابله با ابتکار کمربند و جاده چین را هم باید در همین چارچوب دید. جهان امروز چالشهای آمریکا، گروه ۷ و ناتو با خطر فوری روسیه در اروپا بعد از جنگ اوکراین را شاهد است؛ اما به نظر میرسد خطر آینده و مهمتر در چالشهای بزرگتر آمریکا و متحدان آن در آسیا-پاسیفیک با چین باشد.